شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۵
«شمع محفل»؛ روایتی از زندگی و زمانه حاج آقا مجتبی تهرانی

«شمع محفل» روایت مهر و علاقه عجیب حاج آقا مجتبی تهرانی به استاد بزرگش آیت‌الله خمینی است. آن قدر که شدت این علاقه پای ایشان را به نجف اشرف باز کرد تا استاد خود را در دوران سخت تبعید تنها نگذارد و در کنار ایشان باشد و همچنان پای درس‌های استاد حاضر باشد.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): «شمع محفل» بیان زندگی و تلاش‌های علمی عالم ناشناخته‌ای است که در ایام جوانی توفیق حضور در جلسات درس میرزا سیدجلال مدرس بافقی را پیدا کرد که به «نهنگ العلماء» معروف بود و بعد به «حلقۀ اصحاب» مرد بلند آوازه مشهد، استاد محمد تقی ادیب نیشابوری راه یافت و پس از سه سال خوشه‌چینی از محضر با صفای این حکیم وارسته با کوله‌باری از علم، راهی حوزه علمیه قم شد و نزد عالمان نام‌آوری از جمله آیت‌الله سیدحسین بروجردی، آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد و علامه سید محمدحسین طباطبایی زانوی ادب زد و از خوان با برکت این عالمان ربانی بهره‌های فراوان برد و به واسطه درایت و کیاست خود از محضر آیت‌الله بروجردی، «علم رجال آموخت و به «فقه الحدیث» مسلط شد و از جلسات تفسیر علامه طباطبایی، شیوه و راه و رسم تفسیر قرآن با قرآن را یاد گرفت و خود به تفسیر قرآن با همان سبک و سیاق علامه روی آورد.

«شمع محفل» روایت زندگی پرماجرای طلبه‌ای جوان و پرانگیزه به نام «آقا مجتبی تهرانی» است که به توصیه اکید پدرش، میرزا عبدالعلی تهرانی، سال‌ها مشتاقانه و محققانه در جلسات درس آیت‌الله سید روح‌الله خمینی حضور یافت و در سایه تلاش بی‌وقفه و پشتکار مثال‌زدنی خود در عرصه تحصیل علم، به چنان جایگاهی رسید که آیت‌الله خمینی به واسطه مقبولیت «علمی» و محبوبیت «عملی» شاگرد مدقق و محقق، تقریرات درس بیع، مکاسب محرمه، الطهاره و رسائل اصولی خود را به ایشان سپرد تا پس از تنظیم و آماده‌سازی منتشر کند. شمع محفل روایت مهر و علاقه عجیب حاج آقا مجتبی تهرانی به استاد بزرگش آیت‌الله خمینی است. آن قدر که شدت این علاقه پای ایشان را به نجف اشرف باز کرد تا استاد خود را در دوران سخت تبعید تنها نگذارد و در کنار ایشان باشد و همچنان پای درس‌های استاد حاضر باشد. البته این علاقه و کشش یک جانبه نبود. آیت الله خمینی نیز به شاگردش علاقه‌مند بود؛ آن قدر که پس از فوت ناگهانی فرزندش گفت: «اگر مصطفی نیست مجتبی هست.»

«شمع محفل»؛ روایتی از زندگی و زمانه حاج آقا مجتبی تهرانی

«شمع محفل» داستان زندگی عالم وارسته‌ای است که ۴۲ سال تمام در عرصه سیاست حضور مؤثر و مفید داشت و در «بن‌بست‌ها» و بزنگاه‌های دشوار دوران مبارزه، نقش‌آفرینی و گره‌گشایی کرد اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی حاضر به پذیرش هیچ پست و مقامی نشد و از حضور در رأس مناصب و جایگاه‌های بسیار مهم از جمله امامت جمعه تهران، ریاست دیوانعالی کشور، عضویت در نخستین مجلس خبرگان رهبری و … خودداری کرد و حضور تمام وقت در عرصه بسیار دشوار و مهم «تعلیم» و «تربیت» را بر هر کار دیگری ترجیح داد زیرا حیاتی ترین و مهمترین نیاز کشور بعد از پیروزی انقلاب را تربیت «نیرو» و در یک کلام «انسان‌سازی» می‌دانست.

«شمع محفل» حکایت عالم عامل و فقیه کاملی است که چهل سال تمام با برپایی جلسات درس فقه و اصول خود فصل نوینی در تدریس آن رقم زد. مرد محقق و دانشمندی که با برگزاری جلسات درس اخلاق در کوچۀ «بن‌بست ملکی» مثل ماه تابید و مثل خورشید نور و روشنایی داد. این دفتر حکایت مردی شهرت‌گریز است که سال‌ها با برگزاری جلسات احیاء شبهای قدر در تهران، خیلی‌ها را متحول ساخت و زندگی مخاطبان زیادی را «احیاء» کرد. «شمع محفل»، بیان دلدادگی و شیدایی فقیهی است که با روضه‌خوانی در فرازهای پایانی جلسات اخلاق و با مقتل خوانی در جلسات درس محرمش، دل‌های زیادی را «حسینی» کرد.

«شمع محفل»؛ روایتی از زندگی و زمانه حاج آقا مجتبی تهرانی

«شمع محفل» پنجمین دفتر از مجموعه «قله‌ها به آسمان نزدیکترند» به قلم محمدعلی عباسی اقدم توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط