پنجشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۵
همدان با الوند و قله‌های فرهنگی و ادبی‌اش زنده است

یک شاعر کودک و نوجوان به مناسبت روز همدان، مروری داشته بر خاطرات کودکی و تجربه زیسته‌اش در دیار همدان و شهر ملایر. او در این‌باره گفت: استان همدان شاعران بزرگی دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا همدان، با تاریخ کهن و فرهنگ غنی، به عنوان یکی از مهدهای ادبیات و شعر ایران شناخته می‌شود. این دیار نه‌تنها زادگاه شخصیت‌های بزرگ ادبی است؛ بلکه الهام‌بخش شاعران جوانی بوده که با قلم خود دنیای تازه‌ای را برای کودکان و نوجوانان خلق کرده‌اند و همچنان در این مسیر فعالیت می‌کنند. به مناسبت روز همدان و روز جهانی شاعر، فرصتی دست داد تا با غلامرضا بکتاش، شاعری خلاق و نوآور از استان همدان، گفت‌وگویی داشته باشیم.

در این گفت‌وگو، غلامرضا بکتاش از تأثیرات عمیق این شهر بر شعرهایش گفت و با نگاهی خاص به زیبایی‌های همدان و فرهنگ آن، دنیای تخیل را برای نسل جدید گشود و مانند شعرهایش، با این خاطره‌گویی، پیام‌های ارزشمندی را به مخاطبان منتقل کرد. از بکتاش، شاعر کودک و نوجوان خواستیم از خاطرات زیست در استان همدان و شهر ملایر و زیبایی‌های طبیعی همدان، مانند مراکز تاریخی و فرهنگی و گردشگری که الهام‌بخش شعرهایش بوده است برایمان بگوید و او با طبع شاعرانه خود گفت: وقتی کودکی‌ات را در یک دهکده گذرانده باشی، محال است بی‌خاطره باشی! کودکان روستا کودکان خاطره‌اند؛ در روستا کار به خاطره تبدیل می‌شود و دلیل آن ارتباط با طبیعت است. وقتی به صحرا می‌روی و پیاز درو می‌کنی خاطره است، وقتی گندم‌ها از سبز به زرد تبدیل می‌شوند خاطره است، وقتی نخود می‌چینی خاطره است.

او در ادامه بیان کرد: به خاطر دارم بهار که می‌شد مجبور بودم برای گوسفندها شبدر بچینم، رعد و برق که می‌شد و باران شروع می‌شد، ابرهای خاکستری را دوست داشتم و برای اینکه خیس نشوم زیر گاری پناه می‌گرفتم. شبدرها پر از گل بابونه و شقایق بود و من دلم نمی‌آمد آن‌ها را بچینم و چیدن گل‌ها را با داس گناه می‌دانستم. شقایق‌ها بیشتر از بناهای تاریخی در شعر من رشد کرده‌اند؛ زیرا تمام توجه من به گل‌ها و شقایق‌ها بود. من با طبیعت رو در رو بودم؛ با چشمه رو در رو بودم، با گوسفندها و گاوها رو در رو بودم و کوه‌ها برایم ارزشمندتر از خانه‌ها و بناها بودند و اکنون هم هستند. غار علی‌صدر را دوست دارم و گنج‌نامه و آبشار و کتیبه‌هایش را هم همینطور؛ همدان با الوند زنده است؛ با قله‌های فرهنگی و ادبی و….

این شاعر اهل استان همدان در تکمیل مروری که بر خاطراتش داشت، افزود: زمستان‌ها آبشار گنج‌نامه یخ می‌زند و دوباره بهار که می‌شود آبشار یخ‌زده موهای سپید و خاکستری‌اش را باز می‌کند و جاری می‌شود و من این تغییر را بسیار دوست دارم. ملایر، شهر شقایق و شعر است و استان همدان شاعران بزرگی دارد. معلم اول من طبیعت است و شاعر بدون طبیعت، شاعر نمی‌شود!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها