سه‌شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۷
ناصر مردم کردستان

شهید ناصر کاظمی به دلیل صبر و شکیبایی، مدارا و دوستی با مردم، عملیات‌های موفق علیه ضدانقلاب و رهانیدن مردم از قید و سلطه گروه‌های کومله، دمکرات و ... از چنان محبوبیتی در میان مردم کردستان برخوردار بود که بسیاری از مردم، نام ناصر را برای نوزادان خود انتخاب می‌کردند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا در کتاب «روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب بیست و یکم)» به قلم علیرضا لطف‌الله زادگان، آمده است:

ناصر کاظمی؛ متولد ۱۳۳۵ در شهر تهران در سال ۱۳۵۶ به جرم فعالیت‌های سیاسی و آتش زدن پرچم آمریکا دستگیر شد و همزمان با اوج‌گیری انقلاب اسلامی و بر اثر فشارهای داخلی به رژیم پهلوی، با بسیاری از زندانیان دیگر آزاد شد.

در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه درآمد و در اولین مأموریت سازمانی، برای فرونشاندن آشوب‌های فرقه‌گرایانه خوزستان که با پشتیبانی و حمایت سازمان اطلاعات عراق، انجام می‌شد، به آن استان اعزام شد و پس از پایان آن آشوب‌ها، در خوزستان ماند.

وی سپس به پیشنهاد شهید محمد بروجردی در ۱۷ دی ۱۳۵۸ به پاوه رفت. در این زمان شهر پاوه با فعالیت‌های گروه‌های تجزیه‌طلب مسلح، ازجمله حزب دموکرات و کومله، روزهای پرآشوبی را سپری می‌کرد، شرایط امنیتی شهر و جاده‌های مواصلاتی پاوه به نحوی بود که غیر از هلی‌کوپتر، امکان ورود به شهر برای دیگر وسایل نقلیه میسر نبود.

وی در آن روزهای بحرانی، همزمان با تصدی مسئولیت روابط عمومی سپاه پاسداران، به سمت فرمانداری شهر منصوب شد و فعالیت خود را آغاز کرد و پس از مدت اندکی، فرمانده سپاه پاوه شد.

کاظمی در خردادماه ۱۳۵۹ مجروح شد و دو ماه از صحنه‌های عملیاتی دور بود. وی در بازگشت دوباره، با فرماندهی هوشمندانه، دقیق و حساب شده، موفق به پاکسازی مناطق نوسود، نودشه، نروی، نیسانه، کله چنار و شمسی در نوار مرزی شد.

موفقیت‌های چشمگیر وی سبب شد تا پس از یکسال و نیم به فرماندهی سپاه کردستان در سنندج برگزیده شود و در زمان تصدی این مسئولیت نیز عملیات‌های موفق و مؤثرتری را برای پاک‌سازی مناطق حساسی همچون جاده بانه به سردشت، کامیاران به مریوان، تکاب به صائین دژ و آزادسازی شهر و سد بوکان انجام داد.

وی به دلیل صبر و شکیبایی، مدارا و دوستی با مردم، عملیات‌های موفق علیه ضدانقلاب و رهانیدن مردم از قید و سلطه گروه‌های کومله، دمکرات و … از چنان محبوبیتی در میان مردم کردستان برخوردار بود که بسیاری از مردم، نام ناصر را برای نوزادان خود انتخاب می‌کردند. دوستان و همرزمانش از او به‌عنوان فردی هوشمند، بصیر، شجاع، جدی، قاطع و دوست‌داشتنی یاد می‌کنند.

به روایت سردار حسن رستگار پناه

آقای بروجردی به این جمع‌بندی رسیده بود که بایستی فرد مقتدر و توانمندی در مرکز استان کردستان داشته باشد که بتواند کارها را دنبال کند.

ناصر کاظمی در نیمه دوم سال ۱۳۶۰، به سپاه کردستان معرفی شد. او از همان ابتدا با افراد مختلف جلسه می‌گذاشت و نظرهایشان را می‌گرفت. کاظمی یک طرح عمومی تهیه کرد و آن را به مرکز برد. در آن طرح، عملیات‌هایی که باید در کردستان اجرا می‌شدند، طراحی‌شده بود. ازجمله این عملیات‌ها، پاک‌سازی شهر بانه و محورهای مواصلاتی بین‌شهری بود که باید از تسلط ضدانقلاب خارج می‌شدند و در اختیار ما قرار می‌گرفتند.

جاده بانه به سردشت، جاده مریوان به کامیاران از مسیر سرو آباد به سمت گاز رخانی و ادامه جاده بوکان به سقز، ازجمله محورهای مواصلاتی بودند که باید پاک‌سازی می‌شدند. درنهایت این طرح تصویب شد و کاظمی به سراغ مقدمات کار رفت. او طرح مانوری برای پاک‌سازی جاده بانه- سردشت طراحی کرده بود. بر اساس طرح قرار بود در چند نقطه هلی برن انجام شود که یکی از هلی‌کوپترها سقوط کرد و عملیات عقب افتاد. یکی دوماه بعد، دوباره طرح پاک‌سازی آن جاده اجرا شد.

ناصر کاظمی با توجه به وسعت دیدی که برای اجرای عملیات‌ها به‌صورت سلسله‌وار داشت، به‌سرعت در بین نیروهایی که در کردستان بودند، جا افتاد و همه، فرماندهی ایشان را بلامنازع پذیرفتند. سپاه کردستان هم به‌تدریج انسجام ستادی‌اش را در سنندج پیدا کرد.

ناصر کاظمی کنترل عملیات‌های شهرهای گوناگون، افزایش نیرو، گسترش سازمان و تحرک در عملیات‌های آفندی را به‌شدت دنبال می‌کرد و هیچ توقفی نداشت.

او از همان روزهای اولی که برای پاک‌سازی‌ها آمد- هرچند در اواخر سال ۱۳۶۰ و اوایل سال ۱۳۶۱، در وضعیت سخت زمستانی قرار داشتیم- مرتب طرح می‌داد و برنامه‌اش این بود که در این دوره، باید ضدانقلاب را در مناطق مختلف تعقیب کنیم.

کاظمی در دوران فرماندهی‌اش، امکانات موردنیاز را جذب کرد. او با شیوه‌ای که در پیش گرفت، در اواخر دهه ۶۰ و اوایل سال ۶۱، در مجموعه فرماندهان مختلف استان کردستان تحرکی ایجاد کرد. او درعین‌حال، سازمان‌دهی و انسجام سپاه در شهرهای گوناگون، ازجمله بانه، مریوان و سقز را دنبال کرد و می‌کوشید سپاه این شهرستان‌ها را ساختارمند کند.

جابجایی همه فرماندهان سپاه در این شهرها، پشتیبانی نیروها و کنترل حوادث غیرمترقبه‌ای که در عملیات‌ها پیش می‌آمد را کاظمی انجام می‌داد.

اوایل فرماندهی ایشان، در سقز، گروه کومله، دانش آموزان مدرسه‌ای را تحریک کرده و در طول مسیر، به نیروهای عملیات شهری آنجا کمین زده بود. عده‌ای از نیروها با عصبانیت وارد آن مدرسه شده و تیراندازی کرده بودند که متأسفانه یکی از دانش آموزان کشته‌شده بود. به‌محض اینکه ناصر کاظمی متوجه شد، سراسیمه به سقز رفت و با معلمان آن مدرسه صحبت کرد. بعد با کارکنان آموزش‌وپرورش آنجا جلسه گذاشت و توجیهشان کرد. سپس تصمیم گرفت، مدیریت و فرماندهی سپاه سقز را کنترل کند. او وقت زیادی برای این کار گذاشت.

کاظمی از اقداماتی هرچند جزئی که منجر به تلفات مردم می‌شد، ناراحت بود و تلاش می‌کرد آن‌ها را کنترل کند. می‌شود گفت، یکی از طلایی‌ترین مقاطعی که سلسله عملیات‌های تعقیب ضدانقلاب در آن انجام شد، دوره فرماندهی ناصر کاظمی در سپاه کردستان بود.

حساسیت‌های عملیات‌های کردستان و مناطق کردنشین استان آذربایجان غربی سبب شد تا آقای بروجردی و ناصر کاظمی جرقه راه‌اندازی یگان‌های رزمی در کرمانشاه را بزنند و یگان ویژه شهدا را در کرمانشاه و همچنین یگان ویژه شهدا را در مهاباد تشکیل دهند.

آن‌ها با یگان مهاباد، سلسله عملیات‌های پاک‌سازی جاده پیرانشهر به سردشت را که بسیار حساس بود، انجام دادند. در مراحل اولیه پاک‌سازی این جاده، در ۶ شهریور ۶۱، ناصر کاظمی در کمین ضدانقلاب افتاد و به شهادت رسید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها