به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «فابیان» در سال ۱۹۳۱ دو سال پیش از بهقدرترسیدن هیتلر منتشر شد. لحنِ کنایی و هجوآلودِ کِستنر و موقعیت خاص قهرمانش، یاکوب فابیان، به او این امکان را میدهد که با روایتِ سالهای احتضار جمهوری وایمار، در بحبوحۀ رکود اقتصادی و بیکاریِ فراگیر، فشارهای روحیِ ناشی از بحرانهای اجتماعی و کشمکشِ خصمانۀ احزاب سیاسی، تصویری بیواسطه و پیشگویانه از آلمان ملتهب آن سالها ارائه کند که گامبهگام بهسوی افروختن جنگ بزرگِ بعدی پیش میرود.
در پیشگفتاری که اریش کستنر به مناسبت تجدید چاپ این اثر در سال ۱۹۵۱ نوشته، آمده است: «فابیان به هیچ وجه کتابی غیراخلاقی نیست، بلکه کاملاً اخلاقی است. عنوان اصلی کتاب رفتن به سوی سگها بود که از سوی اولین ناشر رد شد. قرار بود از همان روی جلد کتاب روشن شود که رمان هدف مشخصی دارد: میخواست در مورد پرتگاهی هشدار دهد که آلمان و به همراهش اروپا داشتند به آن نزدیک میشدند! میخواست با وسیلهای درخور، که فقط در اینمورد میتوانست به معنای هر وسیلۀ ممکن باشد، در آخرین لحظه همه را به توجه و تعقل وا دارد.
بیکاری گسترده، فشار روحی ناشی از بحران اقتصادی، میل به کرختی اقدامات نسنجیده احزاب؛ اینها نشانههای وخیم بحرانی قریبالوقع بودند و حتی سکوت و آرامش هولناک قبل از طوفان هم بود؛ رخوت قلبی که مثل فلجی همهگیر بود. برخی عزم مقابله با طوفان و سکوت کردند ولی پسزده شدند. ترجیح دادیم به هوچیها و شارلاتانهایی گوش دهیم که گچ خردل و دواهای مسمومشان را به ملت قالب میکردند دنبال عوام فریبان افتادیم، در آن پرتگاه سقوط کردیم، پرتگاهی که اکنون مثل مردههایی متحرک در آنجا خوش کردهایم و سعی میکنیم خود را با آن وفق دهیم، جوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده.
کتاب حاضر که وضعیت کلانشهر برلین را در آن ایام توصیف میکند، دفتر شعر یا آلبوم عکس نیست، بلکه یک هجویه است. آنچه بود را توصیف نمیکند بلکه در آن اغراق میکند. اخلاقگرا معمولاً در برابر عصر خود نه آینهای صاف که آینهای معوج میگیرد. کاریکاتور، این وسیلۀ هنری مشروع نهایت کاری است که میتواند انجامش دهد. اگر این هم تأثیری نگذارد، دیگر هیچ چیزی اصولاً تأثیرگذار نیست اینکه اصولاً هیچ چیزی تأثیرگذار نباشد- چه در گذشته چه امروز- امری غیر عادی نیست. اینکه چنین مسئلهای علت دلسردی اخلاق گرا باشد غیرعادی است. جایگاه سنتی او دفاع از ارزشهای رو به زوال است و خواهد بود. و آنرا به بهترین شکل ممکن انجام میدهد. شعار امروز و همیشه اش این است: تحت هر شرایطی…!»
در بخشی از کتاب میخوانیم «شهر شبیه شهربازی بود. نمای ساختمانها جوری نورافشانی میکردند که ستارههای آسمان پیششان شرمنده میشدند. طیارهای بالای سر خانهها پت پت میکرد. ناگهان باران سکههای آلومینیومی بارید. رهگذرها سر بلند کردند، خندیدند و خم شدند روی زمین. فابیان یک لحظه یاد قصۀ دخترکی افتاد که پیراهنش را بالا گرفته بود تا سکههایی را که از آسمان میریخت، بگیرد…»
نشر بیدگل، کتاب «فابیان» اریش کستنر را با ترجمه اژدر انگشتری در ۳۲۹ صفحه و به بهای ۳۲۵ هزار تومان درتابستان ۱۴۰۳ منتشر کرده است.
نظر شما