خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - عباسعلی سپاهی یونسی شاعر، روزنامهنگار و نویسنده:
دیوانه ام می خواستی، آیا به دست تو
دیوانه ای با این جنون زنجیر خواهد شد؟
می گوید: «از من سیر خواهی شد» -زبانش لال
آخر کسی از شعر «حافظ» سیر خواهد شد؟
خدا میداند در همه سالهایی که زندگیام با شعر و شاعری گره خورده است، چند بار این ابیات و ابیات دیگری از استاد زنده یاد محمدعلی بهمنی را زمزمه کردهام و البته زمزمه خواهم کرد.
دهه ۷۰ بود و من دانش آموزی در یکی از روستاهای خراسان بزرگ و قاعدتاً دسترسی به کتاب آنگونه که باید و شاید نداشتم مگر آنکه هر از گاهی خودم را به یکی از سه شهر بجستان، گناباد و یا کاشمر برسانم تا بتوانم ساعتی را در کتاب فروشی به تماشای کتابها بایستم و شاید بتوانم یک جلد کتاب هم بخرم. همان روزها که بیش از همیشه تشنهی شعر بودم، با نام و شعر محمدعلی بهمنی آشنا شدم. همان روزهایی که به واسطه شرکت در جشنواره شعر دانش آموزی شعر برایم خیلی جدیتر از قبل شد و به دنبال این بودم که ببینم کدام شاعر شعرهای بهتری میگوید و یکی از آنهایی که خیلی زود شیفته شعرش شدم محمد علی بهمنی بود که خواندن شعرهایش از خود بی خودم میکرد و با خودم فکر میکردم چگونه توانسته است این شعرها را بگوید؟ کتاب "گاهی دلم برای خودم تنگ میشود" به بازار آمده بود و خیلی زود توانسته بود بین شاعران و آنهایی که شعر را دوست دارند جای پایش را محکم کند. من و امثال من هم که در آن روزگار در شروع راه شعر و شاعری بودیم چه چیزی بهتر ازدیدن شعرهای ناب استاد در قالب کتاب. این شیفتگی تا آنجا بود که خیلی زود توانستم خیلی از ابیات ناب آن شاعر بزرگ را به خاطر بسپارم و در تنهاییهایم زمزمه کنم و بر حاشیه کتابهای درسیام در زنگهایی که از قیل و قال مدرسه حالم گرفته بود بنویسم و تسلایی بشود برای دلم.
حالا که به آن روزها فکر میکنم به این نتیجه میرسم من یکی از هزاران نفری بودم که در این جغرافیای پهناور از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب دل به شعر محمد علی بهمنی داده بودند و این حرفیست نه از سر اغراق که چاپهای چندین باره مجموعه شعرهای آن شاعر گواهی روشن بر این است که شعر محمدعلی بهمنی به سبب زبان سهل و ممتنع و عاطفه سرشار و تفکر آن خوانندگان بسیاری داشته است. اگر امروز هم به جستجوی نام و شعر او در فضای مجازی بپردازیم در مییابیم تا چه اندازه شعر او دست به دست شده است و علاقمندان شعرش را جستجو کردهاند یا خواستهاند درباره این شاعر معاصر بیشتر بدانند. معیاری درباره شعر خوب داریم که میگوید شعر خوب شعری است که عوام آن را بفهمد و خواص آن را بپسندند. از این منظر اگر خواسته باشیم به شعر بهمنی نگاه کنیم، باید بگوییم سرودههای او هم نزد نخبگان جایگاه خود را پیدا کرده است و هم عوام به شعر ایشان اقبال نشان دادند و این یعنی موفقیت شاعر در بین هزاران نفری که در یک جامعه شعر میگویند اما همه آنها از این اقبال بلند برخوردار نیستند که شعرشان را هم خواص و نخبگان تایید کنند و هم عامه مردم آن را بخواند و لذت ببرند آن گاه که می گوید:
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است
سالها پیش در کتاب گلچرخ که به زندگی استاد مصطفی رحماندوست میپرداخت از قول ایشان خوانده بودم که شاعرانی هستند که با یک بیت در حافظه تاریخ ادبیات ماندگار شدند و ما هم اگر این سعادت را داشته باشیم که صد سال بعد از ما بیتی از ما به یادگار مانده باشد و مردمان آن را بخوانند به آن چیزی که میخواهیم رسیدهایم. از این منظر اگر به شعرهای محمدعلی بهمنی نگاه کنیم میتوانیم او را شاعری موفق بدانیم که شعرهایش بعد از نبودنش همچنان خوانده خواهد شد چرا که او از عشق و با زیبایی تمام حرف زده است. او از عشق حرف زده است که حرف زدن هرگز کهنه نخواهد شد همانطور که بعد از قرنها ما هنوز با غزلیات عاشقانه سعدی، حافظ، مولانا و دیگر بزرگان ادب ایران زمین زندگی میکنیم و زمزمه روز و شب ماست.
محمد علی بهمنی شاعر موفقی بود که به گمانم حجم فراوانی از شعرهای ناب را برای ما به یادگار گذاشت تا زمزمهی دلتنگیهایمان باشد روانش در آرامش.
نظرات