سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اراک - یدالله رحمتعلی: چندی پیش از میدان شورای اراک میگذشتم. این میدان تقریباً در مرکز شهر قرار دارد و تردد در آن زیاد است و خیابانهای اطرافش از خیابان های شلوغ اراک به شمار میروند. در حاشیه غربی این میدان نوشتهای بر در مغازه کتاب فروشی به این مضمون «حراج کلیه اجناس — خداحافظی» نظرم را جلب کرد! دلم به درد آمد از اینکه یک مرکز فرهنگی و دانایی در حال خداحافظی است.
وارد مغازه شدم تا موضوع را جویا شوم و آگاه از حراج و خداحافظی! هیچکس در مغازه کتاب فروشی نبود مگر مسؤل کتابفروشی. خودم را معرفی کردم و علت را پرسیدم. بهزاد غلامی مسئول این مرکز فرهنگی، انگار منتظر هیچکس نبود تا علت را بپرسد. گفت: چند سال پیش در مرکز شهر اراک کتابفروشی داشتم که سالها در این زمینه فرهنگی فعالیت میکردم اما به دلیل عدم استقبال و گرانی کتاب و ضعیف شدن بازار کتاب مجبور شدم کتابفروشی را تعطیل کنم.
وی ادامه داد: پس از مدتی تصمیم گرفتم کارم را در حوزه کتاب دنبال کنم؛ اما محدودتر از گذشته و بر همین اساس کار را در زمینه کتاب کودک و نوجوان آغاز کردم، یعنی همین جا که میبینید.
غلامی گفت: باز هم متاسفانه به دلیل گرانی و افزایش قیمت کتاب، بازار کتاب ضعیف شد و به خاطر بالا بودن قیمت کتاب و شرایط بد مالی و اقتصادی مردم فروش پایین آمد. از سوی دیگر نیز فشارهای اداره دارایی و مالیات مزید بر علت شد. در گذشته اصناف کتابفروش از پرداخت مالیات معاف بودند، اما هماکنون مالیات برای صنف کتابفروش بر اساس دیگر اصناف پردرآمد محاسبه میشود. این هم نمک است بر زخمهای عارض شده.
وی ادامه داد: به هر حال بالا بودن کرایه مغازه، پایین بودن توان خرید مردم در حوزه کتاب، فشارهای مالیاتی اداره مالیات و کمتوجهیها به این حوزه و در نهایت شرایط بد اقتصادی مردم موجب شد تا نتوانم این حرفه را که دوست دارم، ادامه دهم. عاشق این کار هستم اما موضوع اقتصادی و تورم و گرانی و پایین آمدن درآمد حوزه کتاب و فرهنگ موجب شد علی رغم میل باطنیام نسبت به تعطیلی کتابفروشی اقدام کنم.
وی معتقد است؛ البته برخی از کتابفروشیها در اراک که تاکنون توانستند با این شرایط ادامه دهند؛ قطعاً از شرایط مالی خوبی برخوردارند و یا به نوعی از نظر مالی حمایت میشوند یا به نهادی وابسته اند. وگرنه غیر از این باشد فعالیت در این حوزه سخت و ناشدنی است.
بعد از این گفتوگو چند روز بعد به سراغ دوست کتابفروشم رفتم تا ببینم چه کرده است. امیدوار بودم بلکه اتفاق مبارکی افتاده باشد و دوست کتابفروش؛ دست از تعطیلی مغازه کشیده باشد و قصد داشته باشد همچنان به این کار فرهنگی ادامه دهد.
متاسفانه با در بسته کتاب فروشی «دنیای کودکان» و تعطیلی آن روبهرو شدم. چند مغازه آن طرفتر کتابفروشی تعطیل شده؛ مغازه اغذیه فست فود فروشی بود و شلوغ از جمعی دختر و پسر جوان خندان و صاحب مغازه فرصت سر خاراندن نداشت. خواستم وضعیت همسایه کتاب فروشش راجویا شوم. ولی قبل از سوال من به جوانک گفت: غذای شما میشه ۹۵۰ هزار تومان! جوان پول را بدون هیچگونه اعتراض و صحبت پرداخت کرد. از سوال کردن منصرف شدم و «اشک و لبخند» دو صنف را در کنار هم به نظاره نشستم.
نظرات