سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ساحل رضایی: شب شعر «شانههای استوار هندوکش» به مناسبت هفته وحدت وسالگرد شهادت استاد برهانالدین ربانی و شهید احمد شاه مسعود، دوشنبه شب در بنیاد شهید احمدمسعود مشهد و با حضور وشعرخوانی جمعی از شاعران افغانستانی و ایرانی و اجرای «زینب بیات» برگزار شد.
محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهشگر برجسته افغانستانی، در این مراسم با اشاره به احمد مسعود و برهانالدین ربانی گفت: چندی پیش کتابی ویراستاری کردم با عنوان «مسعود، چهره صمیمی، رهبر افسانهای افغانستان»؛ این کتاب ۵۰۰ صفحهای نوشته یک خانم روزنامهنگار و نویسنده آرژانتینی به نام «مارسلا گراف» با ترجمه زهره زهیر و حاوی روایتهایی از خانواده، نزدیکان ودوستان احمدشاه مسعود است که انتشارات کتاب کابل آن را منتشر کرده است.
وی ادامه داد: در این کتاب جلوههای مختلفی از زندگی احمد مسعود در دوران کودکی، جوانی، تحصیلات، مبارزات، سفرهایش به اروپاو جهادهای او روایت میشود؛ اما جنبه جالب توجه، معرفی شخصیت ادبیاتی او در این کتاب است که بسیار انسان را شگفتزدهمیکند.
کاظمی در رابطه با علاقه احمدمسعود به ادبیات افزود: محمدحسین جعفریان از شاعران و نزدیکان وی در رابطه با انس احمدمسعودبه ادبیات، روایت میکند: «شب عملیات بود و ما در حال بحث ادبی بودیم، در همین حال یکی از فرماندهان آمد و گفت: آمر صاحب! درشب عملیات هم شما بحث ادبی میکنید؟ و آمر گفت این عملیات ما برای این ادبیات است!»
وی افزود: امروزه ما با کمک ادبیات در حال عملیات هستیم؛ همه میدانیم دیگر امروز کشور ما درگیر جنگ نظامی و جبههای نیست، اماسنگر اصلی مبارزه به دست اهالی دانش زبان و ادب است.
این شاعر و پژوهشگر افغانستانی در بخش دیگری از سخنرانیاش، در رابطه با قومگرایی در افغانستان نکاتی را مطرح کرد و گفت: ماگاهی برای یک قوم بسیار تلاش کردیم، اما متاسفانه آن قوم زیر مجموعه پیدا کرد و شاخه شاخه شد و سپس هر کدام از آن شاخهها، متاسفانه دوباره شاخه شاخه شدند و چندین زیرشاخه پیدا کردند؛ جنگهای داخلی و مخربی که در دهه هفتاد در کابل رخ داد، همگی نتیجه همان گفتمان قومی بود و مصیبتهای زیادی به بار آورد.
وی در پایان افزود: جماعت اهل قلم باید تکلیفشان را با گفتمانی که میخواهند در پیش بگیرند روشن کنند؛ باید هوشیار باشیم تا دوباره دچار تجربههای گذشته نشویم؛ تمرکز بر روی اقوام و قوم دیگر را مقصر دانستن خوب نیست و گفتمان تمدنی را بهتر است در پیش بگیریم.
به گزارش ایبنا در این شب شعر، تعدادی از شاعران افغانستانی و ایرانی، از جمله سید ابوطالب مظفری، محمدکاظم کاظمی، زهراحسینزاده، مهران پوپل، ساحلرضایی، حمید تقدیمی، کبری حسینی بلخی، موسی عصمتی، سید حکیم بینش، سید علی عطایی، عمرانالدین ذره، سید فضل الله قدسی، عبدالبشیر سمیع، سید ابوالفضل مبارز و سید حسن مبارز اشعاری در رابطه با مسائل کشورافغانستان، خواندند.
در این شب شعر، زهرا حسینزاده این غزل را خواند:
آبینگی
آخ دستی که به موهای گروگان بند است
رگ نه ساله لطیف است و به آن، جان بند است
راه، ابری و در آن، آینگی، جرم بزرگ
شب به تشخیص دو بادام هراسان بند است
پدرت نان خود از سفره این قوم ربود
خرس نااهل هم آخر به نمکدان بند است
با خودش میبرد آرام تو راٰ، خانه خراب
صبر کن پشت همین پنجره باران بند است
در خیابان به تبسم بکشد عکس به عکس
انقلابی که به لبخند درختان بند است
هر طرف شمع نشانید مگر سبز شود
سرنوشتی که به این شام غریبان بند است
سررسیدی شب و روزش همه مجروح، منم
بر تنم هجدهمین ترکه آبان بند است
حمید تقدیمی، دیگر شاعر افغانستانی این شعر را در رابطه با مسائل اخیر افغانستان خواند:
از پای کشت ما و شما رود در گذر
هر فصل پر خسارت و پرسود در گذر
در زیر پای نرمش آب روان ما
سنگ تعصبی که بفرسود در گذر
پیری نشست بر لب جوی به فکر رفت
کو کودکی که آب بیالود در گذر
در چشم آسمان تو بگو حجم قریه را
ما چیستیم جز شرر زود در گذر
گرما بگیر و شعله به دامان خود مزن
صدها چنان مزاری و مسعود در گذر
مهران پوپل زی نیز، این شعر را قرائت کرد:
تا به پیرش، خواجه عبدالله بفرستد درود
کاروانش از هریوا رفت سمت شاهرود
ما و تو دو شاخه ایم از ریشه های مشترک
ما دو تا هستیم اما اصلاً از یک تار و پود
هر زمانی کشت زارانت بخواهد آب، هست
هم هریرود عزیز آماده هم زاینده رود
گرچه مرزی هست بین خاک ما اما چه باک
هیچگاهی بین قلب ما دوتا مرزی نبود
سرنوشت ما چنان رود فرات و دجله است
میشویم آخر یکی ای دوست چون اروند رود
تا وسط پای سیاست آمد و دیوار ساخت
دست فرهنگ از دل دیوارها راهی گشود
پارسی، این آبروی مشترک نگذاشتهست
ورنه دشمن بارها از هم جدا مان مینمود
دیدهام هر دفعه که کابل در آتش سوختهاست
آنطرف برخاستهست از قلب تهران نیز دود
نظرات