یکشنبه ۱ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۲
دشمن روی آسمان ما/ نخستین عملیات هوایی بعثی‌ها

صدام با چفیه سرخی به سر، در حالی که نوار فشنگی هم به کمرش بسته بود وارد اتاق عملیات شد. درجات نظامی‌اش را نصب نکرده بود. عدنان خیرالله که آن زمان وزیر دفاع عراق بود گفت: «قربان! جوانان ما بیست دقیقه قبل پرواز کردند.» صدام گفت: «تا نیم ساعت دیگر کمر ایران خواهد شکست.»

سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): برخی معتقدند که صدام در حمله به ایران از الگوی عملیاتی اسرائیلی‌ها در جنگ شش روزه استفاده کرد. به این امید که با یک حمله هوایی گسترده و بمباران باندهای اصلی پرواز، فرودگاه‌های کشور ما را از کار بیندازد و عملاً نیروی هوایی ما را فلج کند. یعنی همان کاری که اسرائیلی‌ها در جنگ با اعراب، در سال ۱۹۶۷ میلادی انجام داده بودند و مصری‌ها را با بمبارانی گسترده اما هدفمند از میدان خارج کرده بودند. عملیات هوایی بعثی‌ها، روز سی‌ویکم شهریور ۱۳۵۹ انجام شد. به روایت وفیق السامرایی در کتاب «ویرانی دروازه شرقی» ظهر بیست‌ودوم سپتامبر ۱۹۸۰ (سی‌ویکم شهریور ۱۳۵۹) ۱۹۲ جنگنده نیروی هوایی عراق پرواز کردند سمت هدف‌هایی که در خاک ایران برای آنان تعیین شده بود.

صدام با چفیه سرخی به سر، در حالی که نوار فشنگی هم به کمرش بسته بود وارد اتاق عملیات شد. درجات نظامی‌اش را نصب نکرده بود. عدنان خیرالله که آن زمان وزیر دفاع عراق بود گفت: «قربان! جوانان ما بیست دقیقه قبل پرواز کردند.» صدام گفت: «تا نیم ساعت دیگر کمر ایران خواهد شکست.»

اما چنین نشد. صدام در تخمین توان عملیاتی نیروی هوایی خود و نیز شباهت ماجرای اسرائیل و مصر به عراق و ایران اشتباه می‌کرد. عملیاتی که به دستور او در حریم هوایی ایران به اجرا درآمد، تقریباً به هیچکدام از اهداف تعیین‌شده نرسید. آنتونی کردزمن در کتاب «درس‌های جنگ مدرن» می‌نویسد: «به نظر می‌رسید عراق با توجه به این حقیقت حمله هوایی را انجام داد که فقط هجده تا پنجاه درصد هواپیماهای جنگی ایران عملیاتی‌اند و ساختار فرماندهی این کشور در وضع نابه‌سامانی است. عراق فراموش کرده بود که جنگ اعراب و اسرائیل نشان داد حتی بهترین نیروی هوایی هم نمی‌تواند یک نیروی هوایی دیگر را در داخل پایگاه‌هایش – وقتی خوب پناه گرفته باشند – نابود کند.»

او می‌افزاید: «عراق محدودیت‌های عملیاتی هواپیماهای جنگی‌اش را نیز نادیده گرفته بود. توان هوایی عراق هشتاد تا نود سورتی پرواز به مدت حداکثر سه روز بود در صورتی که برای رسیدن به هدفش نیاز به صدها سورتی پرواز در روز داشت. آن‌ها تمام جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های‌شان را به میدان آوردند و ادعا کردند خسارت سنگینی به ایرانی‌ها زده‌اند. اما در واقع اولین شکست عراق همین حمله هوایی بود. به عنوان مثال در حمله به فرودگاه مهرآباد بمب‌ها به شکل پراکنده در منطقه‌ای وسیع پرتاب شده بودند. حتی در مواردی که به باندها هم خورده بودند خسارت محدودی داشت.»

دشمن روی آسمان ما/ نخستین عملیات هوایی بعثی‌ها

حمله بعثی‌ها، بحران، واکنش حضرت امام (ره)

اما ناموفق بودند حمله هوایی عراق یک روی ماجرا بود. در سمت ما، برخی‌ها ترسیدند و برخی‌ها هم گیج و سردرگم شدند. حتی شماری از نمایندگان مجلس – که عمبقاً وحشت کرده بودند – سروصدا به راه انداختند و نظامیان را به بی‌عملی و مسئولیت‌گریزی متهم کردند. اما امام خمینی (ره) محکم استوار ایستاده بود و همچون نقطه اتکایی تزلزل‌ناپذیر، به همه شهامت و روحیه می‌داد. مرحوم هاشمی رفسنجانی در جایی از خاطراتش، در کتاب «انقلاب در بحران» می‌نویسد آن روز برای صحبت درباره حمله بعثی‌ها به دیدار امام رفتم. ایشان بسیار آرام بود. گفت: «صدام مرگ خودش را نزدیک کرد.» آنقدر مصمم و نیرومند این جمله را بیان کرد که خودم نیز روحیه گرفتم.

به برکت وجود حضرت امام خمینی (ره) بحرانی که می‌تواسنت جمعی از مسئولان وحشت‌زده را به جان هم بیندازد و کشور را با مشکلات بزرگ‌تر و پیچیده‌تری مواجه کند، تا حدی فروکش کرد و تاثیر روانی عملیات بعثی‌ها تا جایی که ممکن بود خنثی شد. آنچه درباره نقش رهبری حضرت امام (ره) نوشته‌اند نه آلوده به اغراق است و نه کوششی است برای بزرگ‌نمایی. حقیقت این است که وقتی بعثی‌ها در آخرین روز از تابستان ۱۳۵۹ آن عملیات گسترده هوایی را اجرا کردند، بسیار از مردم و مسئولان ما آنقدر هراسان و مبهوت شدند که حتی نمی‌دانستند چه اتفاقی افتاده است.

حتی صحبت از این بود که شاید کودتای دیگری – مثل کودتای نقاب (نوژه) – کشف شده است و دوباره عده‌ای از مخالفان و دشمنان انقلاب از درون کشور برای سرنگونی حکومت دست به توطئه زده‌اند. اشاره به این نکته ضروری است که آن زمان تازه فقط دو ماه از ماجرای کودتای نقاب می‌گذشت و ذهن‌ها هنوز درگیر اخبار آن بود. مسأله این نیست که حمله عراق و تجاوز هوایی بعثی‌ها – که در ادامه تجاوزات زمینی آنان انجام شد – برای ما مشکلاتی به دنبال نداشت. نکته اینجاست که صلابت حضرت امام خمینی (ره) از وخامت اوضاع و تشدید بحران جلوگیری کرد. وگرنه با آن عده از نمایندگانی که از شنیدن صدای چند بمب ترسیده بودند و رئیس‌جمهوری که تا روز آخر از پذیرش واقعیت – یعنی قطعی بودن شروع جنگ و نقشه‌های شوم و شرورانه صدام – طفره می‌رفت، شرایط مستعد وخامت و پیچیدگی بیشتر بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها