به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ناصرپروانی در ابتدای این نشست عنوان کرد: در فرهنگ ما، زندگی با شعر آغاز و با شعرپایان مییابد. یعنی کودک در گهواره لالایی میشنود و از همان آغاز تولد، به شعر انس میگیرد و پس از مرگ نیز، آرایه مزارش شعری است که برایش میسرایند.
این شاعر ادبی با تاکید بر آمیختگی شعر و تأثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات ما میگذارد، اضافه کرد: این آمیختگی و تاثیر آن بر فرهنگ جمعی ضرورت پرداخت و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر روشن میسازد.
پروانی در ادامه به شعر سپید و مباحث پیرامون آن پرداخت و گفت: شعر سپید یا شعر آزاد گونهای از شعرنو فارسی است که در دهۀ سی شمسی ظهور پیدا کرد. تفاوت عمده آن با نمونههای سبکی شعر نو، در فرم شعر بود. در این سبک، عموماً وزن عروضی رعایت نشده است. در دستهبندی عرفی شعر نو فارسی، گاهی به هر شعر که در قالب شعر نیمایی نگنجد سپید میگویند. در کل، شعر سپید را شعر نو، بیوزن، منثور یا آزاد نیز میگویند. شعر سپید به معنای شعر بیقیدوبند است و ارکان جمله در شعر سپید به هم میریزد. شعر سپید هم به لحاظ عمودی و هم افقی، دارای پیوستگی و ساختار است. شعرای بنام این سبک ارتباطی قوی بین بندبند شعرهایشان ایجاد میکنند. اگرچه ارتباطهای ایجاد شده چندان محسوس نیست. اما با کمک آن، پیوستگی شعر حفظ شده است. با کشف ارتباط ما، مخاطب به خوبی متوجه میشود که شاعر از چه حرف میزند و شعر چه پیامهایی را میخواهد برساند.
در ادامه جلسه، در مورد برگرداندن شعر به زبانهای دیگر و اینکه آیا شعر قابلیت ترجمه دارد یا نه بحث شد و اینکه ترجمه شعر، دشواریهای خاص خود را در انتقال معنا، حفظ فرم و ساختار شاعرانه و نیز حفظ تأثیر عاطفی دارد و در جمعبندی مبحث عنوان شد مترجم علاوه بر تسلط بر زبان مبداء و مقصد در دو حوزه انتقال معنی و حفظ فرم شعر کاملاً مسلط باید مسلط باشد.
کارگاه شبهای پروانهای در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ با شعرخوانی شرکتکنندگان در باغ موزه هنرهای ایرانی به کار خود پایان داد.
نظرات