سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نازنین فاطمه سامنی: در سالهای اخیر، غزه نه تنها شاهد بحرانهای انسانی و اجتماعی بوده، بلکه به عنوان زادگاه هنرمندانی خلاق و پرشور نیز شناخته میشود. این هنرمندان با آثار خود تلاش کردهاند تا روایتگر واقعیات تلخ و شیرین زندگی در سرزمین خود باشند. با این حال، فقدان آنان به دلیل شرایط ناگوار سیاسی و اجتماعی، همچنان یک آسیب جدی به فرهنگ و هنر این منطقه وارد کرده است.
این گزارش به بررسی آثار هنرمندانی میپردازد که در این شرایط سخت به شهادت رسیدهاند. آثار این هنرمندان، نه تنها یادگاری از زندگی و تلاشهایشان هستند، بلکه نمایانگر صدای جمعیتی تحت فشار و استبداد هستند. اگر این آثار به درستی مستند و منتشر نشوند، احتمال فراموشی آنها و پیوستن به تاریخ به شدت افزایش مییابد. تبدیل این آثار به کتاب، مستند کردن داستانهای آنان، حفظ و نگهداری در موزهها و سازمانهای بینالمللی، میتواند راهی برای زنده نگهداشتن یاد و هنرشان و همچنین آگاهیبخشی به نسلهای آینده باشد.
نسل کشی فلسطینیان بعد از ۷ اکتبر فاجعهای تعجبانگیز بود. در این میان البته زندگیهایی هم بود که رنگ نوآوری، نبوغ و آفرینش داشت از آن جمله، فردی به نام زقوت یکی از برجستهترین هنرمندان سالهای اخیر فلسطین، بانوی ۳۹ سالهای بود که ۴ فرزند داشت و با کار هنری خود زندگی خویش و فرزندانش را تامین میکرد. او روز جمعه ۳ اکتبر به همراه دو فرزندش در پی بمباران وحشیانه اسرائیل به شهادت رسید. هنرمند برجسته دیگر نسمه عادل ابو شعیره نقاشی دیجیتال و مدرس دانشگاهی بود که به عنوان دستیار رئیس گروه هنرهای زیبا و طراحی گرافیک در دانشگاه الاقصی فعالیت میکرد و در جریان حمله هوایی ارتش رژیم صهیونیستی به خانهاش در شهر غزه به شهادت رسید. حکیم عبد الکریم محمود الکحلوت یک هنرمند فلسطینی جوان دیگر بود که آثارش را محملی برای گفتن از آلام و مصائب زندگی تحت اشغال مردمش با نمایش فردایی روشن و امید بخش برای آنها قرار داده بود و در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۲ بر اثر بمباران و ویرانی خانهاش، به همراه ۱۰ تن دیگر از اعضای خانواده و البته آثارش در زیر آوارها مدفون شدند. محمد سامی قریقع نیز در حالی به شهادت رسید که تنها ۲۳ سال داشت. محمد هنرمند خلاقی بود که علاقه وافری به تلفیق فناوری های جدید با هنرداشت. در جریان اتفاقات بعد از ۷ اکتبر او به بیمارستان المعمدانی غزه رفت تا باقی مانده توان و نیروی خود را برای کمک به کودکان ساکن این بیمارستان به کار گیرد. علاوه بر این تلاش کرد تا صدای این کودکان را به گوش دنیا برساند اما در برابر چشمان مبهوت و حیرتزده جهان، رژیم کودککش اسرائیل با نقص همه قوانین بشری این بیمارستان را با کلیه ساکنانش هدف موشک قرارداد.
همچنین ابونداء شاعر و داستاننویس در اثر تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه در ماه اکتبر به شهادت رسید. ایناس السقا را میتوان یکی از مؤسسان تئاتر بانوان در غزه بر شمرد. او کارگاههای نمایشی و تئاتر بسیاری را با کودکان و بانوان نوار غزه برگزار کرد و در بسیاری از فعالیتهای تعاملی اجتماعی شرکت فعال داشت. دشمن اشغالگر ایناس را قبل از اینکه بتواند در یک نمایشنامه که در حال پیگیری تولید آن بود از میان ما ربود. علی نسمان نیز بازیگر سینما و تئاتر، کمدین، هنرمند و شخصیت رسانهای فلسطینی در حمله هوایی رژیم کودکش صهیونیستی به نوار غزه به شهادت رسید. عمر ابوشاویش شاعر و نویسنده فلسطینی از پیشگامان عرصه فعالان اجتماعی در حوزه جوانان بود و محمد صالح شاعر و ادیب جوان غزهای با اشتیاق زیادی شعر و ادبیات مقاومت را دنبال میکرد و همیشه از مقاومت ملت فلسطین و افتخارات خود سخن میگفت را نیز در حملات بی رحمانه رژیم اشغالگر از دست دادیم.
هبه زقوت: رنگهای زندگی و حیات فلسطین
هبه زقوت کشور را با رنگهای شاد و مفرح خود و قلم زیبایی که در دست داشت رنگ آمیزی میکرد، قدس و مسجد الاقصی را با قلم مو در آغوش میکشید و تمام عشق و محبتش را در نقاشیهای خود نمایان میکرد. او همچنین بسیاری از زنان فلسطینی تاثیرگذار در سرزمین خود را با نقاشی ثبت کرد و هویت آنها را در طی دوران حفظ کرد.
از جمله نقاشیهای او به تصویر کشیدن زنی است که گیتار در دست دارد و چشمانش را بسته است. هبه زقوت برای معرفی خود در صفحه فیس بوک نوشته بود: «ما زندگی خود را مانند آهنگهای موسیقی میگذرانیم. گاهی اوقات موسیقی بلند است و گاهی آرام است. این است زندگی ما.»
او در بوم دیگری درخت زیتونی را میکشد که ریشه در زمین دارد و روی آن نقاشی پس از پایان کار مینویسد: «وقتی جوان بودم، فصل برداشت برای من خاص بود، ما به عنوان اعضای خانواده دور هم جمع میشدیم و زیتون میچیدیم، مادرم آنها را با آن نگهداری میکرد. تکههای لیمو. ممنون مادر.»
زقوت لحظههایش را با درختان وطنش و هوا و مکانهای گرم و صمیمی آن شرح میداد تا وطنش در لحظه شهادت او را در آغوش بگیرد.
او در نوار غزه به دنیا آمد و در جریان بمباران نوار غزه به همراه پسرش به شهادت رسید.
زقوت در رشته هنرهای زیبا در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه الاقصی تحصیل کرد و در نمایشگاههای بین المللی و جهانی با کارهای زیبای خود شرکت کرد. هبه زقوت در مسیر تخصصی خود داستانی از هنرهای تجسمی را ترسیم و نقشی رقم زد که اشغال و اشغالگران نمیتوانند آن را از عقل و ذهن و روح مردم فلسطین حذف کنند.
در نقاشیهای هبه خانهها در مجاورت هم پابرجا و استوار هستند و غزه در نقاشی بزرگتر از یک شهر است و جهانی را از معنا و مفاهیم در بر میگیرد؛ این غزه است که مقاومت میکند، جان میدهد و استوار باقی میماند.
هبه زقوت یک نمایشگاه انفرادی داشت به نام «فرزندان من در قرنطینه» که از طریق آن سعی کرد وضعیت محاصرهای را که فلسطینیها در غزه تجربه میکنند بیان کند، او در طی برگزاری این نمایشگاه طی یک مصاحبه در رابطه با کارهای خود عنوان کرد: من بعنوان یک فلسطینی با آثارم سعی میکنم از حق خود دفاع کنم. و برای همیشه دنبال رو این راه و رسم و روش خواهم بود.
هبه ابونداء: غزه جدیدی در بهشت وجود دارد
سخنان هبه ابونداء که روزی در شعرش نوشته بود هرگز فراموش نمیشود سخنانی که در آنها درد اسارت در بزرگترین زندان روباز جهان نمایان و آشکار است. در ابیاتی نیمایی هبه این درد را اینگونه منتقل میکند «در اتاق فراموشی / جایی که خورشید به زنگ خانواده نزدیک نمیشود.»
در حقیقت ابونداء شاعر و داستاننویس در اثر تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه در ماه اکتبر به شهادت رسید. او اهل روستای جرجه بود که در جریان نکبت سال ۱۹۴۸ خانواده او به غزه آمدند و هبه نیز در نوار غزه به دنیا آمد و آنجا زندگی میکرد. تحصیلات آکادمیک هبه در حوزه بیوشیمی است و وی در مرکز رسُل که یکی از مراکز تخصصی و درمانی کودکان است کار میکرد.
هبه نویسندگی را دوست داشت و به آن عشق میورزید و همیشه سعی بر آن داشت تا ضمن اصلاح قلم و نگارش خود چیزهای زیبا بنویسد، در کلاسهای مختلفی شرکت میکرد از اساتید زیادی مشاوره میگرفت و سرانجام اولین رمان خود را نوشت. رمان اکسیژن برای مردگان نیست اولین اثر داستانی به بود که در سال ۲۰۲۲ به چاپ چهارم رسید. رمان «اکسیژن برای مردگان نیست» به تراژدی انسان عرب در زمانی معروف به انقلابهای عربی در گذشته میپردازد، نویسنده رمان توانست در سال ۲۰۱۷ مقام دوم و همچنین جایزه نویسنده خلاق عرب را به دست آورد.
ابونداء چند روز قبل از شهادتش در صفحه فیس بوک خود نوشت: «اگر ما مردیم، بدان که راضی و ثابت قدمیم و به همه خبر بده که صاحب حقیم.» او همچنین گفت: «در بهشت، غزه جدیدی بدون محاصره در انتظار ماست. اکنون این بهشت در حال شکل گیری است.»
او در ۱۹ مهرماه شعر خود را منتشر کرد و گفت: «به تو پناه می برم به نماز و استخاره و هر مناره و محلهای را / که لحظهای از موشک حفظ کنند منارهها را / دستور ژنرال بود تا حمله صورت گیرد / به تو و بچهها پناه می برم قبل از اینکه فرو بریزد خانه ام / یقین دارم لبخند او و مسیرش را عوض میکند.»
اینگونه بود که هبه قبل از شهادت، با ابیات زیبای خود تصویری را رقم زد و آن را به فضا و قدر سپرد، سخنان خود را به زمان سپرد تا روزی برسد که وطنش را از وجود ظالمان و مهاجمان و اشغالگران پاک کند.
این شهید چندین مجموعه شعر مشترک از جمله: الفبای آخرین زنجیره، طوفان خوردن و شاعر غزه منتشر کرده است که به موضوعات پیرامون شهروند فلسطینی محاصره شده در نوار غزه میپردازد.
ایناس السقا: زنان غزه و صبر ایوب
هنرمند فلسطینی ایناس السقا را میتوان یکی از مؤسسان تئاتر بانوان در غزه بر شمرد. او کارگاههای نمایشی و تئاتر بسیاری را با کودکان و بانوان نوار غزه برگزار کرد و در بسیاری از فعالیتهای تعاملی اجتماعی شرکت فعال داشت. از جمله نمایشهایی که خانم ایناس آنها را تولید کرده میتوان به «خرس»، «ام بصیر، چیزی شده؟» و «زنان غزه و صبر ایوب» اشاره کرد. ایناس به همراه دو دخترش لین و سارا و پسرش ابراهیم در بمباران خانهی شخصی خود در نوار غزه که توسط صهیونیست کودکش و تروریست رقم خورد به شهادت رسید. ایناس قبل از بمباران خانه اش با مادر و فرزندانش به «مرکز فرهنگی ارتدکس در غزه» پناه برد و پس از تهدید این مرکز به خانه خود در خیابان الوحیدی که بمباران شده بود نقل مکان کردند.
دشمن اشغالگر ایناس را قبل از اینکه بتواند در یک نمایشنامه که در حال پیگیری تولید آن بود از میان ما ربود. او در تاریخ ۲۷ اوت در صفحه خود نوشت «گاهی اوقات به گذشته خود نگاه میکنید و متوجه میشوید که از یک قتل عام زنده بیرون آمده اید؛ باد جریان دارد همانطور که کشتی ما / ما در جریان هستیم؛ باد، بدان که ما دریا هستیم و کشتیهای آن، پس بوز تا به حرکت در آییم.»
السقا معروفیت خود را پس از آنکه در فیلم «سارا» ساخته خلیل المزین، کارگردان فلسطینی نقش آفرینی کرد به دست آورد، وی حالا هنرمندی حرفهای و شناخته شدهای شده است، اما «رژیم کودکش صهیونیستی»، دشمن زندگی و عشق، جلوی کار او را با شهید کردنش گرفت تا آثارش همچنان از درد و رنج صحبت کند و تا ابد در اذهان مردم با هنر خود زنده بماند.
علی نسمان: مردم غزه روحیه عجیب و بالایی دارند
علی نسمان بازیگر سینما و تئاتر، کمدین، هنرمند و شخصیت رسانهای فلسطینی اینگونه هدف خود را برای مخاطبانش بازگو میکرد: «از اولین لحظات آگاهی، میدانستم که نقش و هدف من ترسیم شادی بر چهره مردمم است.»
نسمان در حمله هوایی رژیم کودکش صهیونیستی به نوار غزه به شهادت رسید. او در شبکههای اجتماعی فعال بود و از زمانی که مقاومت عملیات غرورآفرین «طوفان الاقصی» را آغاز کرد، اتفاقات مهم را رصد میکرد و یادداشتهای روزانهای را در رابطه با نوار غزه در صفحه اجتماعی خود برای گفتن یک روایت درست و دور از تحریف و دروغ به اشتراک میگذاشت.
نسمان هر روز که از خواب بیدار میشد به خیابان میرفت و از جنایتهای صهیونیستهای کودکش روایتهای گوناگونی را از دل میدان برای مخاطبان نقل میکرد. در یکی از این روایتهای منتشر شده از شهید نسمان، ایشان میگفت: «مسلماً مردم از این منطقه عقب نشینی کردند.
بمباران در طول شب در این مکان ادامه داشت و همه جا کاملاً ویران شد. پیروزی همان چیزی است که خدا و رسولش به ما وعده داده اند و نبرد ما ادامه دارد. مردم غزه روحیه بالایی دارند.»
نسمان در تعدادی از سریالهای فلسطینی از جمله «روح» و «دروازه بهشت» نقش آفرینی کردن است. او اخیراً در سریال «آزادی» که داستان زندانیان «تونل آزادی» است، شرکت کرده است.
حلیمه عبدالکریم آل کحلوت: چاقو، مانند آینه واقعیت خشن است
حلیمه آل کحلوت در حمله صهیونیستها به غزه شهید شد و پس از بمباران منزل کحلوت و شهادتش شهر چارهای جز استقبال از تکههای هنر و نقاشیهای او نداشت و تکههای هنری و جسد او تا ابد در غزه به امانت گذاشته شد.
حلیمه یک هنرمند تجسمی است که در سال ۱۹۹۴ در غزه به دنیا آمد. او پیش از شرکت در بسیاری از نمایشگاههای هنری در داخل و خارج از فلسطین، مدرک هنرهای زیبا را از دانشگاه الاقصی دریافت کرد.
او با هنر خود خشونت تحمیل شده توسط اشغالگران صهیونیست و محاصره وطنش را به مخاطبان خود ارائه کرد. او در آثارش بر ابزارهای تیز و تند مانند چاقو، هلی کوپتر و.... تمرکز کرد تا بتواند واقعیتی که مقاومت از طرف رژیم تروریست صهیونیستی با آن مواجه است را بازتاب دهد.
زندگی تحت اشغال الکحلوت را واداشت تا یک نقاشی دیواری بزرگی را در دانشگاه دارالکلمه غزه بکشد، این دیوارنگاره شبیه یکی از آثار هنرمندلت فلسطینی به تام اسماعیل شموت است که در آن کحلوت روزنامه نگار شهید فلسطینی خانم «شیرین ابوعقله» را به تصویر میکشد.
حلیمه در اثر هنری دیگری که با عنوان: «تحت دیدبان» سعی میکند با تجویز داروهایی درد محاصره و اشغالگری که مردم متحمل آن هستند را تسکین دهد.
همکار او آقای محمد الحاج، در صفحه فیس بوک خود با تمجید از او مینویسد: «او شوخ طبع، خنده دار و مورد علاقه اطرافیانش بود. با رفتنت خلاء بزرگی را برای عزیزانت پشت سرت گذاشتی که جز با وجود تو پر نمیشود.»
عمر ابوشاویش، شاعر و نویسنده اردوگاه نصیرات
عمر ابو شاویش علیرغم جوان بودنش به الگویی برای جوانان با استعداد و مبارز فلسطین بود. عمر ابوشاویش شاعر و نویسنده فلسطینی از پیشگامان عرصه فعالان اجتماعی در حوزه جوانان بود.
او در تخصص خود همیشه خوشنام بود و در رویدادی برنده یک جایزه مهم در عرصه فرهنگ و ادب در سطح کشورهای عربی شد. او به جدیت امور اجتماعی جوانان را پیگیری میکرد و سعی در رفع مشکلات و معضلاتی که جوانان غزه با آن درگیر بودند داشت. ابوشاویش با پیگیریهای مداوم خود در تأسیس بسیاری از انجمنها و نهادهای جوانان شرکت فعال داشت و ابتکارات برجسته ای در زمینه فرهنگ، ادبیات و کار اجتماعی به جامعه خود ارائه میکرد.
ابوشاویش را میتوان یکی از رهبران جوان و با تجربه در زمینههای رهبری، برنامه ریزی، ظرفیت سازی و کار خلاق به شمار آورد. علیرغم حصارهای موجود او در بسیاری از کنفرانسهای بینالمللی، عربی و محلی شرکت کرد و افتخاراتی را در زمینههای امور اجتماعی، فرهنگی و ادبی دریافت کرد که از مهمترین آنها میتوان به جایزه جوانان تاثیرگذار عرب اشاره کرد.
محمد صالح جوانترین شاعر و ادیب غزه
محمد صالح شاعر و ادیب جوان غزهای با اشتیاق زیادی شعر و ادبیات مقاومت را دنبال میکرد و همیشه از مقاومت ملت فلسطین و افتخارات خود سخن میگفت. علیرغم جوانی محمد اما توانسته بود جایگاه والایی را در غزه و در میان دیگر شاعران و تاثیرگذاران پیدا کند. او صفحات فضای مجازی را به درستی تصاحب کرده بود و از خلال آنها توانسته بود جایگاه ویژهای را در میان هم سن و سالهای خود ایجاد کند.
در صبحگاه روز دوشنبه ۰۶/۰۳/۲۰۲۳، عصام الدلیس، رئیس کمیته پیگیری امور دولتی غزه، از محمد صالح شاعر جوان غزه و نویسنده مجموعه «دستش افتاده است» تجلیل کرد. همچنین در این تقدیر و تکریم محمد صالح لقب جوانترین شاعر و نویسنده فلسطین را نیز از این مقام دولتی در غزه دریافت کرد.
محمد صالح که از چهرهای جوان و شاخص غزه بود یک صفحه پربازدید در فضای مجازی داشت که در آن شعرها و مطالب خود را منتشر میکرد. صبحتها و بیتهای شعری وی برای همسنوسالهای محمد خیلی جالب و جذاب بود و کمتر جوانی در غزه بود که محمد را نشناسند. در آخرین استوری که این شهید جوان از خود بجای گذاشته بود، دنبالکنندگان خود را به ایمان و صلوات در شب جمعه توصیه میکرد.
یکی از دوستان نزدیک محمد که پس از شهادتش صفحه مجازی آن را فعال نگه داشته در یک استوری به دنبالکنندگان این شاعر جوان وعدهای داده که این وعده به شرح ذیل است.
«شما را از سخاوت چهره و روان زبانش محروم نخواهیم کرد، تصویرش زنده و آیاتش ماندگار و توصیههایش تکرار و منتشر خواهد شد.»
پسر نقاشی که برای انجام وظیفه به بیمارستان «المعمدانی» رفت
محمد سامی قریقع سه روز قبل از شهادتش در فیسبوک نوشته بود احساس مسئولیت میکند. او گفته بود که قصد دارد خبرها و اتفاقاتی که در داخل بیمارستان رخ میدهد را منتقل کند و مجموعهای از جزئیات دردناک را با دوربین گوشی خود ثبت کند. محمد در محوطه بیمارستان با بازی کودکان را سرگرم میکرد. او در ادامه پست فیسبوک خود نوشت: «من در حال جمع آوری بسیاری از این داستانها با تکنیکهای مختلف هستم.» اما صهیونیستها با بمباران وحشتناک بیمارستان المعمدانی محمد سامی قریقع را برای همیشه خاموش کردند.
کارکنان مؤسسه آموزش جامع تامر، یک سازمان غیردولتی فلسطینی، به اسکای نیوز گفتند: «محمد روح استودیوی هنری در تامر بود، زیرا او بود که هر روز آن را باز میکرد، نقاشیها را میگذاشت، رنگها را مخلوط میکرد و برای ورود سایر اعضا منتظر میماند. محمد زندگی را دوست داشت و غزه را دوست داشت.»
البته تعداد این شهدا خیلی بیشتر از افرادی است که در این گزارش معرفی شدند و روز به روز نیز به تعدادشان افزوده میشود و اگر از آنها حرفی زده نشود در لابهلای ورقهای تاریخ گم میشوند؛ چرا که هنر، زبان بیصدای مقاومت و فرهنگ هر ملت است، بهویژه در مناطقی مانند غزه که هر روز با فاجعههای انسانی مواجه است. هنرمندانی که در این مسیر جان خود را فدا کردهاند، نه تنها سفیران هنر بلکه شاهدان درد و رنج مردم خویش هستند. آثار آنان روایتگر رنجها، امیدها و آرزوهای نسلی است که تحت فشارهای بیامان جنگ و اشغال زندگی کردهاند. اگر این آثار، این صدای خفهشده، در کتابها و رسانهها ثبت نشوند و بهطور جدی به حفظ و ماندگاریشان توجه نشود، نه تنها هنرمندان بلکه روایت تاریخی این ملت نیز در تاریکی فراموشی گم خواهد شد. ماندگاری آثار این هنرمندان نه تنها ادای احترام به هنر و فرهنگ است، بلکه تلاشی است برای جلوگیری از پاک شدن صفحات مهمی از تاریخ بشریت. هنر آنها باید برای نسلهای آینده حفظ شود، تا شاهدی زنده بر مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم باشد. چاره کار، تولید کتابهای هنری از هنر مقاومت برای ثبت در تاریخ است همانطور که کتاب فلسطین زیبا در کتابخانه ملی نیویورک پس از ۶۹ سال سند تاریخی حقانیت فلسطین و اشغالگری متجاوزان صهیونیست به این کشور است.
نظر شما