سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ سینمای دفاع مقدس ایران، همچون دیگر ژانرهای سینمایی، ریشه در فرهنگ و ادبیات غنی این سرزمین دارد و همواره تلاش کرده است تا با ترکیب مؤلفههای مختلف هنری، از جمله موسیقی، روایتهای تأثیرگذار و ماندگاری از جنگ هشتساله ایران و عراق ارائه دهد. در این میان، موسیقی نقش حیاتی و جادویی در انتقال حس و حال این روایتها ایفا میکند. اما این موسیقی، به تنهایی و بدون الهام از منابع ادبی، نمیتواند چنین ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کند. سینمای دفاع مقدس، بهویژه در آثاری که از ادبیات اقتباس شدهاند، پیوندی ناگسستنی میان کلام و نغمه برقرار کرده است. این پیوند، نه تنها روایتهای سینمایی را غنیتر کرده، بلکه بستری فراهم آورده تا موسیقی به شکلی ملموستر با مضمون داستان هماهنگ شود و به عنوان پلی میان دنیای ادبیات و سینما عمل کند. یکی از نمونههای بارز این پیوند، فیلم «سفر به چزابه» به کارگردانی رسول ملاقلیپور است. این فیلم، که از داستانهای «شطرنج با ماشین قیامت» نوشته حبیب احمدزاده الهام گرفته، توانسته است با بهرهگیری از موسیقیای که همزمان ساده و عمیق است، تجربههای شخصیتهای داستان را به تصویر بکشد.
موسیقی در این فیلم، همچون یک روایتگر نامرئی، حس و حال شخصیتها و صحنهها را بازگو میکند. استفاده از ملودیهای آرام و در عین حال تأملبرانگیز، مخاطب را به دنیای درونی قهرمانان جنگ میبرد و در لحظاتی که کلمات قادر به بیان عمق احساسات نیستند، موسیقی این وظیفه را بر عهده میگیرد. در آثار دیگری نیز، اقتباسهای ادبی به کمک موسیقی آمدهاند تا قصههای جنگ را با زبانی چندلایه بیان کنند. فیلم «سفر به سرزمین آسمان» به کارگردانی محمدحسین حقیقی، که بر اساس کتاب «زمین سوخته» نوشته احمد محمود ساخته شده، با استفاده از موسیقیای که به خوبی تنهایی، اضطراب و امید شخصیتهای داستان را منعکس میکند، موفق شده است از مرزهای کلمه و تصویر فراتر رود. در این فیلم، موسیقی همچون نخی نامرئی، بخشهای مختلف روایت را به هم متصل میکند و به مخاطب این امکان را میدهد تا با تجربهای چندحسی، به عمق ماجرای جنگ و تأثیرات آن بر زندگی انسانها نزدیکتر شود. موسیقی در سینمای دفاع مقدس، نه تنها برآمده از تصاویر و صحنههاست، بلکه الهامگرفته از متون ادبی و شعری است که بسیاری از آنها در دوران جنگ خلق شدهاند.
بسیاری از فیلمسازان این ژانر، با الهام از اشعار شاعران دفاع مقدس همچون قیصر امینپور، سید حسن حسینی و سلمان هراتی، تلاش کردهاند تا لحن و حال و هوای این اشعار را در قالب موسیقی و تصویر به مخاطب منتقل کنند. این اشعار، که سرشار از واژههای حماسی و در عین حال احساسیاند، بستری مناسب برای خلق ملودیهای عمیق و معناگرا فراهم کردهاند که میتواند بهخوبی احساسات و تجربیات دوران جنگ را بازتاب دهد. یکی دیگر از نمونههای موفق در پیوند موسیقی و ادبیات در سینمای دفاع مقدس، فیلم «لیلی با من است» ساخته کمال تبریزی است. این فیلم، که در قالب طنز به روایت جنگ میپردازد، با الهام از متون و اشعار دفاع مقدس و استفاده از موسیقیای که هم حماسی است و هم طنزآمیز، توانسته است تعلیق میان احساسات مختلف را به نمایش بگذارد. موسیقی این فیلم، با استفاده از نغمههایی که یادآور سرودها و نغمههای حماسی است، فضایی متفاوت و منحصربهفرد خلق میکند و همزمان با تصویر و دیالوگ، به نوعی تعادل میان طنز و تراژدی دست مییابد. موسیقی در این فیلمها، با الهام از متنهای ادبی، نقشی فراتر از یک همراه صرف برای تصویر ایفا میکند. این موسیقیها، همانطور که اشعار دفاع مقدس به دنبال یافتن معنا و مفهوم در میان آشوب و جنگ بودند، سعی میکنند تا مخاطب را به درکی عمیقتر از تجربه جنگ و مقاومت برسانند. به همین دلیل است که این موسیقیها، همچون خود آثار ادبی، در حافظه فرهنگی مردم ایران ماندگار شدهاند و همچنان تأثیرگذار و زندهاند.
در نهایت، میتوان گفت که سینمای دفاع مقدس ایران، با بهرهگیری از اقتباسهای ادبی و همراهی موسیقی، توانسته است به جایگاهی بینظیر در تاریخ سینمای کشور دست یابد. این سینما، با ترکیب کلام و نغمه، روایتهایی خلق کرده است که نه تنها حماسهها و رشادتها را به تصویر میکشند، بلکه به عمق تجربههای انسانی جنگ نیز نفوذ میکنند و از این طریق، به یکی از تأثیرگذارترین ژانرهای هنری در بیان مقاومت و ایستادگی تبدیل شدهاند. موسیقی در این آثار، همچون پلی میان دنیای ادبیات و سینما، به انتقال این پیامها و احساسات کمک کرده و توانسته است روایتهای سینمایی را به اثری چندبعدی و عمیق تبدیل کند.
نظر شما