سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ابراهیم فیاض، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: انسانها همانطور که زندگی میکنند، همانطور نیز میمیرند و همانطور هم محشور میشوند. اینکه انسان چگونه زندگی کند اهمیت دارد؛ اگر زندگیِ شهادتگونه داشته باشد، مرگ او نیز با شهادت همراه میشود. هر نوع زندگیای داشته باشیم، همانطور نیز از دنیا میرویم. این ساختاری است که حتی اگزیستانسیالیستها نیز بدان اذعان دارند. شریعتی نیز به عنوان معلم هجرت، جهاد و شهادت، این را بیان کرده است. شریعتی معلم هجرت، جهاد و شهادت است؛ سه مقولهای که در انقلاب و جنگ ما نیز به شدت متجلی شد. شریعتی گفت خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز، من خود چگونه مردن را خواهم آموخت.
در اگزیستانسیالیسم، مرگ بزرگترین اضطراب بشری است، و باید مرگ را فعال کرد تا بتواند از آن اضطرار زندگی بکاهد. فرد باید خود مرگ را انتخاب کند. شریعتی نیز چنین چیزی را با تجربه اگزیستانسیالیسم که بدان خیلی علاقه داشته، بیان میکند و میگوید خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز، من خود چگونه مردن را خواهم آموخت.
شهید سیدحسن نصرالله یک تاریخ ۴۰ ساله را رقم زد
زندگی فردی همچون سیدحسن نصرالله شهادتگونه است و چنین شخصی حتماً هم با شهادت از دنیا میرود. سیدحسن نصرالله یک شخصیت تاریخی است. یعنی یک تاریخ ۴۰ ساله را رقم زده است؛ آن هم تقریباً تاریخی جهانی. اسرائیل، پایگاه تمدنی غرب در خاورمیانه است. قبل از اینها در این منطقه جنگهای صلیبی و جنگهای تمدنی بوده که غرب هم در آن شکست خورد و نهایتاً به حکومت عثمانی رسید که جایگزینی برای حکومت اسلامی شد. بعد از آن حکومت عثمانی در جنگ جهانی اول تجزیه شد و جایگزین آن اسرائیل بود. اسرائیل که تشکیل شد، پایگاه تمدن غرب شد و الان کل تمدن غرب با خاورمیانه اسلامی میجنگد تا در این منطقه بماند.
اسرائیل یک دولت ایدئولوژیکی است که با ایدئولوژی قرن نوزدهمی آمده است. ایدئولوژی آنها ابتدا ایدئولوژی سوسیالیستی بود. بنگوریون سوسیالیست بود. صهیونیسم بر اساس یک ایدئولوژی سکولار و مفاهیم دینی یهود بنا شده بود اما ایدئولوژی سوسیالیستی سکولار بود که خشونتهای آنها ابتدا سوسیالیستی-کمونیستی بود و کشتارهایی که از فلسطینیها کردند. بعد نیز جنگهایی بهوجود آمد که در نهایت به حزب الله لبنان رسید و شخصیت تاریخی سیدحسن نصرالله رسید که ۴۰ سال با اینها جنگید.
حزبالله و نصرالله مانع تحقق نظم نوین جهانی امریکایی در غرب آسیا بود
مشاهده کردید که رئیس جمهور امریکا، جو بایدن، نیز این مطلب را بیان کرد که او بزرگترین کسی که نظامیهای امریکایی و اروپاییها کشته است. سیدحسن کجا اینها را کشته است؟ در لبنان یا در امریکا کشته است؟ او در لبنان کشته است چون امریکا و غرب به آنجا تجاوز کرده است. وقتی رئیسجمهور امریکا درباره او صحبت میکند یعنی سیدحسن یک شخصیت جهانی شده است و تحولاتی که او شکل داده تحولاتی تمدنی بود. سیدحسن نصرالله از لبنان امریکا را بیرون کرده و بعد هم اسرائیل را در جنگ ۳۳ روزه از لبنان بیرون کرده است.
امریکا در جنگ خلیج فارس در زمان بوش پدر نظم نوین جهانی را مطرح کرد اما حزبالله به رهبری نصرالله یکی از موانع اصلی تحقق این رویا بود. ملاحظه کردید که اسرائیل اسم عملیات ترور شهید سیدحسن نصرالله را نیز «نظم نوین» گذاشته بود.
بنابراین یک تمدن وارفتهی فسیل شدهای که در حال شکست است و دچار رکود است یعنی تمدن غرب، با رزمندگانی میجنگد که از سرزمین خود دفاع میکنند. لبنانیها و فلسطینیهایی که میجنگند افراد عادی هستند، این افراد از خانه خود دفاع میکنند به همین خاطر هم خانوادههایشان همراه آنها هستند. اینکه مردم عادی در غزه حاضر هستند این مقدار کشته شوند و باز هم پشت سر حماس هستند به این دلیل است که هر کسی در خانه خود از خانه خود دفاع میکند و کشته میشود؛ نه اینکه از جای دیگری بیاید و برای چیز دیگری بجنگد. در نتیجه افراد عادی نیز در غزه کشته میشوند.
تمدن غرب، رویاروی مردم ایستاده است
الان تمدن غرب با مردم رویارویی پیدا کرده است؛ مردم فلسطین، مردم لبنان و بعد هم مردم خاورمیانه. اتفاقاً با این خونی که ریخته شد، یعنی شهادت سیدحسن نصرالله، یک شخصیت تاریخی تبدیل به اسطوره میشود. یکی از بزرگترین تحولاتی که رقم خورده است همین است که سیدحسن نصرالله از حالت تاریخی درمیآید و به اسطوره تبدیل میشود. این با مرگ و شهادت اتفاق میافتد که مرگی حماسی است. اوج مظلومیت هم هست که تمام تمدن غرب با تمام ابعاد و ابزار جنگی خود اعم از هواپیما، تکنولوژیها و بمبهای خود رقم زده است. شما انفجار پیجرها را در نظر بگیرید. غیرانسانیترین حالت جنگی بود که به آن اقدام کردند. بنا شدن تنفر جهانی از یهود و صهیونیسم آغاز شده است حتی در دولت کانادا و امریکا، هر چند که اقلیت هستند ولی این تنفر آغاز شده است.
شخصیت تاریخی سیدحسن با شهادتش تبدیل به اسطوره میشود
با شهادت سیدحسن نصرالله، او از حالت تاریخی خارج میشود و تبدیل به اسطوره خواهد شد. شخصیت تاریخی وقتی با شهادت تبدیل به اسطوره میشود، به شدت احساس ایجاد میکند. در تاریخ لبنان که یک کشور کوچک است شخصیتی را نداشتهاند که اینطور از آن دفاع کند و در نهایت نیز شهید شود. نه تنها خود او شهید شد که پسر او نیز قبل از او در دفاع از لبنان شهید شد. وقتی او شهید شد بسیاری از مردم لبنان شوکه شدند. الان سیدحسن نصرالله تبدیل به شخصیت اسطورهای لبنان میشود. همیشه در نظرسنجیها، سیدحسن نصرالله همواره شخصیت اول یا دوم محبوب در جهان اسلام و جهان عرب بود و الان با شهادت او و اسطوره شدن او تبدیل به یک تجسم احساسی برای کل جهان؛ اعم از جهان عرب و جهان اسلام تبدیل میشود. او پسر رسول خداست که از کیان اسلام در برابر تمدن غربی که یک تمدن متجاوز است، دفاع میکند. تمدن غرب هم در جنگهای صلیبی کشتار کرد و بعد هم ناپلئون به عنوان نماینده تمدن غرب در فلسطین کشتار کرد و آنقدر در حیفا آدم کشت که نتوانستند آنها را دفن کنند و ناپلئون برای اینکه لشگرش بیمار نشوند، از حیفا خارج شد و همینطور شهر را رها کرد؛ این میزان آدم کشتند!
در دوران جدید یعنی بعد از جنگهای صلیبی و ناپلئون، تمدن غرب به وسیله اسرائیل دارد این کشتار را انجام میدهد که خیلی هم بدتر است چون و با تکنولوژی پیشرفتهتری کشتار انجام میشود. رویارویی تمدن وارفتهی واماندهای با مردمی که فعال شدند و میدانند ماجرا چیست شکل گرفته است. خودآگاهی تاریخی و خودآگاهی زمانی برای مردم ایجاد شده و میدانند برای چه دارند چه کار میکنند. برای همین از کوچک و بزرگ، نظامی و غیرنظامی، پیر و جوان در حال جنگ با این تمدن غرب هستند و این را خود این تمدن هم میداند.
اسطوره معنایی حماسی ایجاد میکند
این تمدن تلاش دارد با کشت و کشتار بماند ولی نمیداند با این ترورها و کشتارها نه تنها سیدحسن نصرالله اسطوره شده بلکه کل ۴۰ هزار نفری که از مردم فلسطین شهید شدند نیز اسطوره شدند. لبنان هم در حال تبدیل شدن به اسطوره است. برای همین مردم راحت شهادت را میپذیرند و در مقابل جنایت اسرائیل میایستند. بنابراین با شهادت سید حسن نصرالله، حزبالله و لبنان قویتر شده است. اسطوره معنایی حماسی ایجاد میکند و الان این شخصیت شهید سیدحسن نصرالله حماسی شده است. همانطور که شهادت حاج قاسم در خاورمیانه و در ایران اینقدر معنا و معنویت ایجاد کرد که آن زمان این بحث را مطرح کردم، الان درباره شهادت سیدحسن نصرالله هم میگویم که خاورمیانه جدید و جهان اسلام جدید ایجاد خواهد شد.
تاریخ خاورمیانه به قبل و بعد از سیدحسن نصرالله تبدیل خواهد شد
دیگر میتوانیم خاورمیانه را به خاورمیانه قبل از سیدحسن نصرالله و بعد از سیدحسن تقسیم کنیم. سیدحسن نصرالله اسطورهای شد که دارد تاریخسازی میکند و به خصوص تاریخ آینده را مینویسد. این حرکت شروع شده است. تارو پود خاورمیانه در این مسیر است و مخصوصاً نسل جوانی که به شدت فعال است و به شدت هشیار شده است در این مسیر خواهد بود. نسل جوان خاورمیانه مخصوصاً در دانشگاهها دیگر نسلهای عاطل و باطلی نیستند که قطب غربی را تشکیل دهند. من در دانشگاههای خاورمیانه چرخیدهام و این را دیدهام! قبل از این قصهها حالت غربگرایی شدید داشتند ولی با این شهادتها و حماسه فلسطین و حماسه لبنان، جوانان حماسی میشوند و از حالت رخوت و سستی که در تمدنگرایی غربی برای آنها وجود داشت، خارج میشوند. این نسل روی حکومتهای فاشیستی که پشت صحنه با اسرائیل در همکاری هستند، مثل ترکیه و آذربایجان که هر دوی این حکومت ها صهیونیستی هستند، فشار میآورند. ترکیه و آذربایجان را بهوجود آوردند تا یک اسلام متعارضی علیه جهان عرب و مصر و عربستان و غیره بهوجود بیاورند. در این قصهها دیدیم چطور ترکیه با عربستان و مصر درگیر شد. با خون سیدحسن نصرالله هویتی ایجاد میشود که تمام این حکومتهای وابسته به غرب هستند و منافقانه رفتار میکنند از بین میروند. یکی از اثرات شهادت سیدحسن نصرالله از بین بردن نفاق در جهان اسلام است. این اتفاق صریحاً همه چیز را بیان میکند. قطببندی به شدت روشن است. جهاد تبیینی که رهبری اشاره داشتند با خون سیدحسن ایجاد خواهد شد. این نکته مهمی است.
اسطوره، معانی و معانی کنشها را خواهد ساخت
شهید سیدحسن نصرالله اسطوره میشود و اسطوره معانی ایجاد میکند و معانی کنشها را میسازد. یعنی یکسری معارفی بهوجود میآید که ساختار کنشهای بعدی نیز بر مبنای آن ایجاد میشود. آن معانی تبدیل به یکسری معرفتشناسیهایی میشود که ساختارها را بازسازی خواهد کرد. متفکر شرقشناس فرانسوی گفت بعد از طوفان الاقصی دیگر مرجعیت علوم انسانی غرب در خاورمیانه از بین رفته است. با شهادت سیدحسن هم ماجرا همین خواهد بود. هگل روی شهادت حضرت مسیح (از نظر مسیحیان) مانور داده است یعنی گویی خون مسیح در رگهای دیگران جاری میشود. در آن فیلم یهودی به نام «آخرین وسوسه مسیح» ساختند هم در نهایت مجبور شدند نشان دهند وقتی مسیح شهید میشود چطور خون او در رود جاری میشود. به عبارت دیگر خون سیدحسن نصرالله نیز در خون تکتک افراد، حتی فرزندان لبنان برای آینده جاری میشود. خون سیدحسن نصرالله یک معانی ایجاد میکند که آن یکسری معرفتشناسی ایجاد میکند و آنها ساختار جدیدی را موجب میشود. همه این مسیر سبب میشود علوم انسانی بهوجود بیاید. علوم انسانی اسلامی که میگویند به ثمره همین خونها ایجاد میشود. این را هگل به خوبی تبیین کرده است. اگر کسی بخواهد این خط را دنبال کند کتاب «تاریخ از دیدگاه هگل» را که حمید عنایت ترجمه است، بخواند. باید دقیق آن کتاب را مطالعه کنند. آقای حمید عنایت فرد متفکری بود که این را ترجمه کرده و در تاریخ سیاسی جهان اسلام را نیز کتاب نوشته است.
خون سیدحسن نصرالله ساختار معرفتشناختی علوم انسانی اسلامی را خواهد ساخت
بنابراین خون سیدحسن نصرالله معرفتشناسی جدیدی ایجاد خواهد کرد که در قالب علوم انسانی اسلامی تبیین خواهد شد چرا که مرجعیت علوم انسانی غربی هم از بین رفته است. این علوم انسانی در خاورمیانه در حال شکلگیری است.
یکی از موارد دیگری که اسطورهی شهید سیدحسن نصرالله ایجاد خواهد کرد، تشکیل امت اسلامی است. زمانی که معرفتشناسی گستردهای بهوجود میآید فاصله سنی و شیعه نیز برداشته میشود و اختلافات قومی عرب و فارس هم از میان خواهد رفت. تشکیل امت اسلامی که اخیراً رهبری هم بیان کردند در حال شروع است. شهادت سیدحسن نصرالله با تشکیل امت اسلامی تحول بزرگی در خاورمیانه ایجاد میکند. اختلافاتی که برای گسست میان مسلمانان در طول تاریخ توسط قدرتهای مختلف بهوجود آمد در حال از بین رفتن است. فاصلهها از بین میرود و با معرفتشناسی که با خون سیدحسن نصرالله و خون فلسطینیها و لبنانیها ایجاد میشود امت اسلامی شکل میگیرد. این امت اسلامی هم یقیناً امروز و فردا به اسرائیل حمله خواهد کرد. اسرائیل برای این شکل گرفت که امت اسلامی ایجاد نشود. اسرائیل آمده بود تا ساختار امت اسلامی را نابود کند. نتانیاهو در سازمان ملل متحد برای صندلی خالی سخنرانی کرد که نشان از تشکیل امت اسلامی دارد. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای فلسطین رایگیری شد و بالاترین رای را آورد و اینها مجبور هستند در مقابل مردم جهان نیز بایستند.
نظر شما