سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علیرضا بیاباننورد سروستانی - نویسنده، پژوهشگر و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی: کتاب «رهنامه»، مجموعه ۴۰ جلدی منتشر شده توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای است که به موضوعات گوناگونی میپردازد و در واقع حاصل بیانات در موقعیتهای مختلف است. در این گفتار ادامه اولین جلد مجموعه با عنوان رهنامه :۱ ویژه جوان و توصیههایی به جوانان را داریم؛
شناخت و جهانبینی
شخصیت هر انسانی غیر از عوامل و عناصری چون جسم، ذهن و روحیّات و خصلتها و خلقیّات، مقومات دیگری نظیر افکار، جهان بینیها دیدگاهها و… دارد که دارای نقش زیربنایی است و اینها در تشکیل شخصیت انسان دارای نقش است و کسی که به خداوند، قیامت، حضور در برابر پروردگار، شهادت و توکّل معتقد است در دنیا به گونهای عمل میکند که در پیکار اندیشهها و افکار گوناگون در دنیای امروز بتواند ایستادگی کند و جبهه خود را حفظ نماید. در این زمینه تفکر دارای جایگاه ویژه ای است و از بزرگترین عبادات محسوب میشود. تفکر در دنیا، آخرت، اوضاع سیاسی عالم، مسائل اصولی و اساسی زندگی بشر و… همینها جهت دهنده به تلاش های علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع هستند.
از طرف دیگر اعتقادات نبایست صرفاً جنبه ذهنی داشته باشد بلکه باید به آنها به عنوان منشاء عمل توجه شود، عملی که میتواند سازنده ی زندگی مقتدرانه و عزّتمندانه امّت اسلامی بوده و مایه نجات این امت از گرفتاریها باشد. مفاهیم قرآنی که میتواند بنای عمل قرار گیرد را میبایست جزوی از بینات افکار جامعه اسلامی قرار داد و به مسلّمات فکری تبدیل شود.
شاخص مهم حکومت اسلامی استقرار ایمان است، ایمان به خداوند و منطقه نفوذ الله، ایمان به تعالیم انبیاء و سلوک در صراط مستقیمی که انبیای الهی در مقابل راه مردم قرار دادهاند. همین مساله ایمان به خداوند و ایمان به غیب و ایمان به راهی که خداوند متعال برای سعادت دنیوی و اخروی انسان در مقابل بشر قرار داده است؛ شاخص میان نظام و جامعه اسلامی و سایر جوامع بشری است و میبایست تلاش کرده اسلام ناب، اسلام طرفدار مظلوم و ضد ظالم به همه معرفی شود؛ اسلامی که طرفدار عقلانیت، فلسفههای عمیق، تفکر و دین اسلام ناب در مکتب امام (ره) اسلام ظلم ستیز، عدالتخواه، مجاهد، طرفداران محرومان، مدافع حقوق پابرهنگان و رنج دیدگان و مستضعفان در برابر اسلام آمریکایی یا همان اسلام تشریفاتی و بیتفاوت در برابر ظلم، زیاده خواهی، دست اندازی به حقوق مظلومان، کمک به زورگویان، کمک به اقویا قرار میگیرد و رکن اصلی آن توحید است؛ رکنی که بخش مهم و مشترک همه ادیان ابراهیمی و حتی پیشا ابراهیمی است.
افتخار انقلاب اسلامی در واقع همین است؛ معرفی توحید، احکام و ارزشهای الهی و اینکه توحید صرفاً نظریهای فلسفی و فکری نیست و روشی برای زندگی انسانها است؛ روشی که خداوند را در زندگی حاکم مینماید و دست سایر قدرتها را از زندگی بشر کوتاه میکند و در صورت تحقق در جامعه بشری، سعادت دنیوی و اخروی را به همراه خواهد داشت.
ره نما
حرکت در راه خدا و ثبات قدم در آن، یاری خداوند و سنتهای الهی را خود به ارمغان میآورد و جامعهای که در راه صراط مستقیم گام بردارد دچار افت نمیشود و این صراط و هدایت به آن با انس گرفتن به قرآن میسر میشود، قرآن کتاب معرفت و نور است و تدبر در آن، راهنمای جامعه اسلامی است. نظام و جامعه اسلامی با انس با قرآن استحکام درونی پیدا میکند، استحکامی که جامعه را قادر میسازد در راههای مطلوب خود قرار گیرند و تقویت روحی، اعتماد به نفس، دوری از ترس در برابر مشکلات، تقویت ایمان واعتماد به وعده الهی از فواید آن است و پس از آن هدایت جوامع و زندگی بدست پیامبران است که جوامع را در اقامه قسط و عدل و رفع ظلم و ایجاد زندگی صحیح که از اهداف ادیان است، کمک میکنند و پس از نبوت که هدف آن رسانیدن پیام خداوند به بشریت در برههای از زمان و تحقق اراده الهی است، استمرار آن را میتوان در ولایت مشاهده کرد که البته در جنبههای مختلف زندگی پیامبر اسلام (ص) وجود دارد و ایشان مظهر قدرت خدا در زمین و در میان بشر و مظهر حاکمیت و ولایت الهی در میان مردم است و از همین طریق زمامداری، حاکمیت و اقتدار است که اثربخش است.
ولایتی که حضرت رسول (ص) آن را در قاعده امامت و ولایت غدیر خم معین و پایهگذاری کردند و با این کار رسالت خود را کامل کردند و پس از انبیاء و و ائمه، علما به عنوان وارثین انبیاء کار را ادامه داده و میبایست به اقامه حق، عدل و مبارزه با ظلم ادامه دهند و در این راه طاغوت، شرک، کفر، الحاد، فسق و فتنه را همچون پیامبران از دامان جامعه پاک کنند. کما اینکه جامعه ایرانی در امام (ره) در نقش هدایتی خود چه در سلوک نظری و چه در سلوک عملی اینها را شاهد بوده است و در واقع ایشان فکر ولایت فقیه از مسلمات فقه شیعه را با توجه به آفاق جدید مدون نمودند و به شکلی درآوردند که برای که برای هر انسان صاحب نظر و آشنای با مسائل و مکاتب سیاسی روز، قابل فهم و قبول باشد.
اخلاقیات و گرایشها
اخلاق دارای اهمیتی حتی بیش از عمل است و باید تلاش شود ارزشهای معنوی از قبیل اخلاص، ایثار و توکل در خود و جامعه پرورش پیدا کند. فضیلتهای اخلاقی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و سایر خلقیات به همراه معنویت جهت دهنده به همه حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی است و از نیازهای اصلی جامعه است.
در جامعهای که تحول اخلاقی به معنای آراستگی به فضایل و زیباییهای اخلاقی اتفاق بیفتد، جامعه به بهشت و گلستان تبدیل میشود. از این رو هدف مهم پس از تشکیل نظام عادلانه و استوار عدالت اجتماعی و حکومت اسلامی تخلق به اخلاق حسنه است و این تعالی و تکامل معنوی و روحی را به ارمغان میآورد و از مراحل انسان کامل است و این تا جایی است که پیامبر اسلام (ص) میفرمایند اساس ماهیت بعثت من همین اخلاق است.
دنیای امروز دچار خلاء معنویت و اخلاق است و معنویت قرنها است رو به افول بوده است؛ اما انقلاب اسلامی با زنده کردن دوباره اسلام آمده است تا نظم و ترتیب جدیدی را درست کند. انقلاب با ترسیم آرمانهای عالی ای نظیر آزادی و عدالت برای گام برداشتن به سوی حیات طیبه تلاش کرده است و در این میان اولین فرضیه جوان و دانشجو، آرمان خواهی است و این آرمان خواهی نقطه مقابل محافظهکاری بوده و در کنار واقعیت قرار میگیرد و معنی آن شناخت درست واقعیات و استفاده از واقعیات مثبت و مبارزه با واقعیات سلبی و منفی است و از مهمترین این آرمانها یکی مساله ایجاد جامعه اسلامی و تمدن اسلامی و به قولی دیگر احیاء تفکر اسلام سیاسی است و جوان انقلابی و جنبش های دانشجویی در رأس آن میبایست با حرکت جهادی در مسیر و خدمت آرمانهای انقلاب گام بردارد.
منش و رفتار
جوان در دوره جوانی که دوره توانایی است در سه زمینه علمی، تهذیب نفس و ورزش میبایست سرمایهگذاری کند. شناخت پیشرفتهای علمی و شکرگزاری برای نزدیک شدن به معرفت الهی است و منجر به تحولات زیادی در زندگی انسان میشود و هر ملتی از دانشهای جدید و فناوریهای آن عقب بماند، دچار عقب ماندگی و استعمار خواهد شد. کشور میبایست از لحاظ علمی پیشرفت کند و تنها راه متوقف شدن تهدید دشمنان، پیشرفت علمی است چون علم قدرت و اقتدار میآورد و باعث کاهش آسیب پذیری کشور میشود و امروزه علت سلطه غرب نیز همین است. دانایی توانایی میآورد و باعث افزایش ثروت، نفوذ و قدرت میشود. البته ج. ا. ایران پیشرفتهای خوبی را شاهد بوده است و سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده است اما این هنوز اول راه است و باید زنجیره علم و فناوری را از ایده و فکر و سپس علم و فناوری و تولید و بازار را به ترتیب تکمیل کنیم و همه این مراحل میبایست مورد توجه قرار گیرد.
زمینه بعدی ورزش است. جوان باید سلامت جسمی، معنوی و فکری را با هم داشته باشد. سلامت جسمی با ورزش و تغذیه مناسب، سلامت معنوی و قلبی با توجه به خدا، نماز، دعا، توسل و یاد شهدا و سلامت فکری را با کتابخوانی تامین کند.
ورزش یک ضرورت است و جامعه ورزشکار، جامعهای با نشاط، پر تلاش، زنده و کارآمد است و الگو ها از ورزشکاران انتخاب شوند و به ویژه ورزش عمومی و همگانی یک فریضه عمومی است و برای حفظ نشاط و به عنوان توشهای برای اواخر عمر لازم است.
ورزش همچنین میتواند یک رسانه باشد؛ رسانهای در اختیار معرفی فرهنگ و شخصیت ملی و اسلامی و اهمیت معنویت، آن هم در جهانی که در اثر تبلیغات بین المللی و جهانی به دنبال معنویت زدایی، دین زدایی، عفت و عصمت زدایی است.
و در اینجا از اهمیت رسانه نباید غافل شد که این ابزار در نهضت تولید علم، فکر و نظریه و اندیشه نقش مهمی ایفا میکند و هماکنون مهمترین ابزار جنگ بین قدرتها در دنیا است و از همین طریق با الگوسازی و فرهنگ سازی باعث میشوند ارتباط نسل جوان و جدید با گذشته و هویت خود قطع شود و از او یک موجودی تحقیر شده بسازند که هرچه بخواهند به او دیکته کنند. دشمنان در انواع جنگهای اقتصادی، تبلیغاتی، نفوذ، فرهنگی و امنیتی تلاش دارند مردم را بدبین نمایند و آینده را تاریک نشان دهند و اعتماد به نفس را از مردم بگیرند و از این رو باید هوشیار بود.
زندگی اجتماعی
اسلام دین جامعه و مسئولیت همگانی است و جامعهای میتواند تصویر آرمانی یک ملت زنده، بیدار و باهوش قرار گیرد که در آن معنویت، عدالت، عزت، قدرت، ثروت و رفاه باشد و عدالت اجتماعی در آن برقرار باشد. در اسلام انسان محور است البته با مفهومی متفاوت نسبت به تعاریف فلسفههای مادی غرب. مسأله عدالت، امنیت، رفاه و عبادت برای سعادت مندی انسانها است. در اسلام نجات انسان توسط خودش بسیار مهم است و هر کس باید خود را نجات دهد که و البته نجات به آن است که به وظایف شخصی عمل شود که آنگاه وظایف اجتماعی هم جزو آن است؛ وظایفی چون استقرار عدالت، ایجاد حکومت حق، مبارزه با ظلم، مبارزه با فساد و همه اینها جزو مقدمات نجات هستند و همه از مقدمات نهایی سعادتمندی و رستگاری انسان است. انسان موجودی مکلف، مختار و مواجه با هدایت الهی است که میتواند هدایت را انتخاب کند و نسبت به خود و جامعه تعهد داشته باشد.
جامعه اسلامی جامعه ای آزاد و عادل است که مردم در آن و اداره آن و آینده و پیشرفت خود نقش داشته و موثرند و دارای پیشرفتهای همه جانبه و مداوم در عرصههای علمی، اقتصادی و سیاسی هستند. از نیازهای اساسی این جامعه محبت افراد به یکدیگر، همزیستی و تعاون است و همینها باعث به وجود آمدن امنیت اجتماعی که شرط اصلی مدنیت است میشود و برای تقویت نظام اسلامی دو اصل رفع گرسنگی مردم و رفع ناامنی بسیار مهم است.
پیمانهای اجتماعی در این جامعه بسیار مهم است و از عمده حقوق شهروندی به حساب میآیند و همه شهروندان اعم از اقلیتهای دینی و مذهبی به شرطی که معارضه و مبارزه نداشته باشند؛ دارای تساوی حقوق هستند و از حقوق شهروندی و امنیت برخوردارند. استقرار عدالت، نفی تبعیض، نفی فاصلهای طبقاتی از آرزوها و آرمانهای جامعه اسلامی محسوب میشوند و عدالت مدنظر در کنار عقلانیت و معنویت قرار میگیرد و همین جلوی تندرویها را میگیرد. از طرفی عدالت مسئلهای همه جانبه است و علاوه بر اقتصاد در سایر امور نظیر عدالت در برخورد با خود، نزدیکان، خانواده و … را هم شامل میشود. از همین روست کم نگاه اسلام به جنسیت مسئله درجه دو است و نگاه اول و درجه یک نگاه به انسانیت است و از مهمترین مسائل جوانان در زندگی اجتماعی ازدواج است؛ که ضمن کنترل غریزه جنسی، رکن مهم جامعه اسلامی یعنی تشکیل خانواده اتفاق می افتد که در صورت سلامت، بر پیشرفت کار جامعه به صورتی که خواست اسلام است، بسیار موثر است.
آ ینده روشن
پیروزی انقلاب اسلامی و بنای نظام اسلامی، اولین مرحله و آغاز کار تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی است و همین مرحله ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل میکند و هم اینک ایران اسلامی شاهد پیشرفت و سازندگی و بنای تمدن نوین اسلامی است و پایه اصلی این تمدن نه بر صنعت و فناوری و علم، که بر فرهنگ، بینش، معرفت و کمال فکری انسانی است و همین مطلب همه چیز را برای یک ملت فراهم کرده و علم را با خود به دنبال دارد.
تمدن اسلامی هم اینک در حال طی مسیر از انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، دولت اسلامی، کشور اسلامی و تمدن بین المللی اسلامی است و ما هم اینک در مرحله دولت و کشور اسلامی قرار داریم و باید در راستای ایجاد دولت اسلامی تلاش کنیم؛ گرچه دولت حاکم امروز در مجموع سهم خوبی از حقایق و ارزشهای اسلامی را داراست اما کافی نیست و بایستی بیشتر سمت اسلامی شدن، مسلمان شدن و مؤمنانه و مسلمانانه کردن زندگی رفت. روح زندگی علوی یعنی عدالت، تقوا، پارسایی، پاکدامنی، بیپروایی در راه خدا، میل و شوق به مجاهدت در راه خدا، میبایست در درون مسلمانان زنده شود و با این تحول درونی کارآمدی جمهوری اسلامی مضاعف شده و در نگاه جهانی، کارایی و توفیقات بیشتر به چشم خواهد آمد.
راه برفراشتن پرچم تمدن نوین اسلامی، تربیت نسل شجاع، باسواد، متدین، دارای ابتکار، پیشگام، خودباور، غیور، با ایمان و با انگیزه حرکت کافی، با توان جسمی و فکری حرکت، با هدف، عاقبت بین، فداکار در راه هدف و حرکت، دارای انضباط، عقل، تدین و در یک کلمه انقلابی است و سرمایه حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی همین است. البته الگو شدن زمان بر است اما مقدمهاش حرکت ملت ایران است و در واقع پایه اساس این حرکت نیز بیداری اسلامی و پایبندی و تقید به اسلام و حاکمیت آن و حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است و به همین دلیل است که دشمنان، مسلمانان و تروریسم را دشمن خود نمیدانند؛ بلکه دشمن را اسلام گرایی یعنی پایبندی به مسائل گفته شده میدانند.
بیداری هم اینک وارد امت اسلامی شده است و عمل، اقدام مسلمانان را برانگیخته است و همین امر تغییر رژیمهای فاسد را به همراه داشته است و هم اینک اسلام اقدام و عمل، اسلام توده مردم، اسلام توکل به خدا و حسن ظن به وعده الهی در دل دشمنانش هراس انداخته است و از این رو در حال مقابله با بیداری اسلامی هستند؛ غافل از آنکه بیداری اسلامی سرکوب شدنی نیست. هم اینک مسأله فلسطین در رأس حرکت بیداری اسلامی به مسأله اصلی جهان اسلام تبدیل شده است و راه حل آن آزادی فلسطین، آن هم فلسطین از «نهر تا بحر» است.
البته امروزه درد ملتها دردهای گوناگون است؛ از فقر و جهالت و انحطاط فرهنگی گرفته تا دچار ظلم و ستم بودن و فساد اخلاقی و همه اینها ناشی از سلطهگری آمریکا و حمایت از رژیمهای فاسد حاکم است که میبایست به صورت خستگی ناپذیر به چالش کشیده شود و مقدمات حکومت عدل مهدوی (عج) برای از بین رفتن نهایی آنها فراهم آید.
اعتقاد امام زمان (عج) اعتقادی فراگیر و جزئی از جهان بینی ادیان است. این مطلب که مسأله نهایت سیر کاروان بشر در این دنیا، مسأله آن دنیا و آخرت است که منزلگاهی مطلوب، دلگشا و دلنشین است و خصوصیت عمده این مقصد هم عدالت است و همه بشریت متدین، منتظر مصلح بوده و همه مسلمین منتظر مهدی موعود هستند و شروع حرکت بشریت به یک معنا از زمان ظهور اتفاق میافتد.
جوان و انقلاب
ایران مقتدر امروز، همچون آغاز انقلاب، با چالشهای مستکبران اما با تفاوتی معنادار روبروست. چالش کنونی، چالش حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا در منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزب الله و مقاومت در سراسر منطقه است. این بخشی از راه افتخار آمیزی است که توسط انقلاب طی شده است. جمهوری اسلامی هم اینک توانسته است مسیری افتخارآمیز را علی رغم دشمنیهای در درجه اول آمریکا و صهیونیسم، طی کند و دهها برابر قویتر از روز اول پیش برود. اما کماکان باید آمادگی در برابر دشمن حفظ شود و این لزوم شناخت صحیحی از دشمن را میطلبد و تلاش برای فهم روشها و شیوه های دشمنی آنان. علت دشمنی آنها آن است که انقلاب اسلامی ادامه حرکت انبیاء است و دشمن انبیاء نیز با شخص آنها دشمن نبوده اند؛ بلکه با حرکت آنها و جهت آنها دشمنی داشتهاند و هم اینک نیز دشمنیها با خط انقلاب اسلامی است و هر کس به این خط نزدیکتر باشد، بیشتر مورد خصومت و عداوت آنها قرارمی گیرد و از آنهایی که هم اینک طعم ضربات وارد شده توسط اسلام را چشیدهاند بیشتر نسبت به آن عداوت میورزند. هم اینک دو دشمن در برابر راه انقلاب قرار دارند، دشمن درونی و دشمن بیرون؛ دشمن درونی که خطرناکتر از دشمن بیرونی است خصلتهایی هستند که ممکن است ما در خودمان داشته باشیم؛ نظیر تنبلی، نشاط کار نداشتن، ناامیدی، خودخواهیهای افراطی، بدبین بودن به دیگران، بدبین بودن به آینده و نداشتن اعتماد به خود، که همه اینها نوعی بیماری است و همیشه دشمنان بیرونی تلاش داشتهاند این خصلتها را در درون جامعه ایرانی ترویج کنند تا مردم ایران چشم به دست بیگانه بار بیایند و آن چیزی است که از صدر مشروطه تاکنون روشنفکران غرب زده بدان دامن میزنند و در صورت رفع این خصلتهاست که دشمن بیرونی نمیتواند صدمهای به ما وارد کند.
و اما دشمن بیرونی این هدف نظام سلطه بین المللی یا همان استکبار جهانی است که امروزه مظهر آن شبکه صهیونیسم جهانی و ایالات متحده آمریکاست. نقش دشمن بیرونی آن است که با توسل به نقاط ضعف و خلاء در درون صفوف داخل نظام، ضمن تشدید آنها، از آن سوءاستفاده میکند و نظام اسلامی اگر از درون توانسته باشد ضعفها را برطرف کند، مجالی برای سوءاستفاده دشمن خارجی نیست و در صورت حمله او نیز وظیفه فوری و ضروری مقابله با اوست.
علت دشمنی عمیق و آشتی ناپذیر استکبار با جمهوری اسلامی داشتن یک «نفی» و یک «اثبات» است، جمهوری اسلامی نافی استثمار، سلطهپذیری، تحقیر ملت به وسیله قدرتهای سیاسی دنیا، وابستگی سیاسی، نفوذ و دخالتهای قدرتهای مسلط دنیا در کشور، سکولاریسم اخلاقی، اباحیگری است و ثبات کننده هویت ملی، هویت ایرانی، ارزشهای اسلامی، دفاع از مظلومان جهان، تلاش برای دستیابی به قلههای دانش است و این نفی و اثباتها دلیل دشمنی آمریکا و شبکه صهیونیستی دنیاست.
انقلاب موجودی و حقیقی زنده است که دارای تولد، رشد و قوام بودن و عمری طولانی دارد و به دلیل توان رشد و تکامل دائماً دشمنان را به خشم میآورد و این انقلاب دارای خصوصیت ارزشهای دینی، اخلاق معنوی و باقی ماندن بر پایه اراده مردم و خواست آنها در تشکیل و اداره حکومت و در واقع مردمی بودن است و هدف آن رسیدن به حیات طیبه بوده، حیات طیبهای که بر مبنای عمل و تلاش برای سلطه ناپذیری به دست میآید از این رو شعار انقلاب کلمه استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود.
نظر شما