به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدرضا تاجیک، با بیان اینکه چاپ دوم کتاب نایاب و ارزشمند «تاریخ ورامین» نوشته سعید وزیری منتشر و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است، گفت: چاپ نخست این کتاب در بهمن ماه سال ۱۳۵۸ با شمارگان ۲ هزار نسخه منتشر شد و چاپ دوم آن پس از ۴۵ سال در سال جاری، با شمارگان ۵۵۰ نسخه و در ۱۰۰ صفحه از سوی انتشارات نور اشراق منتشر شده است.
رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان ورامین، افزود: این کتاب به موضوعات مختلفی پیرامون تاریخ و فرهنگ ورامین پرداخته است. مباحثی چون تاریخ این شهرستان، آثار تاریخی و مذهبی، بناهای تاریخی و بقاع متبرکه، اقوام و طوایف ساکن، زبان و فرهنگ، نمایندگان مردم ورامین در مجلس شورای ملی، جادهها، وقایع دوره مشروطه، موسیقیدانان، سخنان سیاحان، قیام ۱۵ خرداد، انقلاب اسلامی، و روستاهای ورامین در این اثر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
او در پایان بیان کرد: سعید وزیری، متولد سال ۱۳۱۸ در ورامین، از اساتید برجسته و چهرههای ماندگار تاریخ و فرهنگ دشت ورامین و کشور به شمار میرود. تاکنون بیش از ۸۰ جلد کتاب در زمینههای مختلف از جمله تاریخ، فرهنگ، ادبیات، داستان و سفرنامه از او منتشر شده است.
علت تاریخی و روایات نامگذاری ورامین در کتاب وندیداد کتاب مذهبی زردشت نام وارنای چهارگوش ذکر شده که در آن فریدون قاتل ضحاک به دنیا آمده است. وارنای چهارگوش شهری است که به عنوان چهاردهمین کشور از ۱۶ کشور اهورا مزدا شناخته میشود.
اگر چه برخی این قلعه را متعلق به دوران ساسانی و اشکانی میدانند اما این نام شباهت بسیاری به نام سنتی و قدیمی ورامین بزرگ دارد از سوی دیگر قلعهای با نام قلعه ایرج در شهرستان ورامین وجود دارد. ایرج نام فرزند کوچک فریدون بوده است و این میتواند صحهای بر این نظریه باشد.
اعتمادالسلطنه در کتاب مرآت البلدان و جرج کرزن در سفرنامهاش ورامین و قلعه چهارگوش ایرج در نزدیکی آن را با وارنا که در اوستا آمدهاست، برابر دانستهاند؛ هرچند منابع دیگر، وارنا را گیلان، طبرستان یا پتشخوارگر معرّفی کردهاند.
در روایتی دیگر آمده چون «ور» به معنی گرما و همچنین تعلیم آمده است. دور نیست که نام «ورامین» نیز از همین واژه قدیمی باشد. شاید هم ورامین، تغییر یافته «وروین» باشد. زیرا «ور» به معنی قلعه، حرارت و گرمی آمدهاست و «وین» به معنی جنگل و تاکستان آمده است. وجود روستای «ده وین» میتواند دلیل خوبی بر این ادعا باشد به خصوص که این روستا در زمانی دارای تاکستان های فراوان بودهاست؛ و در زمانی انگور ورامین بسیار شهرت داشته است؛ بنابراین ورامین میتواند همان «قلعه انگور» باشد.
درباره ورامین در پیش از اسلام اطلاعات چندی در دست نیست اما در این منطقه تعداد زیادی قلعه که به آنها گبری گفته میشود که نشان گر زرتشتی بودن مردم این منطقه در پیش از اسلام است.
لسترنج انگلیسی در این باره مینویسد: برای اینکه ری بیش از آن ویران مرکز تومان یعنی مقر تشکیلات اداری و مالی ایالت گردید نشود غازانخان دستور داد عماراتی چند در آن ایجاد شود ولی باز هم ری آباد نشد زیرا اهالی آن به دو شهر ورامین و تهران که نزدیک ری بودند و مخصوصاً به ورامین که هوایش از ری بهتر بود نقل مکان کرده بودند.
در سده هشتم ورامین اهمیت زیادی پیدا کرده و آثار تاریخی مهم این شهر نیز مربوط به همان دورهاند تا جایی که حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهه القلوب درباره ورامین و پیشرفتهای آن مینویسد: ورامین در ماقبل دیهی بوده است و اکنون قصبه شده و دارالملک آن تومان گشته طولش از جزایر خالدات عزکه و عرض از خط استوا لهکط، در آب و هوا خوشتر از ری است و در محصول پنبه و غله و میوهها و مانند آن، اهل آنجا شیعه اثنی عشریند و تکبّر بر طبعشان غالب بود.
و همچنین در کتاب هفت اقلیم آمدهاست: ورامین زمان پیشین حاکمنشین بوده و قلعه در غایت حصانت داشته الحال بعد از تهران محلی در ری از آن شگرفتر نیست، و از میوهجات انگورش بر تمام ری رجحان دارد و مضافات نیک چنانچه یکی از آن مواضع خاوه است که حاصلش قریب سههزار تومان است و بیشتر ارتفاعات یک من صد من میشود.
اما در اواخر همان سده هشتم اهمیت ورامین کم کم رو به افول گذاشت کلاویخو مینویسد ورامین شهر بزرگی است که قسمت اعظمش خالی از سکنه شده، این شهر بسیار پهناور است، برگرداگرد آن هیچ دیواری نیست. این شهر در محوطهای واقع است، اینجا مقر آن بزرگ تاتار یعنی داماد تیمور بود. در قرنهای پنجم و ششم هجری، ورامین آبادترین دوران حیات خود را میگذراند.
حتی مورخان مینویسند زمانی که کریم خانزند در حال احتضار بود آغامحمدخان قاجار که در خدمت وی بهسر میبرده به بهانه شکار از شیراز به سرعت خارج شد و پس از گذشتن از اصفهان و قم به ورامین رسید و در اینجا ایلات پراکنده قاجار را جمعآوری کرده و تحت فرماندهی خود به استرآباد برد.
در دوران سلطنت ناصرالدین شاه ژان دیولافوا از ورامین دیدن کرده و شرحی راجع به آن نوشته است. در بخشی از آن میگوید: پس از چهار ساعت راهپیمایی و پایمال کردن محصول مزارع و شنیدن ناملایمات از زارعین، بام مخروط ی شکل و گنبد مینائی مسجدی که در میان مزارع سر برآورده بود از دور پدیدار گردید، اینجا دهکده ورامین است کمی بعد به آنجا رسیده و در میان باغها که دیوارهای گلی داشتند داخل شده در این باغها درختان میوه از قبیل گیلاس و زردآلو و گوجه و هلو، جنگل انبوهی تشکیل میدادند، پسران کوچکی بر بالای درختان توت کهنسال رفته و توتهای سفید و سیاه را که به درشتی تخم کبوتر بود با دست چیده و میخوردند دهکده ورامین در دشت پر حاصلی واقع شده اما کاروانسرایی ندارد که بتوان در آن منزل کرد. خوشبختانه نظر به توصیه دکتر تولوزان توانستیم در خانه کدخدا فرود آییم.
هانری رنه دالمانی جهانگرد فرانسوی که در زمان محمدعلی شاه به ایران آمده بود در کتاب خود در خصوص ورامین مینویسد: کمی بعد وارد ورامین بزرگ شدیم در هر قدم نهر آبی بود که از کوهستان سرازیر میشد به مزارع سبز و خرمی برخوردیم. زارعین در مزارع مشغول کار بودند ما به تماشای یک قرقی مشغول شدیم که در هوا پرواز میکرد و ناگهان به زمین فرود آمد و مرغی را شکار کرد. دشت مانند تابلوی دورنمایی است که گویی به دست نقاشان ژاپنی با نقشهای ته طلائی مطلوبی در زمینه سیاه ساخته شدهاست، از دور دهکدهای دیده میشود که در دامنه کوه واقع است و از تابش اشعه خورشید منظره خاصی دارد.
نظر شما