سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نجمه شمس: الهام مستاجران، پژوهشگر ادبی و دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، کتابی پژوهشی را به نام «نامههای منظوم فارسی (از آغاز شعر فارسی تا پایان قرن نهم)» نوشته که بهزودی از سوی انتشارات استاد شهریار در ۲۲۷ صفحه عرضه خواهد شد. در ادامه گفتوگوی ما را با این نویسنده میخوانید.
منظور از نامههای منظوم چیست؟
«نامه منظوم» که با نامهای «شعرنامه»، «مکاتبات منظوم»، «رقعۀ منظوم» و «مراسلات نظمی» نیز خوانده شده، یکی از گونههای ادبی ناشناختهای است که از ابتدای شعر فارسی نمونههای فراوانی از آن را در متون نظم و نثر میتوان یافت. نامههای منظوم زیرگونههای دیگری چون «تقاضانامه»، «معذرتنامه»، «تعزیتنامه»، «تحیتنامه»، «استغاثتنامه»، «نامۀشکر»، «استمالتنامه»، «عیادتنامه»، «سفارشنامه»، «تهنیتنامه»، «فتحنامه»، «شکستنامه»، «فراقنامه»، «مناقبنامه»، «شکایتنامه»، «هجونامه» و «نصیحتنامه» نیز دارد که در سراسر ادبیات فارسی پراکندهاند.
لطفاً درباره ساختار کتاب خود توضیح دهید.
در این کتاب بر اساس مجموعهای از نامههای منظوم که با در نظر داشتن قرینههایی از لابه لای دیوانها، تذکرهها و متون تاریخی فراهم شده، اغراض اصلی از سرایش شعرنامهها چون تقاضا، مدح، سپاس، هجو، تهنیت و تسلیت به مخاطب بیان شده است و سپس عناصر ساختاری و محتوایی نامههای منظوم که به اقتضای مطلب و با توجه به شرایط خاص، صورتهای گوناگون به خود گرفته و قالبهای گوناگون یافته، نقد و تحلیل شدهاند. ساختارهای تقریباً مشابهی با چینشهای گوناگون متناسب با قالب و موضوع و مخاطب دیده میشود و سراینده نامه با تقسیم نوشتۀ خود به سه بخش آغاز، متن و انجام چارچوب خاصی را در نظر داشته است.
وجه امتیاز کتاب شما بر سایر آثار مشابه چیست؟
یکی از وجوه اهمّیت این کتاب معرفی گونهای ادبی بسیار وسیعی است که در ضمن آن از یک سو میتوان تمایزات و تشابهات زیرگونههای آن را برجسته کرد و از سوی دیگر مناسبات طبقات مختلف اجتماعی را که نامه منظوم را ابزاری برای ایجاد ارتباط در بین خود برگزیده بودند، نشان داد و از منظری تازه به این بخش از ادبیات فارسی نگریست. در شعرنامهها توجه به بیت مطلع و قرینههایی چون منادا قرار دادن پیک و درخواست از او برای رساندن پیام، اعلام وصول نامه و وصف نامۀ مخاطب، به خدمت نرسیدن و عذرخواهی، آرزو و شوق خدمت و امید وصل، سفر و دوری از مخاطب، کاربرد افعالی همچون «فرستادن»، «بردن»، «رساندن»، «رسیدن» و «آوردن» اغلب در وجه امری و گاهی در وجه مضارع اخباری و التزامی که القاکننده معنی «ارسال» است، در جایگاه ردیف و گاهی تکرار آن در اثنای مصرعهای شعری و نیز کاربرد وجه امری مصدر گفتن و مشتقات آن همچون «بگویش / گو / گوی» و افعال مشابه همچون «عرضه کن» خطاب به پیک پرتکرار است؛ اما همواره چنین شعرهایی نامه شعری نیستند.
از چه منابعی در نگارش این اثر استفاده کردید؟
برای تهیه مواد تحقیق این کتاب، دیوانهای شاعران از ابتدای شعر فارسی تا پایان قرن نهم، تذکرهها و متون تاریخی (۹۲ دیوان شعری، ۲۶ تذکره، ۲۹ کتاب تاریخی و ۱۶ کتاب دربارة مکتوبات و فنون نامهنگاری منثور) جزء به جزء و با دقّت بررسی شد و با در نظر داشتن قرینههایی که پیشتر آمد، مجموعهای از نامههای منظوم از ابتدای شعر فارسی تا قرن نهم به دست آمد، سپس به تحلیل ساختاری و محتوایی نامهها پرداخته شد. برای جمعآوری مطالب، مشکل ردیابی نامههای منظوم وجود داشت؛ زیرا برای آن کلیدواژهای وجود نداشت و از ساختار و محتوای آنها، نامههای منظوم از غیر آن شناسایی شد و با مقایسۀ ساختار و محتوا و یافتن قرینهها و نیز نامههای منظومی که به صراحت در تذکرهها و کتابهای تاریخی ذکر شده بود و همچنین قواعدی که برای نامههای منثور در کتابهای فنون انشاء در قدیم تألیف شده است، قواعدی یافته شد که بخش ساختار کتاب را تشکیل میدهد.
لطفاً درباره فصلهای این کتاب توضیح دهید.
پس از مقدمه، در فصل اول این کتاب به کتابت و آداب آن پرداخته شد. در فصل دوم این کتاب، انواع نامههای منثور بررسی شد. در فصل سوم این کتاب به نوعهای ادبی نامههای منظوم از لحاظ محتوا پرداخته شد. شاعر برای هر نامه یک موضوع خاص و محوری را مدّ نظر داشته و از اغراض دیگر همچون مدح و وصف برای رسیدن به مقصود سود جسته است. در شعرنامهها مهمترین و پرکاربردترین اغراض را میتوان به چند دسته تقسیمبندی کرد: درخواست، سلام و تحیت، شکرگزاری، مدح، هجا، شکایت، تعزیت و تسلیت، تهنیت، اعلام وصول و پاسخ به نامة مخاطب و در این میان، بیشترین غرض، مربوط به «نامه تقاضایی» و درخواستی است؛ بنابراین در این فصل از کتاب انواع نامههای منظوم تحلیل شدهاند و نمونههایی برای آنها آورده شده است. در این فصل نامهها بر اساس حروف الفبا مرتب گشت؛ به علاوه در پایان این کتاب، نمایهای مبسوط، دربردارندۀ تمام نامهها به همراه تعلیقاتی که بر آن نوشته شده است، آورده شد؛ این نمایه مکاتبات منظوم از آغاز شعرفارسی تا قرن نهم و چه بسا پس از آن را نشان میدهد؛ به این دلیل که در تذکرهها و کتابهای تاریخی، نامههای منظومی مربوط به پس از قرن نهم یافت شد و برای کاملتر شدن این موضوع برای محققان، از آن نگذشتیم. واضح است ارسال هر نوشتهای نمیتواند حتماً نامه باشد؛ گاهی شعرا برای تفاخر و مشاعره، به یکدیگر شعر میفرستادهاند و یا برای رد و قبول شعر و نقد آن به وسیلۀ مخاطب ارسال شعر انجام میشده است یا برای خوشایند مخاطب هر نوع سخنی را ممکن بود برای مخاطب بفرستند.گاهی شاعری اشعار شاعر دیگری را نه به قصد ارسال نامه؛ بلکه با اغراض دیگری چون نقد یا تتبع برای مخاطب فرستاده است. در فصل چهارم این کتاب قالبهای نامههای منظوم بررسی گشت؛ نامههای منظوم اغلب در قالبهای قطعه و قصیده و رباعی سروده شدهاند؛ اما در قالبهای دیگر هم نمونههایی دارد. شاعر با توجه به مخاطب و غرض خود و نیز قالب رایج در هر دوره، قالب شعری را برمیگزیند خطابی یا جوابی بودن نامه تأثیری در انتخاب قالب ندارد. منظور از نامههای خطابی مجموعه نامههایی هستند که خطاب به افراد مختلف سروده میشوند و درواقع نامههایی بدون پیشینه هستند که در جوابِ نامه یا سؤال و درخواست مخاطب سروده نشدهاند؛ اما نامههای جوابی نامههایی هستند که در جوابِ نامه یا سؤال و درخواست مخاطب نوشته میشوند و بازخوردِ نامههای خطابی هستند. توجه به ساختار و محتوای قطعات شعری (قطعه، رباعی، مفرد و غزل) درون نامههای منثور و مکتوبات، این گمان را به ذهن میرساند که برخی از نامههای منظوم (بهخصوص نامههایی در قالب قطعه یا رباعی) از درون نامههای منثور جدا شدهاند؛ اما بررسیها نشان میدهد علت اینکه برخی از شعرنامهها مخاطب مشخصی ندارند، این است که شاعر قطعه، رباعی و حتی غزل میسروده است، برای اینکه خود یا دیگران در بین نامههای منثور از آن استفاده کنند و نویسندگان در بین نامههای منثور از این اشعار قالبی و کلیشهای استفاده میکردهاند. در فصل پنجم این کتاب با بررسی و تحلیل ساختار و شکل ظاهری نامهها تلاش شد الگوی نگارش نامههای منظوم شناسایی شود.
نتیجه نهایی بررسی شما درباره نامههای منظوم کهن فارسی چه بوده است؟
بررسیها نشان میدهد در ادبیات فارسی، نامههای منظوم همانند مکتوبات و نامههای منثور، ساختار مشخصی داشتهاند. ساختارهای تقریباً مشابهی با چینشهای گوناگون، متناسب با قالب و موضوع و مخاطب دیده شد. برخی از شاعران تشریفات نامهنگاری را کاملاً رعایت کرده و برخی به تناسب موضوع و مخاطب و قالب ادبی، برخی از ارکان را حذف، بسط و یا تقلیل دادهاند. برای دستیابی به این ساختارهای مشابه، ارکان نامهها یادداشتبرداری شد. پس از بررسی و مقایسه، ارکانِ تکرارشونده در انواعِ نامههای شعری نشان میدهد سراینده نامه با تقسیم نوشته خود به سه بخش آغاز، متن و انجام، چارچوب خاصی را در نظر داشته است. هر یک از ارکان سهگانه نامههای منظوم، ویژگیهای خاص خود را داشتند. آغازِ نامه (مطلع) شامل منادا قراردادن پیک و درخواست از او برای ارسال پیغام، استمداد برای ارسال نامه، معرفی مخاطب و منادا قراردادن او، نعت و دعا برای وی، نام و وصف خدا، سلام و وصف سلام، اطلاع مخاطب از وصول نامه میشود. متن نامه موضوع اصلی نوشته را دربرمیگیرد و شامل موضوعاتی همچون درخواست، پاسخ به درخواست مخاطب، مدح، نکوهش، شرح حال، شِکوه، سپاسگزاری، تبریک و تهنیت، تسلیت، معذرت، هجو و … میشود. شاعر برای ورود به متن اصلی تمهیداتی را رعایت میکرد؛ همچون درخواست انجام آداب زمینبوسی و اجازهگرفتن پیک از مخاطب و کاربرد افعال امری همچون «بگو» و «عرضهکن» خطاب به پیک و منادا قراردادن مخاطب با استفاده از صفات متناسب با مقصود اصلی نامه و نوع مخاطب و سپس درخواست یا مقصود و متن اصلی را بیان میداشت و قسمت سوم، انجام نامه نیز غالباً با دعاهایی برای زندگانی جاوید برای مخاطب، خداحافظی وآرزوی دیدار یا نفرین بر دشمنِ مخاطب و گاهی با ذکر تاریخ نامهنویسی همراه بود و شاعر پیش از دعا و پس از بیان مقصود خود، انتظارات را بیان میکند. چینش ارکان با توجه به خطابی یا جوابی بودن و قالب شعری متفاوت است و با توجه به اختلاف تعداد ابیات قالبها و غرض اصلی شاعر، مسلماً شاعر همة عناصر را در یک نامه منظوم به کار نمیگیرد؛ بنابراین برخی از ارکان ثابتاند و برخی متغیر؛ هر نامه منظوم یک مخاطب حقیقی دارد؛ اگرچه در برخی موارد در متن شعر نام مخاطب مشخصنیست البته برخی از نامهها بیش از یک مخاطب نیز داشته است مانند «کارنامه» ها علاوهبراین برخی از نامهها به غیر از مخاطب ظاهری (سیاسی / مالی) که همان پادشاه است یک مخاطب هنری نیز داشته که آن شاعر دیگری از رقبای شاعر است که در دربار به عنوان شاعر و دبیر و کاتب رفت و آمد داشته است. میتوان گفت برخی از نامهها یک مخاطب انسانی نیز داشته است؛ شعرهایی که برای اندرز دادن به مخاطب و یا عدالتخواهی سروده شده است، میتواند یک مخاطب انسانی نیز داشته باشد. به هرحال در نامهنویسی طبقه اجتماعی مخاطب مشخصاست و شاعر قصد دارد احساس و توجه مخاطب را برانگیزد تا به درخواستش پاسخی شایسته داده شود؛ پس بازخورد نامه باعث میشود که شاعر پیام را به گونهای ارسال کند که مورد توجه و پذیرش مخاطب قرار گیرد؛ در نتیجه طبقه اجتماعی، قدرت و نفوذ مخاطب، چگونگی و قالب و ساختار پیام را مشخصمیکند.
نظر شما