یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۱
فیلم «باغ کیانوش» ماجراجویی نوجوانانه با رگه‌هایی از اکشن و فانتزی است

با اینکه وقتی صحبت از ساخت فیلم کودک می‌شود در مصاحبه‌ها کسانی که دست‌اندرکار هستند خیلی از حمایت در این زمینه صحبت می‌کنند اما واقعیت این است که صحبت در این زمینه زیاد است ولی حمایت و استقبال از آن کمتر دیده می‌شود. سینمای کودک و نوجوان هم مهجور است و هم مظلوم مخصوصاً فیلم نوجوان بسیار مظلوم است. این سینما نسبت به سینما و ژانرهای دیگر خیلی جدی گرفته نمی‌شود.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: فیلم «باغ کیانوش» که به تازگی نوبت اکران آن رسیده‌است و در سینماها اکران می‌شود پیش‌تر در جشنواره فجر و در جشنواره کودک و نوجوان به عنوان یک اثر اقتباسی موفقیت‌هایی کسب کرده است. فیلم «باغ کیانوش» اقتباسی از کتابی با همین نام از علی اصغر عزتی پاک است و برای علاقه‌مندان به کتابخوانی و به خصوص کتاب «باغ کیانوش» می‌تواند جذاب باشد. «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد ساخته شده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش اول گفت‌وگوی رضا کشاورز حداد با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) است.

- چه شد که کتاب «باغ کیانوش» را برای اقتباس انتخاب کردید؟

حدود ۳۰ شهریور ماه سال گذشته بود که محمد جواد موحد به نمایندگی باشگاه فیلم سوره، کتاب «باغ کیانوش» را برای ساخت فیلم به من پیشنهاد داد. ظاهراً پیش‌تر به نیت ساخت یک تله فیلم، طرحی بر اساس این کتاب نوشته شده بود. من طرح اولیه را خواندم اما آن را اصلاً دوست نداشتم. بنابراین خودم شروع کردم کتاب را دوباره خواندم. اقتباس من از این کتاب، «نعل به نعل» نیست. داستان کتاب نقطه‌ای دارد که مربوط به فرود آمدن یک خلبان عراقی در یک باغ است. باغی که هم زمان عده‌ای بچه وارد آن شده‌اند. این بخش داستان تقریباً اواسط کتاب است. کتاب باغ کیانوش تمرکز زیادی روی فضاسازی دارد. کتاب ارجاعاتی به زمان متفقین دارد که از طرفی روسیه و از طرف دیگر انگلستان ایران را اشغال کرده است.

در کتاب دو کاراکتر عباس و حمزه برای کنجکاوی وارد باغ کیانوش می‌شوند و این جریان با فرود آمدن خلبان عراقی در باغ کیانوش مصادف است. چیزی که من متوجه شدم این است که این جریان از روی یک واقعیت نوشته شده است. در طرف دیگر روستا نیز یک عروسی برپا است که می‌دانیم عروسی در روستاها طوری است که همه اهالی به آن می‌روند. ما نقطه‌ای در داستان داشتیم که بچه‌ها بودند و خلبان و حالا خب بعدش چه می‌شود؟

وقتی این نقطه ایجاد می‌شود که ما شخصیت‌ها را شناخته‌ایم و مسئله‌مان پیدا شده است نقطه‌ای شکل می‌گیرد که متوجه می‌شویم چقدر ظرفیت پرداخت دارد. نقطه مواجه عباس و حمزه با خلبان شروع قصه فیلم شد. هرچه جلوتر رفتم، ظرفیت گسترش داستان نمایان‌تر شد. من خاطرات کیانوش و مشکلی که با اهالی روستا داشت را نیز در فیلمنامه آورده بودم اما به این نتیجه رسیدم که به روند فیلمنامه ضربه می‌زند برای همین آن را حذف کردم. کم کم قصه پربار شد من دیدم می‌توانم به آن کاراکتر اضافه کنم. برای همین شخصیت نادر و ۸ بچه دیگر را من به داستان اضافه کردم. می‌گویند تاثیر فیلمساز روی فیلم به کارگردان و آثار محبوبش و شخصیت خودش وابسته است. سلیقه خود من تعدد کاراکتر و لوکیشن و کارهای شلوغ است. در مورد باغ کیانوش متوجه شدم این قصه ظرفیت اضافه کردن شخصیت‌های بیشتر را دارد. ژانر فیلم نیز این قابلیت را داشت.‌

- ژانر فیلم باغ کیانوش چیست؟

فارغ از اینکه این فیلم کودک و نوجوان است در ژانر ماجراجویی یا ادونچر دسته‌بندی می‌شود. فیلم البته رگه‌هایی از اکشن و فانتزی نیز دارد اما همه این‌ها زیر مجموعه قالب ماجراجویی هستند. ما در ژانر ماجراجویی، فضای فانتزی و ترس را داریم.


- نوشتن فیلمنامه باغ کیانوش چقدر زمان برده است؟

یک ماه ابتدایی نوشتن فیلم‌نامه براساس کتاب، هیچ اتفاقی هیجان‌انگیزی در خلال نوشتن رخ نمی‌داد و احساس کردم نمی‌شود این فیلمنامه را نوشت. تا اینکه عنصر تخیل مرا امیدوار کرد. احساس کردم می‌توانم این کاراکترها را امروزی‌تر کنم. انگار که این بچه از زمان حال است و مخاطب امروز هم با آن بیشتر ارتباط برقرار می‌کند. داستان بسیار گسترده شد وقتی که کاراکترها اضافه شدند و هر کدام با خودشان قصه آوردند و این خرده پیرنگ‌ها در مسیر اصلی قصه «باغ کیانوش» نشست جاهایی از مسیر اصلی بیرون زد و احساس کردم اضافه است و شروع به حذف کردن اضافات کردم. مثلاً انیمیشن این فیلم چند پارت بود یا بچه‌ها ۱۱ نفر بودند، من به مرور آنچه زیاد بود را کم کردم. نوشتن طرح تقریباً تا اواخر دی ماه طول کشید. من ابتدا یک طرح ۱۰ صفحه‌ای به دوستان ارائه دادم اما آن‌ها متوجه فضای ذهنی من در طرح نشدند بنابراین مجبور شدم با جزئیات بیشتری طرح را شرح دهم و یک طرح ۲۲ صفحه‌ای به آن‌ها ارائه دادم. این طرح تصویب شد. در ادامه من این طرح را برای خودم به ۲۸ صفحه گسترش دادم.

از ۱۵ بهمن شروع به نوشتن فیلمنامه کردم و نوشتن آن تا ۱۵ اردیبهشت زمان برد. این فیلمنامه ۱۵۶ صفحه شد. فیلمنامه خیلی زیاد بود بنابراین طی دو ماه آن را کوتاه کردم. مشاور فیلمنامه من احسان ثقفی بود. قرار گذاشتیم من همه ایده‌ها را روی کاغذ بیاورم و به فکر کوتاه شدن آن نباشم. بنابراین من هرچه داشتم و نداشتم را نوشتم. بعد از کوتاه کردن نسخه ۷۷ صفحه‌ای به دست آمد و تقریباً بیشتر از نیمی از فیلمنامه را حذف کردم. این نسخه ۷۷ صفحه‌ای در شهریور ماه به دست آمد یعنی حدوداً یک سال پروسه نوشتن طرح و فیلمنامه ادامه داشت. چون فیلم کودک و ساخت آن با ساخت فیلم معمولی متفاوت است یعنی شما همه تمرین‌ها را که انجام داده‌اید، موقع ضبط صددرصد آن چیزی را که روی کاغذ هست را نمی‌توانید ضبط کنید. بنابراین من با امیر کوچک‌زاده که بازنویس این فیلمنامه بود سر صحنه فیلمبرداری نیز در حال حذف سکانس دیالوگ و اضافه کردن سکانس جدید بودیم. در واقع روند نوشتن فیلمنامه تا آخرین روزهای فیلمبرداری نیز ادامه داشت.

- درباره خرید امتیاز اقتباس کتاب از نویسنده رمان و ارتباط با نویسنده توضیح می‌دهید؟

تا جایی که من اطلاع دارم امتیاز این کتاب را باشگاه فیلم سوره از نویسنده رمان خریده بود. بنابراین من با نویسنده ارتباطی نداشتم. وقتی کتاب را خواندم، به دنبال پاسخ به این سوال بودم که آیا چیزی که باب میل من هست، می‌توانم از این داستان اقتباس کنم. هنگام نگارش فرصت نشد که با آقای عزتی پاک نویسنده تعاملی یا تماسی برقرار کنم. چرا که من تمام زمان درگیر نوشتن طرح تصویب شده و تبدیل آن به فیلمنامه بودم.


- ورود شما به باشگاه فیلم سوره چگونه بود؟

من در سال ۹۳ و ۹۴ به صورت مستقل فیلم می‌ساختم. ۹۴ در جشنواره فیلم ۱۰۰ شرکت کردم. سال ۹۵ اولین فیلم حرفه‌ای‌ام را به صورت مستقل ساختم. ۹۶ بعد از ساخت فیلم مستقلم خانه فیلم داستانی سازمان اوج مرا دعوت به همکاری کرد. یک مدت با خانه فیلم داستانی همکاری کردم من که آخر سال ۱۳۹۷ از باشگاه فیلم با من تماس گرفتند تا برای آن‌ها یک فیلم بسازم.
البته من از سال ۹۴ با بچه‌های باشگاه فیلم سوره دوست بودم اولین کسی که در این راه به من خیلی کمک کرد، حسین دارابی بود. او مشاور اولین فیلم کوتاهم و مشاور اولین فیلم سینمایی من است. او یکی از مشوق‌های من در سینما بود. سال ۱۴۰۰ محمد جواد موحد به من گفت که سال ۱۴۰۲، انشاالله فیلم بلندمان را می‌سازیم و همینطور هم شد.‌

- به نظر شما ساخت فیلم اقتباسی سخت است؟

نه به نظر من از یک لحاظ آسان‌تر هم هست. وقتی یک نویسنده یک کتاب می‌نویسد و کتابش مورد استقبال قرار می‌گیرد یعنی اینکه این نویسنده کارهایی را که بار دراماتیک قصه بر دوش آن است در کتابش انجام داده است. کتاب چفت و بست روایی پیدا کرده و وقتی هنرمند رجوع می‌کند تا اقتباس انجام دهد، کار برای نویسنده فیلمنامه راحت‌تر است. داستان روایت شده و اجزای درستی دارد؛ پس اقتباس از روی آن آسان‌تر است. بنابراین نویسنده فیلمنامه خاطر جمع‌تر است. چون داستان در قالب کتاب آزمون خود را پس داده است و وظیفه هنرمند است که به آن ارزش افزوده اضافه کند. خود داستان، استاندارد اولیه را دارد و شما باید به عنوان نویسنده هم به متن ارزش افزوده بدهید و هم به عنوان کارگردان بتوانید داستان را به خوبی تصویر کنید. آن‌گاه حاصل کار، اقتباس مثبت و درستی است. این اقتباس می‌تواند نعل به نعل باشد مانند فیلم «بی همه چیز» محسن قرایی که کاملاً نعل به نعل از روی «ملاقات با بانوی سالخورده» اقتباس شده است. یا فیلم سینمایی «اینجا بدون من» که خیلی نسبت به نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» تنسی ویلیامز ایرانیزه شده و تقریباً هم وفادار به متن است. در «باغ کیانوش» اما کمی جریان متفاوت است. در قصه «باغ کیانوش» یک داستان جذاب وجود داشته و یک سری خرده پیرنگ که ما داستان جذاب را حفظ کرده‌ایم و برخی از خرده پیرنگ‌ها حذف شده است.

- چرا ژانر کودک و نوجوان ژانر مهمی است؟

به نظرم این ژانر مهم‌ترین ژانر است. سینمای کودک و نوجوان مانند وزارت آموزش و پرورش است. آدم‌هایی که در این ژانر کار می‌کنند؛ قرار است آینده بچه‌ها را بسازند. بچه‌ها قرار است با ژانر مورد نظر، عاشق سینما بشوند و در ادامه تحت تاثیر این فیلم‌ها قرار بگیرند و شاید از فیلمی تاثیر گرفته و در مورد مسائل تامل بیشتری بکنند.


- اقتباس اقتباس ادبی و جایگاه آن را در سینما چگونه می‌بینید؟

به نظر من اقتباس از روی کتاب جایگاه دیگری دارد. برای کتاب زحمتی کشیده شده است و با اقتباس ادبی، در حال اقتباس از روی یک اثر هنری هستید. از این جهت اقتباس ادبی به لحاظ پشتوانه کتابی و هنری که دارد متفاوت از اقتباس یا الهام گرفتن از روی یک واقعه یا خاطره یا هر چیز دیگری است. کسی که کتاب را نوشته برای مکتوب کردن آن زحمت کشیده است. حتی اگر ایده اصلی از روی خاطره‌ای بوده باشد، نویسنده کتاب، تحقیق میدانی کرده، بعد آن را دراماتیک‌تر کرده و زحمت بسیار کشیده تا آن واقعه به مرحله کتاب رسیده است. اقتباس از روی یک خاطره مانند همان ایده اولیه فیلمنامه اورجینال است که باید آن را دراماتیزه کنیم و همان سختی‌ها را دارد و به نظر من ارزش افزوده‌ای که کتاب به خاطره داده را ندارد. در اقتباس ادبی، به عنوان فیلمنامه‌نویس، ارزش افزوده‌ای به کتاب اضافه می‌کنید.

- شما نظر نویسنده کتاب باغ کیانوش را نسبت به فیلم باغ کیانوش می‌دانید نظر ایشان چگونه است؟
بله او دو بار فیلم را دیده است. نظرشان مثبت بوده و یکی دو نکته روی فیلم داشته‌اند. من ساکن تهران نیستم و متاسفانه هیچگاه نتوانستم با علی اصغر عزتی پاک به عنوان نویسنده ملاقات داشته باشم یا همراه او فیلم را ببینم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها