شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۱
مکتب واقع گرایی در مقابل رمانتیسم فردگرا و احساس‌گرا ایستاد

خلیل پروینی، استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: مکتب واقع گرایی در مقابل رمانتیسم فردگرای تخیل محور و احساس گرا ایستاد و مبانی آن را زیر سوال برد، مکتب واقع‌گرایی در ادبیات و فلسفه، یعنی توصیف جهان به همان شکل که وجود دارد بدون تخیل.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا نشست «مکتب واقع گرایی از سلسله نشست های ما و مکتب های ادبی معاصر» به همت گروه زبان و ادبیات عربی خانه اندیشمندان علوم انسانی، در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. سید حسین حسینی دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

خلیل پروینی استاد دانشگاه تربیت مدرس، اظهار داشت: هدف ما از برگزاری این نشست ها این است که ببینیم جایگاه ادبیات ما شرقی‌ها و مسلمانان در ارتباط با مکتب‌های ادبی که در غرب شکل گرفته، چگونه است؟ در غرب، اکثر جریان های ادبی و هنری با فسلفه گره خورده است. در غرب هر مکتبی چند دهه‌ای بیشتر عمر نمی‌کند و جای خود را به یک مکتب یا نظریه‌ای دیگر می‌دهد.

وی افزود: مکتب واقع گرایی در مقابل رمانتیسم فردگرای تخیل محور و احساس گرا ایستاد و مبانی آن را زیر سوال برد. مکتب واقع‌گرایی در ادبیات و فلسفه، یعنی توصیف جهان به همان شکل که وجود دارد بدون دخیل کردن تخیل.

ادبیات در دوره رمانتیسم، شخصی و فردی بود و از مشکلات فرار می‌کرد و جامعه گریز بود اما ادبیات واقع گرایی به دنبال این است که چهان را تلخ و شیرین، خوش بینانه و بدبینانه با هم ببیند. فلاسفه اثبات گرا در رسیدن به این دیدگاه نقش داشتند. هم چنین علم باوری نیز به این دیدگاه کمک کرد و علم جدید بشر را به آینده امیدوارتر کرد.

او ادامه داد: واقع‌گرایان می‌گفتند که جهان مستقل از ذهن وجود دارد، ما باید جهان آرمانی را در بیرون از ذهن خودمان دنبالش بگردیم و برای خودمان بسازیم. مکتب واقع گرایی سه زیر شاخه واقع گرایی انتقادی، واقع گرایی مبتنی بر نگاه طبیعت گرایانه و واقع گرایی مبتنی بر آرای سوسیالیستی دارد. این مکتب در جهان عرب از ۱۹۴۸ که فلسطین اشغال شد شکل گرفت و تاکنون ادامه داد.

در ادامه قدرت الله طاهری دانشیار دانشگاه شهید بهشتی، ابراز داشت: این سوال مطرح می‌شود که ما در ادبیات ایران از دوره کلاسیک چه ساحاتی از واقعیات را بازتاب دادیم؟ مورد اول، واقعیت اسطوره‌ای یا تاریخ‌های فراموش‌شده است که انعکاسش را می‌توان در متن‌های حماسی مثل شاهنامه مشاهده کرد.

مورد دوم، واقعیت آسمانی یا متافیزیکی که مجموعه باورها و تعین‌ها به عوامل متافیزیکی است که ادبیات عرفانی ما را می سازد. مورد سوم، واقعیت این جهانی نامتعین و مورد چهارم، واقعیت این جهانی انتزاعی خیالی و ادبی که این اتفاق از قرن نهم می افتد. مورد پنجم، واقعیت بازگشت به زمین و بازسازی واقعیت این جهانی عینی است که ریشه در جنگ های ایران و روس دارد.

وی افزود: درست است که ادبیات مکاتب گوناگونی به خود دیده است اما بیشتر بر مکتب واقع گرایی بوده است و جلوه‌های متعددی از واقع‌گرایی را تجربه کرده‌ایم. این واقعیت گرایی که ما تجربه کرده‌ایم، خیلی تحت تاثیر عالم سیاست بوده است. سیاست‌زدگی آثار ما را از اینکه بتوانیم واقعیت‌های عمیق را بکاویم، بازداشته است. ما عموماً درگیر مسائل عمومی و اجتماعی زودگذر شده‌ایم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها