سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «آخرین اسکادران» روایتگر زندگی خلبان جوانی به نام علیرضا جراح است که از ابتدا با شور و شوقی که در این عرصه داشته است به سمت آموزش خلبانی میرود و حس میهن دوستی او در میانه جنگ ایران و عراق این موقعیت را برای او ایجاد میکند تا زودتر از تمام همرزمان خود دوره آموزشی را به پایان برساند و به عنوان خلبان کابین عقب اف -۱۴ به میدان جنگ حقیقی وارد شود. کتاب «آخرین اسکادران» درباره خاطرات خلبان علیرضا جراح، خلبان اف -۱۴ است. همانطور که گردان زرهی، گردان پیاده و توپخانه وجود دارد، گردان پروازی که هواپیماهای شکاری در قالب آن گردان طبقهبندی میشوند، به معنی اسکادران است. در آن زمان، گردان پروازی ایران در قالب ۳ گردان شامل دو گردان در اصفهان و یک گردان در شیراز طبقهبندی شده بود. با توجه به جنگی که تحمیل شد، مقرر شد که یک گردان برای مقابله با هواپیماهای دشمن در بوشهر تشکیل شود و با توجه به اینکه این گردان، آخرین گردان پروازی تشکیلشده بود، وجه تسمیه کتاب «آخرین اسکادران» قرار گرفته است.
مهدی بابا محمودی نویسنده کتاب «آخرین اسکادران» در گفتوگو با خبرنگار ایبنا به تشریح جزئیات بیشتر در مورد این کتاب پرداخته است.
نحوه آشنایی شما با خلبان به چه شیوه ای بوده است؟
من در دانشکده هواپیمایی مشغول تحصیل در درس مهندسی مکانیک بودم که به علاقه خودم در عرصه نویسندگی آگاه شدم و به همین دلیل در مجله صنایع هوایی مشغول شدم. در آنجا برخی از خاطرات خلبانها به صورت بخشهای کوتاه به چاپ می رسید. در این بین به متوجه علاقهمندان به خواندن اینگونه خاطرات شدم و کم کم به این خاطرات در تمامی بخشها از جمله خلبانی، متخصص فنی، راداری و پدافند پرداختم. این مسئله باعث شده بود تا هر ماه با یک پیشکسوت ارتشی مصاحبهای داشته باشم و همین اقدامات باعث شد تا نگاهی جدید در مورد یکسری عملیاتها و اشخاص جدید پیدا کنم و باب آشنایی بیشتر با این عزیزان را برای من فراهم ساخت. این اتفاق در نهایت، باعث شناخت ۳۰۰ نفر از این گروه پروازی شد که من در ادمه مسیر نویسندگی به مکتوبسازی خاطرات این عزیزان پرداختم.
در مقدمه کتاب آمده است که این کتاب به جزئیات نمی پردازد! دلیل شما برای این نوع سبک نگارش چه بوده است؟
این مسئله یک دغدغه شخصی بود، کتابهای زیادی در این زمینه وجود دارد که ابتدا به گذشته این عزیزان می پردازد و از کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی را شامل میشود ولی سلیقه شخصی من، چه برای زمانی که شروع به نگارش کردم و چه زمانی که کتابهایی از این عزیزان را مطالعه میکنم؛ این دسته از کتابها و نوشتهها را نمیپسندد. قطعاً درصدی از مخاطبین مانند من، تفکر این چنینی دارند. علاقه شخصی من برای نوشتن این است که خواننده از همان ابتدا، با ویژگیها و اقدامات آن شخص در دفاع مقدس آشنا شود. به عقیده بنده اگر ما صفحاتی را به این عملکرد و با رویکرد همان شخص اختصاص بدهیم میتواند، تا حد زیادی گذشته را نیز پوشش دهد؛ ولی اختصاص صفحات کتاب به خاطرات کودکی تا زمان حاضر، می تواند باعث خستگی و کسالت خواننده شود.
چه چیزی شما را به نگارش این خاطرات ترغیب کرد؟
یکی از علتها این بود که بسیاری از این عزیزان به سن سالخوردگی نزدیک شدهاند و عدهای دیگر را به خاطر کهولت سن از دست دادهایم و هیچ سازمان و ارگانی نیز وجود ندارد که این خاطرات را پیگیری کند. به همین علت تصمیم گرفتم تا گوشه کار را به دست بگیرم و این خاطرات ارزشمند را به ثبت برسانم و به عنوان اولین اثر نیز از شهید ذوالفقاری آغاز کردم و باب آشنایی با دیگر خلبانان مانند امیر برات پور و آقای اسکندری فراهم شد.
پیشنهاد بیان خاطرههای طنز، از سوی علیرضا جراح بود یا خودتان درخواستی برای تعاریف این خاطرات داشتید؟
خود علیرضا جراح، شخصیت طنزی دارد که در لابهلای صحبتها و بیان خاطراتش از جنگ، این خاطرات طنز را نیز بیان میکرد. در حقیقت، این درخواست من نبود و او خودخواسته به این نوع روایت مسائل پرداخته. در این بین، احساس من نیز این بود که این گونه روایت، برای مخاطب میتواند جالب باشد و در متن و بدنه اصلی این خاطرات، طنز را پررنگتر کردم.
حس شما به عنوان نویسنده نسبت به خاطرههای جنگی و پیروزیها چگونه بود؟
با توجه به عرق ملیگرایی، به هرحال شنیدن روایت این پیروزیها، باعث خوشحالی من نیز میشد و از این میزان، غرور آفرینی توسط خلبانان کشورم به وجد میآمدم اما در جهت عکس این حس غرور آفرینی و افتخار، حملات ارتش عراق به ایران بود که باعث آسیبهایی به کشور ما شده است. گاهی، وقتی مطلبی از ارتش عراق مینویسم بازخوردهایی که دریافت میکنم، کاملاً ناشی از گارد خاص مردم نسبت به حزب بعث است؛ ولی حقیقت امر این است که ارتش عراق در برخی از عملیاتها به خوبی ظاهر شد و ما در جنگ با دشمن کمی روبرو نبودهایم.
بسیاری از کتاب های شما به چاپ مجدد رسیدهاند؛ بازخوردهایی که از آثار خود دریافت کردهاید چگونه بوده است؟
در حال حاضر ۵ کتاب بنده، از جمله مجموعه کتاب «آخرین اسکادران» به چاپ دوم رسیده و به تازگی شماره سوم «آخرین اسکادران» در حال چاپ است. به نظرم علاقه مخاطبان نسبت به این شخصیتهای بزرگ و اسطورهای، باعث شده است که اقبال به سمت این کتابها زیاد باشد. در درجه اول، من تصوری از استقبال مخاطب و چاپ دوم کتابها در مدت کوتاه نداشتم و در درجه دوم، جایگاه مشخص این عزیزان باعث شده است که اقبال بیشتری به سمت آنان باشد. بازخوردهایی که با واسطه یا بی واسطه دریافت کردم حاوی نکات مثبتی نسبت به سبک نگارشیم بود و بازخورد دیگر هم مربوط به متن روان کتاب بود.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در حال اصلاح یک مجموعه ۴ جلدی از یک کتاب انگلیسی مرتبط با جنگ ایران و عراق هستم که در گذشته ترجمه کرده بودم اما در حال حاضر کمبودها را برطرف کردهام و در حال بازخوانی و نگارش است. کتاب در حال اصلاح از کتابهای گرانقدر تام کوپر نویسنده اتریشی تبار است که در آمریکا به چاپ رسیده. پیشتر قسمتهایی از ترجمه این کتاب را در مجله صنایع هوایی به چاپ رسانده بودم و در حال حاضر مشغول گردآوری آنها هستم. خود این کتاب در حال حاضر ۲۰۰ عکس به همراه دارد اما من ۴۰۰ عکس دیگر را نیز به آن افزودم و به شکل یک دایره المعارف همراه با ۶۰۰ قطعه عکس در حال آماده شدن است و به یک مجموعه ۴ جلدی نفیس تبدیل خواهد شد و بهزودی برای دریافت مجوز ارسال خواهد شد. علاوه بر این اثر، ترجمه ناقص دیگری هم دارم که بعد از این کتاب، قطعاً به آن خواهم پرداخت.
نظر شما