سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نجمه شمس: «جایگاه طبیعت در اشعار فریدون مشیری و پل الوار» نوشته مهرانه افشارکیا، اخیراً بر اساس پایاننامه برگزیده نخستین جشنواره پایاننامههای برتر زبان و ادبیات فارسی از سوی انتشارات استاد شهریار چاپ شده است. در ادامه ارزشهای ادبی این اثر را به عنوان کتابی در حوزه ادبیات تطبیقی بررسی میکنیم.
این کتاب با نگاهی دقیق و پژوهشی، به بیان جایگاه و نقش طبیعت را در آثار این دو شاعر برجسته و تحلیل شباهتها و تفاوتهای موجود در نگرش آنها نسبت به طبیعت میپردازد. در این کتاب، نویسنده با استفاده از روشهای تطبیقی و تحلیل متون، به بررسی اشعار فریدون مشیری و پل الوار پرداخته و نشان میدهد که چگونه هر یک از شاعران از عناصر طبیعی در آثار خود بهره بردهاند.
فریدون مشیری با استفاده از تصاویر زیبا و دلنشین از طبیعت، احساسات و عواطف انسانی را به تصویر میکشد و پل الوار با بهره گیری از نمادها و استعارههای طبیعی، به بیان مفاهیم فلسفی و اجتماعی میپردازد.
نویسنده به بررسی عناصر مختلفی از طبیعت در اشعار این دو شاعر پرداخته که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
طبیعت و اندوه:
بررسی اشعار این دو شاعر نشان میدهد که چگونه طبیعت به عنوان نمادی از اندوه و غم در آثار آنها به کار رفته است. مشیری با استفاده از تصاویر غمانگیز از طبیعت، احساسات اندوهگین خود را بیان میکند و الوار نیز با بهره گیری از نمادهای طبیعی، به بیان درد و رنجهای انسانی میپردازد.
طبیعت و ناامیدی:
در این بخش، نویسنده به تحلیل اشعاری میپردازد که در آنها طبیعت به عنوان نمادی از ناامیدی و یأس به کار رفته است. هر دو شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی، به بیان احساسات ناامیدانه خود پرداختهاند.
طبیعت و عشق:
این بخش به بررسی نقش طبیعت در بیان عشق و عواطف عاشقانه در اشعار مشیری و الوار میپردازد. طبیعت در آثار این دو شاعر به عنوان نمادی از عشق و شور به زندگی به کار رفته است.
همدلی با طبیعت:
در این بخش نویسنده به بررسی اشعاری میپردازد که در آنها شاعران با طبیعت همدلی کردهاند و احساسات خود را با عناصر طبیعی به اشتراک گذاشتهاند.
طبیعت و زیبایی:
این بخش به تحلیل نقش طبیعت در بیان زیبایی و شگفتیهای جهان در اشعار مشیری و الوار میپردازد. هر دو شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و دلنشین از طبیعت، به بیان زیباییهای جهان پرداخته اند.
-توصیفات آبژکتیو:
در این بخش، نویسنده به بررسی توصیفات عینی و واقعی از طبیعت در اشعار این دو شاعر میپردازد. این توصیفات به خواننده کمک میکند تا تصاویر واضح و دقیقی از طبیعت در ذهن خود بسازد.
نیاز به طبیعت:
این بخش به بررسی اشعاری میپردازد که در آنها شاعران به نیاز انسان به طبیعت و ارتباط با آن پرداختهاند. مشیری و الوار هر دو به اهمیت طبیعت در زندگی انسان اشاره کردهاند.
توصیفات سوبژکتیو:
در این بخش، نویسنده به تحلیل توصیفات ذهنی و احساسی از طبیعت در اشعار این دو شاعر میپردازد. این توصیفات به بیان احساسات و عواطف شخصی شاعران نسبت به طبیعت کمک میکند.
طبیعت و بازگشت به اصالت:
این بخش به بررسی نقش طبیعت در بازگشت به اصالت و ریشههای انسانی در اشعار مشیری و الوار میپردازد. هر دو شاعر به اهمیت بازگشت به طبیعت و اصالتهای انسانی اشاره کردهاند.
طبیعت و بینشافزایی:
در این بخش، نویسنده به تحلیل نقش طبیعت در افزایش بینش و آگاهی انسانی در اشعار این دو شاعر میپردازد. طبیعت به عنوان منبعی از الهام و آگاهی در آثار آنها به کار رفته است.
شعورمندی عناصر طبیعت:
این بخش به بررسی اشعاری میپردازد که در آنها عناصر طبیعی به عنوان موجوداتی دارای شعور و آگاهی به تصویر کشیده شدهاند. مشیری و الوار هر دو به شعورمندی و آگاهی عناصر طبیعی اشاره کرده اند.
اینک برای نمونه در اشعار زیر پیوند دو شاعر را با طبیعت به زیبایی مشاهده میکنیم:
از برگها شنیدهام آواز ماه را آموختم ز برق سرشک ستارهها |
وز آبها ترانة خواب گیاه را فریاد اشک را و زبان نگاه را (مشیری) |
به روی ساحل تالابهایی چند است
درون جنگلها درختانی شیفته پرندگان
برف در کوهستان آب میشود
شاخههای درختان سیب چنان از سرشاری میدرخشند
که آفتاب پریده رنگ پس مینشیند
در شامگاه زمستانی و در دنیایی دشوار
من این بهار را در کنار تو زیبای معصوم میزیم
شبی برای ما وجود ندارد
و هر آنچه میمیرد نشانهای بر تو نمینهد
و تو گریزانی از سرما
بهار ما بهاری بر حق است. (الوار)
نویسنده در پایان کتاب به این نتیجه میرسد که هر چند فریدون مشیری و پل الوار از دو فرهنگ و زبان متفاوت برخاسته اند، اما هر دو با استفاده از عناصر طبیعی در اشعار خود، توانستهاند به بیان احساسات و مفاهیم عمیق انسانی بپردازند.
این کتاب نشان میدهد که چگونه طبیعت میتواند به عنوان یک پل ارتباطی میان فرهنگها و زبانهای مختلف عمل کند و به بیان مشترکات انسانی بپردازد.
نظر شما