به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، هشتاد و ششمین نشست «عصر داستان مشهد» چهارشنبه شب با حضور جمعی از علاقمندان به ادبیات و کتاب در مکتب هنر رضوان مشهد با خوانش، بررسی و نقد داستان کوتاه «یک گوشه پاک و پرنور» اثر «ارنست همینگوی» برگزار شد.
در این نشست مطرح شد که این داستان با ماجرای پیرمردی شروع میشود که موفق به خودکشی نشده، اما برای چه میخواسته است خودش را بکشد؟ پیشخدمت حاضر در داستان می گوید: هیچی. پیشخدمت جوان میگوید: «پیرمرد به فکر کسایی که کار و زندگی دارند، نیست.»
نگار تشکری، دبیر سلسله نشستهای «عصر داستان مشهد» در توصیف این داستان گفت: این پیشخدمت، درگیر روزمرگی است، کارش را انجام داده و برای برگشتن به خانه پیش همسرش عجله دارد و تحمل این پیرمرد برایش سخت است، او فضای حاکم را که متاثر از شرایط جنگ است پذیرفته، اما پیرمرد داستان و پیشخدمت پیر گویی هنوز امیدوارند و حاضر به پذیرفتن شرایط موجود نیستند همین امید آنها باعث میشود همواره به یک هیچ برسند، شبیه چیزی که ما در سبک «اگزیستانسیالیسم» شاهد آن هستیم.
تاثیر اگزیستانسیالیسم و نهیلیسم بر آثار «همینگوی»
وی ادامه داد: اگزیستانسیالیسم و نهیلیسم، دو فلسفهای هستند که نخستین بار پس از جنگ جهانی خود را نشان دادند. این دو مکتب بر روی نوشتار «همینگوی» و خیل عظیمی از هم قلمان او که وطن را ترک کرده بودند تاثیر گذاشت؛ اگزیستانسیالیسم ادعا میکند که «هستی» اصالتاً بیمعنی است؛ افراد موظف هستند به زندگی خود معنا ببخشند. کسانی که از این نظریه پا را فراتر میگذارند، به شکست مطلق وجود آدمی پابند هستند و بهراحتی برچسب «نهیلیستی» بر پیشانیشان میچسبانند.
تشکری گفت: در مکتب «نهیلیسم» باور بر این است که زندگی مطلقاً عبث است و حتی افراد هم قادر نخواهند بود به زندگی خود معنی و مفهومی تزریق کنند، اما میبایست در این جهان پوچ و بیهدف تا لحظه وقوع مرگ حضور داشته باشند.
در این سبک داستان به جزئیات پرداخته نمیشود
این نویسنده و داستاننویس گفت: از نظر ساختاری اگر بخواهیم به این داستان بپردازیم باید گفت که این داستان بر اساس نظریه کوهیخ ice berg همینگوی نوشته شده که این نظریه را نقطه عطف تاثیرگذاری همینگوی در ادبیات مدرن می دانند. در توضیح این نظریه میتوان گفت همانگونه که کوهیخ تنها یک هشتم آن روی آب دیده میشود و بقیه آن وجود دارد ولی دیده نمیشود، نویسنده هم بر همین اساس باید داستان بنویسد چنانچه که خود همینگوی هم بر آن اعتقاد داشت و مینوشت.
تشکری اضافه کرد: بر اساس این نظریه در داستان تا آنجا که امکان دارد باید حذف شود و موجز و کوتاه نویسی در دیالوگ و توصیفات و روایت و رویداد رعایت شود و نکته مهمی که در این نوع سبک از داستان نویسی وجود دارد و آن را از داستانهای مینیمالیستی جدا میسازد این است که در این نوع داستانها هر چیزی که بیان میشود یک معنای نزدیک دارد و یک معنای دور که نویسنده در متن داستان معنای نزدیک را بیان میکند اما هدف و منظور اصلیاش اشاره به معنای دور است که خواننده را به کشف وادار کند که نمونه آن را می توان در داستانهای دیگر همینگوی همچون داستان کوتاه «تپههایی چون فیلهای سفید» نیز دید.
دبیر سلسله نشستهای «عصر داستان مشهد» یادآور شد: در این سبک داستان به جزئیات پرداخته نمیشود و همچنین داخل ذهنیات اشخاص نشده و تنها از طریق کنش و واکنش و عمل و عکسالعملها با شخصیتها آشنا میشویم.
داستانی از دوره جنگ داخلی کشور اسپانیا
وی گفت: نکتهای که در این داستان بسیار مهم و قابل توجه است، وحدت هنریایی است که در این داستان مشاهده میشود. از «یک گوشه پاک و پر نور» به عنوان نام داستان گرفته و توصیفی که بر همین اساس برای کافه در نظر گرفته میشود و در واقع این کافه پناهگاهی است که آدمها میتوانند از تاریکی فضای بیرون و جامعه به آنجا پناه ببرند.
تشکری افزود: در این سبک داستانها رویدادها به شکل تلمیحی بیان میشوند و نویسنده تنها به اشارهای از آن بسنده میکند همچون قسمتی از داستان که اشاره به سرباز و دختری که از جلوی کافه میگذرند و نگرانی بازداشت شدن آنها در حرفهای دو پیشخدمت بیان میشود، به این مسئله اشاره شده و مخاطب از این نشانهها در مییابد که این داستان در اسپانیا میگذرد و در صورت شناخت تاریخ این کشور متوجه خواهد شد که داستان در دوره جنگ داخلی و دیکتاتوری «ژنرال فرانکو» اتفاق افتاده است.
دبیر سلسله نشستهای «عصر داستان مشهد» یادآور شد: نکته دیگری که در سبک نظریه کوه یخ به آن اشاره میشود استفاده از نماد است؛ در این داستان نیز آن مشتری پیر کافه که ناشنواست و نماد کسی است که با جامعه بیرون ارتباطی ندارد و به این کافه پناه میآورد و از طرفی هم با منطق داستان هماهنگ و باز هم در خدمت روایت است.
به گزارش ایبنا در ادامه هشتاد و ششمین نشست «عصر داستان مشهد» داستان کوتاه «قُربلی» به قلم «پارسا نوروزی» از اعضای نشست خوانش و بررسی و نکات مورد نظر عنوان شد.
انجمن «عصر داستان مشهد» از سوی موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی برپا شده و نشستهای عمومی این انجمن روزهای چهارشنبه بهصورت رایگان میزبان همه علاقهمندان به این حوزه در مشهد، کوهسنگی ۱۷، مکتب هنر رضوان است.
ارتقای کیفی و رشد ارزشهای معنوی ادبی داستان در حوزه داستانهای رضوی، سمت و سو بخشیدن به فعالیتهای ادبی برای تداوم و ارتقاء داستان، شناسایی و کشف استعدادهای نویسندگی شهرستان مشهد، برقراری ارتباط و ایجاد شرایط مناسب برای پرورش استعدادهای بالقوه نویسندگی در مشهد، ارتقای سطح آگاهی عمومی در زمینه ادبیات داستانی از طریق جذب علاقهمندان و نشر و اشاعه فرهنگ داستاننویسی و داستانخوانی در سطح جامعه از جمله اهداف تشکیل انجمن «عصر داستان» است.
نظر شما