سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): رمان «کنعان» نوشته علی علیبیگی بر اساسِ زندگی پر فرازونشیب شهید سیدعلی زنجانی از شهدای مدافع حرم با دو تابعیت ایرانی و لبنانی است. او سال ۶۷ در دمشق به دنیا آمد و سال ۹۸ در ادلب سوریه به شهادت رسید. اما این نقطه شروع و پایان که هر دو به سوریه رسیدهاند؛ بینشان هزار راه و فرازونشیب است که این فرازونشیبها حالا شدهاند کتاب «کنعان». زندگی سیدعلی زنجانی پر قصه است. قصه رفتن و ترکِ وطن در جوانی؛ قصه بازگشت، قصه رنج دیدن و نرنجیدن، قصه اشتیاق سید علی زنجانی برای درآغوش کشیدن خاک سرزمینِ محبوبش.
علی علیبیگی نویسنده این اثر در گفتوگو با خبرنگار ایبنا به شرح جزئیات پرداخته است.
- نحوه آشنایی شما با شخصیت داستان چگونه بود است؟
شهید سیدعلی زنجانی برای نخستین بار از طریق انتشارات خط مقدم به من معرفی شد. پس از این معرفی، تصمیم گرفتم که درباره زندگی و فعالیتهای او تحقیق و مطالعه کنم. این تحقیقات به من این امکان را داد که بهتدریج با ابعاد مختلف شخصیت و اندیشههای شهید زنجانی آشنا شوم و شناخت عمیقتری از زندگی و فداکاریهای او پیدا کنم. این فرایند، برای من تجربهای ارزشمند در آشنایی با یکی از شخصیتهای برجسته مقاومت بود.
- در شخصیت شهید چه مسئلهای وجود داشت که حس کردید باید آن را به نگارش دربیاورید؟
سیدعلی در مواجهه با چالشهای زندگی به جای فرار، به «بازگشت» به خود و ریشههایش میاندیشد. در حالی که بسیاری از افراد در جستجوی فرار هستند، سیدعلی به عنوان یک الگویی متفاوت، بازگشت به اصل و هویت خود را راهی برای مقابله با سختیها میدانست. او در مسیر زندگی خود نشان داده که در هر شرایطی، نه تنها از موانع نمیگریزد، بلکه به آنها روی میآورد تا راهی برای رشد و پیشرفت بیابد.
- علت انتخاب نام کنعان به عنوان اسم کتاب را چیست؟
در بسیاری از فرهنگها و اسطورهها، مفهوم «بازگشت» بهعنوان یک مسیر تحول و احیای هویت مطرح است. در شعر معروف حافظ، «یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور»، این مفهوم به وضوح نمایان است؛ یوسف که نماد بازگشت از گمشدگی و دوری است، دوباره به سرزمین خود، یعنی «کنعان»، بازمیگردد. کنعان، بهعنوان یک نماد در کهنالگوها، همیشه بهعنوان سرزمین امید و بازگشت به ریشهها شناخته شده است. این سرزمین که در متون مذهبی و تاریخی به آن اشاره شده، علاوه بر جنبههای اسطورهای، در واقع جغرافیایی است که در تاریخهای قدیم به عنوان منطقهای شامل بخشهایی از سوریه و عراق شناخته میشده است، و داستان این کتاب در همان سرزمین ها روایت میشود.
- حس میکنید با پایان کتاب توانستهاید شخصیت و ویژگیهای کامل شهید را بیان کنید؟
قطعاً نمیتوانم ادعا کنم که توانستهام تمام عمق زندگی شهید سیدعلی زنجانی را درک کنم؛ شاید تنها قطرهای در برابر دریای عظیم این شخصیت بزرگ باشم. اما با تمام توان و در حد ظرفیتم، سعی کردم تا در زندگی این انسان بزرگ غوطهور شوم و از هر گوشهای که ممکن بود، حقیقت و ابعاد مختلف شخصیت او را کشف کنم. این جستوجو و تلاش برای شناخت او، به من کمک کرد تا هر چه بیشتر از رشادتها و فداکاریهای شهید زنجانی آگاه شوم و اهمیت این شخصیت بزرگ را درک کنم.
- باتوجه به وضعیت کنونی سوریه، نظر شما درباره فردی که کتابی از جبهه مقاومت نوشته است چیست؟ حس میکنید چطور باید پیام این دسته از کتابها را به نسل آینده برسانیم؟
اوضاع کنونی سوریه برخلاف آنچه که ممکن است به نظر برسد، مغایر با هدف شهدای مدافع حرم نیست. در دوران دفاع از حرم، هدف دقیق و مشخص بود، مقابله با دشمنی که قصد تهدید امنیت و تمامیت منطقه را داشت. شهدای مدافع حرم بدون هیچگونه چشمداشتی در مقابل این تهدید ایستادند و با فداکاری و ایثار خود، موفق شدند دشمن را به زانو درآورند و از مرزها دفاع کنند.
امروز، در دنیای فرهنگی، این رسالت همچنان ادامه دارد. کتابهایی که درباره شهدای مدافع حرم نوشته میشوند، باید همانند آن مجاهدتها در جبهه فرهنگی عمل کنند. هدف این کتابها نباید فقط روایت یک داستان باشد، بلکه باید همچون مدافعان حرم، در برابر دشمنان فرهنگی ایستادگی کرده و حقیقت را منتشر کنند.
- بازخورد دریافتی شما از کتاب چگونه بود؟
از دوستان و اطرافیان که بسیاری از آنها کتاب را خوانده بودند، تأثیرات مثبتی گرفتم و بازخوردهای خوبی شنیدم. با این حال، شاید همرزمان شهید بیشتر دوست داشتند چهرهای ایدهآل و کامل از شهید را در کتاب ببینند. من سعی کردم که نگاهی متفاوت داشته باشم. هدف من این بود که تصویر واقعیتری از شهید، با همه ویژگیهای انسانی و زمینیاش، ارائه دهم.
در این کتاب، برخلاف تصویر کامل و ایدهآلی که ممکن است در ذهن دیگران باشد، سعی کردم وجه خاکی و انسانی شهید را بیشتر به نمایش بگذارم؛ همان بخشهایی که او را به یک انسان واقعی و قابل دسترسی تبدیل میکند، نه یک تصویر غیرقابل لمس.
- در این راه آیا با چالشی روبهرو بوده اید؟
نوشتن یک بیوگرافی داستانی همیشه با چالشهای زیادی همراه است. یکی از بزرگترین این چالشها، انتظارات مختلف اطرافیان و آشنایان از نویسنده است. این چالش زمانی دوچندان میشود که سوژه جدید باشد و این اولین بار است که داستان زندگیاش نوشته میشود. هرکسی که سوژه را میشناسد، نظرات و انتظارات خاص خود را دارد و معمولاً ترجیح میدهند تنها جنبههای مثبت شخصیت او به تصویر کشیده شود.
اما نوشتن یک داستان بیوگرافی واقعی نیاز به نمایش ابعاد مختلف زندگی سوژه دارد. برای یک روایت کامل و واقعی، باید تمام جنبههای شخصیت فرد، از جمله نقاط ضعف و مشکلاتش، نیز مورد توجه قرار گیرد. در حالی که اطرافیان ممکن است تنها خواستار نمایش جنبههای مثبت و برجسته شخصیت باشند، ملزومات داستان اقتضا میکند که زندگی سوژه در تمامی پیچیدگیها و واقعیتهایش به تصویر کشیده شود.
- کتاب به روایت چه کسی است؟ آیا تمام کتاب به روایت اطرافیان این شهید بود یا از قوه تخیل خودتون نیز در داستان به کار برده بودید؟
وقتی سخن از نوشتن داستان یک شخصیت واقعی به میان میآید، تفاوتهای زیادی با نوشتن یک داستان تخیلی وجود دارد. داستان یعنی تخیل و خلق اتفاقات و شخصیتهای جدید، اما وقتی درباره زندگی یک فرد واقعی مینویسیم، نمیتوانیم اتفاقات غیرواقعی به آن اضافه کنیم. در اینجا، نویسنده باید از هنر خود استفاده کند تا داستانی جذاب و با معنای عمیق بسازد.
اولین چالش نویسنده در این نوع داستانها، انتخاب است. انتخاب اینکه از کدام بخشهای زندگی سوژه باید نوشت، از کجا شروع کنیم و به کجا برسیم. نویسنده باید تصمیم بگیرد که کدام لحظات و اتفاقات از زندگی فرد بیشتر تاثیرگذار و قابل توجه هستند تا در داستان به آنها پرداخته شود.
دومین چالش تفسیر نویسنده از اتفاقات است. در یک بیوگرافی داستانی، نویسنده این اختیار را دارد که برخی اتفاقات را برجستهتر کند و یا برخی دیگر را کوچکتر نشان دهد. نویسنده میتواند این وقایع را به گونهای تفسیر کند که در راستای داستان و هدفی که دارد، جای بگیرد و خواننده را جذب کند. هنر نویسنده اینجا در تواناییاش برای تفسیر و انتخابهای دقیق او نهفته است.
- کتاب دیگری به اسم «عطر پیراهن تو» در حال حاضر وجود دارد که درباره شهید علی زنجانی است. روایت کتاب شما تا چه حد با این کتاب همپوشانی دارد؟ آیا شما از این منبع برای نوشتن روایت اثر خود استفاده کردهاید؟
کتاب «عطر پیراهن تو» داستانی نیست و فقط به خاطرات همسر سید علی پرداخته است، با این حال از این خاطرات برای عمق بخشی و پشبرد روایت در کتاب خود استفاده کردم. اما باید بگویم که کتاب من داستانی است که بر اساس واقعیتهای زندگی سیدعلی نوشته شده، اما با زاویهای متفاوت. این کتاب تنها خاطرات همسر شهید را بازگو نمیکند، بلکه زندگی سیدعلی را از نوجوانی تا دوران پس از ازدواج، بهصورت داستانی روایت میکند.
رمان من از دوران نوجوانی سیدعلی آغاز میشود و به اتفاقات مختلفی که در زندگی او میافتد، پرداخته میشود. سپس، به زمانی میرسیم که سیدعلی تصمیم میگیرد به ایران بیاید. بعد از مدتی، تصمیم به ازدواج میگیرد و از این لحظه به بعد، همسرش وارد زندگی او میشود.
در حال حاضر مشغول نوشتن اثر جدیدی هستید؟
در حال نگارش رمان جدیدی هستم با عنوان «اوزاق». این اثر، رمانی است تخیلی که هرچند در بستری از واقعیت ها شکل گرفته است. داستان آن در خاک عراق و در دوران پر فراز و نشیب جنگ ایران و عراق جریان دارد.
نظر شما