به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «کتابنوش»، ویژهبرنامه جدید فرهنگسرای گلستان در حوزه کتاب و کتابوانی است؛ محفلی دوستانه و صمیمانه که وجه تمایز آن، حضور فعال نوجوانان علاقهمند به کتاب و کتابخوانی و گفتوگو با نویسنده و کارشناسان حوزه کتاب است.
نخستین اجرا از این ویژهبرنامه در قالب رویداد پاتوق نوجوانی کتابخوانی برگزار شد و کتاب «مه و دود» نوشته سجاد خالقی خوانش، معرفی و بررسی شد. یکی از اتفاقات درخور توجه در برگزاری این نشست کتابخوانی، استفاده از دکور و فضایی متناسب با محتوای کتاب بود؛ بهاین صورت که جنگلی شبیهسازی شده با مه و دود، آبشار و نهر روان و صداهای درهم تنیده حیوانات فضاسازی شد و همین موضوع باعث شد تا کلیت داستان این کتاب برای مخاطبان این پاتوق که عمدتاً از نوجوانان بودند، ملموستر شود.
رمان «مه و دود» اثری در ژانر حماسی است که شامل دو دفتر است؛ دفتر اول از زبان راوی، شخصیتهای داستان را معرفی و دفتر دوم داستانها را روایت میکند. سجاد خالقی، نویسنده این اثر است؛ او خالق آثاری همچون «ظلمت سفید» و «روز داوری» است و تجربه نویسندگی در رادیو را نیز در کارنامه خود دارد.
در ابتدای این نشست، بخشی از کتاب توسط نوجوانان خوانده شد تا فضا و حالوهوای آن بیشتر برای مخاطبان تداعی شود. سپس، ریحانه محمودی، مجری نوجوان این نشست صحبت کرد و به حاضران خوشآمد گفت.
خالقی، نویسنده رمان «مه و دود» دیگر سخنران این مراسم بود؛ او درباره نگارش این کتاب گفت: دغدغه من به تصویر کشیدن یک واقعه تاریخی در شهریور ۱۳۲۰ برای مخاطب نوجوان خارج از چهارچوب کلیشهای و تاریخگونه است و البته نمیخواستم دافعهای در مخاطبم ایجاد کنم؛ به همین منظور بهعنوان نویسندهای که متولد شهری هستم که بیشتر زمان خود را در دل طبیعت و مناظر زیبای طبیعی گذراندهام، از ذهن طبیعتگرای خود بهعنوان ظرفیتی برای به تصویر کشیدن این وقایع تاریخی استفاده کردم تا به مدد خلق این اثر، پیوندی عمیق میان نوجوان شنونده و تمایل به خواندن و آگاهی از این اتفاق تاریخی ایجاد کنم.
خالقی گفت: باید ذائقه نوجوانی که ژانرخوان است و به فانتزی و وحشت علاقه دارد، سرلوحه قرار گیرد و شخصیتها چنان در کنار هم چیده شوند که در عین بیان حرفهایشان در لفافه، در ظاهر ژانر وحشت و رازآلود که مورد علاقه اوست برآورده شود و خواننده را به فکر وادارد که بتواند روند داستان را در حین خوانش کتاب حدس بزند و تحلیل کند و مطالعهای پویا و بهدور از القائات حاضر و آماده و کورکننده ذهن و خلاقیت داشته باشد.
حمید بابایی، کارشناس ادبی که در این برنامه حضور داشت، گفت: کتابخوانها همیشه برای ما نویسندگان جذابیت دارند؛ اما نوجوان کتاب خوان بهمراتب بیشتر این جذابیت را دارند.
او مطالعه را رکن اساسی در کیفیت و کمیت الهامبخشی یک نویسنده از رویدادها و موضوعات دانست و گفت: الهام به نویسنده زمانی صورت میگیرد که قبلاً مطالعهای صورت گرفته و در ذهنمان بدانیم قرار است در مورد چه چیزی و چه موضوعی به بسط و توضیح بپردازیم و از دل آن داستانی را حاصل کنیم.
بابایی ضمن بیان نکاتی به نویسندگان جوان گفت: باید از تاریخ بهعنوان یک ماده خام برای پرداخت داستان خود استفاده کنیم، همانگونه که در کتاب «مه و دود»، فضای واقعی داستان اینگونه نیست بلکه با هسته قرار دادن این رویداد تاریخی، به خلق شخصیتها و وقایع متن داستان پرداخته شده است. علاوهبر این، با دقت بیشتری به فضاهایی که در آن زندگی میکنیم نگاه کنیم؛ چراکه در عین تکراری بودن آنها به چشم نمیآیند در صورتی که میتواند برای مخاطب پر از داستان و قصههای جذاب باشد.
این نویسنده و کارشناس ادبی افزود: دقت داشته باشید رویدادی که برای شما تجربه زیست است برای مخاطب میتواند جالب باشد و گفتن آن همان خاطرهگویی است؛ اما زمانی این رویداد وزن و ارزش خلق یک اثر را مییابد که مزین به فن نویسندگی بشود، به عبارت دیگر، آن تجربه شخصی را با مباحث مربوط به فن نویسندگی تلفیق کرده و اثری ارزشمند از میان آن متولد میشود که گوش هر خواننده علاقهمندی را نوازش خواهد داد.
حمید بابایی در ادامه عنوان کرد: نویسندگی نیز مانند هر کار دیگری به تجربه، تمرین و ممارست نیاز دارد و همیشه در نگارش آثار ابتدایی باید وقت بیشتر صرف کرد؛ اما بهمرور در خلق آثار بعدی به آن درجه از توانایی خواهیم رسید که با صرف زمان کمتر نتیجه موردنظر حاصل آید بهخصوص اگر از قبل فضا را در ذهن داشته و اطلاعات لازم برای متن و مسیر داستان را مهیا کرده باشیم.
در بخش بعدی این پاتوق کتاب، هر کدام از نوجوانان حاضر به بیان نکات و نقدهای خود پرداختند. پرناز سلیمی یکی از این نوجوانان بود و گفت: سناریوی داستان فوقالعاده جذاب بود و فانتزی عجیبوغریبی نداشت که یا فضای آن را زرد کند یا فضاهای بسیار زیبا و غیرواقعی داشته باشد. رمان دارای نثری ساده و روان بود، استفاده از استعارات محلی و نام مکانها بر زیبایی آن افزوده بود و گفتوگوها آنقدر روان بود که موقع خواندن کتاب حس میکردم فیلم میبینم.
حنانه اشراقی نیز گفت: کتاب نثری روان داشت و دارای ژانر ترسناک و جنایی بود، شخصیتهایی که در آن حضور داشتند افراد طردشدهای بودند که در عین نقص، روی احساسات خود پا میگذاشتند. بهنظرم این کتاب میتواند خواننده را به نویسندگان ایرانی علاقهمند کند.
یکی دیگر از نوجوانان حاضر در این جلسه ضمن بیان نقدهایی بر این کتاب گفت: بهتر بود نام مکانها و توضیحاتی در این مورد بهصورت پاورقی آورده میشد.
یکی دیگر از نوجوانان هم گفت: داستان در ابتدا با پیچیدگی آغاز میشود و خواننده باید خوب کتاب را بخواند تا به پیام داستان پی ببرد. بهتر بود با توجه به اینکه کتاب برای نوجوان است برای جذب بیشتر حاوی تصاویری از داستان نیز میشد. همچنین این سؤال برایم مطرح شد که چرا در این کتاب شخصیت دختر وجود نداشت؟
لازم به ذکر است در انتهای این پاتوق کتابخوانی، سؤالاتی از کتاب طرح و توسط مجری از حضار پرسیده شده که به ۶ نفر از آنان جوایزی اهدا شد.
نظر شما