به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «از اتم تا بینهایت» زندگی دانشمند هستهای شهید دکتر مسعود علیمحمدی به روایت همسر؛ منصوره کرمی است که به تازگی وارد بازار نشر شد.
این کتاب اولین روایت از زندگی دانشمند شهید علیمحمدی است. باوجود اینکه ۱۵ سال از شهادت ایشان میگذرد و او اولین شهید هستهای ایران هستند تابهحال هیچ اثر مکتوبی از زندگیاش برای مخاطب بزرگسال و نوجوان و کودک تولید نشده است. این کتاب اولین منبع برای شناخت اوست. جوانانی که دغدغه شناختن و شناساندن دانشمندان ایران عزیز را دارند با مطالعه این کتاب دریچه جدیدی از زندگی دانشمندان برایشان باز میشود.
ضمن اینکه این کتاب دوگانه ایمان یا علم را زیر پا میگذارد و نشان میدهد چگونه یک دانشمند دلش برای ایران میتپد و یک مومن متعهد واقعی است و چگونه میتوان با زحمت و تلاش پیدرپی برای ایران مثمرمثر بود. هم سبک زندگی آنها قابل ارائه و تعمیم است. از ویژگیهای خاص این کتاب که میتوان از آن یاد کرد، تلاش برای دوری از شعارگرایی در داستان است.
کتاب «از اتم تا بینهایت» از دوران کودکی خانم کرمی شروع میشود چراکه شخصیت ایشان در نحوه همسری کردنش بسیار موثر بوده است. خاطرات فعالیتهای انقلابی او در نوجوانی و خاطرات حول دیدار با امام خمینی و زمان ۸سال دفاع مقدس و اتفاقات مهم کشوری آمده است. همسری که پای به پای دکتر علیمحمدی زحمت کشیده است.
روایت زندگی ایشان خبر از رشد شخصیتی و علمی دکتر طی سال های زندگی مشترک میدهد. زندگیای که با نقشآفرینی مهم منصوره کرمی رنگ زیبای خانواده پیوسته را میگیرد و با حمایتهای ایشان دکتر علیمحمدی شبانه روز مشغول فعالیتهای علمی و حل مسائل مهم کشوری بودهاند. تبوتاب نگرانی جان دکتر در ذهن و دل همسر و فرزندان وجود داشته و درنهایت هم به شهادت پرافتخار ولی جانسوز جلوی چشمان همسر و دخترش میانجامد و به روایت زندگی خانواده شهید دانشمند میپردازد.
از آن جایی که خانواده امر مهمی است؛ اتفاقات و برخورد مردم و اطرافیان و سختیهای متعددی که بر همسر و فرزندان شهید وارد میشود و نحوه مدیریتشان در روزگار پس از شهادت برای ما مهم بوده است و اینگونه پازل زندگی شهدا کامل میشود و الگویی برای زندگی جوانان و آنهایی که دلشان برای ایران میتپد.
در بخشی ازکتاب میخوانیم:
وقتوبیوقت مدام، درِ خانه، پاکتهای مهرومومشده که رویشان حک شده بود محرمانه و فوقمحرمانه! هرکس باشد شک میکند، چه برسد به جوانهای کنجکاو! مسعود معتقد بود هرچه ما کمتر بدانیم، برای خودمان بهتر است. وقتی پاکتها میرسید، اگر خودش نبود، بیسروصدا تحویل میگرفتم و در کشوی میزش میگذاشتم و آن را قفل میکردم. میگفتم با این مدل که مینویسند محرمانه و سرّی و فوقسرّی، آدمها بیشتر حساس میشوند داخل پاکت را ببینند
نظر شما