سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نصرتاله امیریخواه، کتابدار و مسئول کتابخانه مرکزی خرمآباد: به نظر میرسد ظهور و گسترش اینترنت و به تبع آن توسعه انواع شبکههای مجازی و دسترسی آسان افراد به انواع محتوای صوتی، تصویری و متنی، «نیاز» افراد به مطالعه، که رکن حرکت به سمت کتاب و کتابخانه است را با چالش روبهرو ساخته است! درحالی که پیش از این غالب نیازهای اطلاعاتی و علمی افراد از طریق دسترسی به کتاب و حضور فیزیکی در یک فضای مانند کتابخانه و کتابفروشی و… برطرف میشد.
اما امروزه بواسطه توسعه اینترنت و ایجاد «دنیای شبکهای» افراد میتوانند بدون صرف انرژی خاصی در منزل خود نشسته و مطلب علمی، آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و… را در فرمتهای مختلف با کیفیت بالا و استاندارد شده دانلود و تماشا (مطالعه) کنند. برهمین اساس انحصار دسترسی به منابع اطلاعاتی، با توسعه اینترنت و شبکههای اجتماعی از کتاب و کتابخانهها گرفته شده است و کتاب و کتابخانه در بهترین حالت به یکی از چندین منبع دسترسی به اطلاعات (دانش) تبدیل شدهاند.
هر چند ابهامات مختلفی در مورد صحت، تاثیر و تعمیق اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی وجود دارد (که مجال بحث ما نیست) اما کاهش تیراژ کتاب، تعطیلی برخی کتابفروشیها، کاهش اعضای کتابخوان کتابخانهها و… میتواند تاییدکننده کاهش اقبال عمومی به کتاب باشد. این در حالی است که با افزایش جمعیت، افزایش تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی، پیچیده شدن شرایط اقتصادی، رشد و توسعه کسب و کارهای نوین و… نیازهای اطلاعاتی جامعه افزایش چشمگیری داشته است.
ضریب روزافزون کاربرد شبکههای اجتماعی چه بهعنوان تسهیلگر در معرفی ظرفیتهای مختلف کاری (شغلی) و چه بهعنوان محملی برای کسب اخبار و به اشتراکگذاری دیدگاهها و نظرات؛ و چه بهعنوان محلی سرگرمکننده برای گذران اوقات و اقبال عمومی به آن، با شتاب و سرعت فراوان در حال ایجاد تغییرات بنیادین در سبک زندگی، زیبایی شناختی، ذائقه و ذهن افراد است. تغییراتی چنان شتابان و گسترده، که میتواند انسجام اجتماعی و همگرائی حول ارزشهای جمعی را که محصول تعمق، تفکر، دوراندیشی، گفت و گو، خرد جمعی و قبول روایت های کلان تاریخی جامعه است را کم اعتبار، متزلزل و مخدوش کند.
از همینرو ست که یکی از اندیشمندان حوزه اجتماعی در تعبیری بیان میدارد شبکههای اجتماعی در حال «رسانهزدایی» از جامعه هستند. تعبیری که بیانگر کاهش اهمیت و جایگاه رسانههای سنتی از جمله کتاب در زندگی روزمره و مرجعیتیابی شبکههای مجازی است. رسانههای مختلف از جمله کتاب، روزنامه، مجلات و… بهعنوان یک میانجی اجتماعی، رسالت عظیم اطلاعرسانی و آگاهیبخشی را بر عهده دارند و بخشی از نظام گفتوگوی جمعی هستند. کتاب عصاره دانایی و ظرفیت معنایی هر جامعه برای همگرائی، انسجام و حرکت است که نماد متجسم آن نهاد کتابخانه است. کتاب بر خلاف شبکههای اجتماعی که دارای ویژگیهای مانند زودگذر بودن، هیجانی بودن، اغواگری و… است، در ذات خود دارای عقلانیت، شکیبایی و تامل است.
تجربه خواندن عمیق آثار نویسندگان و اندیشمندان حوزهای مختلف موضوعی که باعث دوام، قوام و بقای ارزش های جمعی می شوند بواسطه همین شتاب و تغییر ذائقه مخاطبان که ناشی از توسعه و گسترش روز افزون شبکه های اجتماعی ست در حال از بین رفتن است.
وقتی ارزشهای جمعی در جامعه کاهش مییابد، فردگرایی در جامعه توسعه مییابد و جامعه به تعبیر هانا آرنت ذرهای میگردد، به شبکههای اجتماعی که نوعی پناهگاه عاطفی و محل کنشگری افراد است روی میآورند، که در میان مدت و نه بلندمدت، باعث گسترش روایتهای مخالف، متضاد و گاهاً متعارض با فهم عمومی جامعه از «خیر عمومی» میشود.
سلیقههای مینیمال و فستفودی، نمیتواند باعث ایجاد معنا در زندگی جمعی جامعه شود و بقا و دوام فرهنگی جامعه را با اختلال مواجه میکند در اینجاست که ضرورت حمایت بیش از پیش دولتها از کتابخانه مطرح میشود. البته کتابخانههای عمومی با توجه به شرایط پیچیده اجتماعی و تکنولوژیکی باید درهای خود را بیش از پیش به سوی گروههای و اقشار مختلف اجتماعی از جمله آسیبدیدگان اجتماعی، بانوان، گروههای حاشیهای، گروههای طرد شده، هنرمندان و نویسندگان باز نماید، تا امکان گفتوگو، مفاهمه، دیده شدن و شنیده شدن را برای جامعه متکثر ایرانی فراهم سازد. کتابخانههای عمومی باید بتوانند با فهم دقیق از جایگاه تاریخی و نقش بیبدیل خود، بهعنوان یک پاتوق فرهنگی و یک پاتوق اجتماعی بسترساز حضور افراد و گروههای مختلف اجتماعی شوند، حضوری که باعث توانمندسازی افراد، تنومندسازی جامعه مدنی و وفاق حول ارزشهای ملی میشود.
نظر شما