سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۹
سه حوزه گسترده در روش‌های تحلیل گفتمان

روش‌های مختلف تحلیل گفتمان متون رسانه‌ای در نشست «تحلیل گفتمان در رسانه» بررسی شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا سی‌امین نشست از سلسله نشست‌های سیاستی و راهبردی اداره‌کل مطالعات رسانه و ارتباطات مرکز تحقیقات با عنوان «تحلیل گفتمان در رسانه» ۵ اسفندما ۱۴۰۳ با حضور علی‌اصغر سلطانی، دانشیار دانشگاه باقرالعلوم (ع) در اتاق جلسات مرکز تحقیقات صداوسیما برگزار شد.

در ابتدای جلسه، فاطمه عظیمی‌فرد، مدیر گروه زبان، هنر و زیبایی‌شناسی مرکز تحقیقات صداوسیما گفت: تحلیل گفتمان حوزۀ پژوهشی میان‌رشته‌ای گسترده‌ای است که در تحلیل انواع رسانه کارایی دارد. اغلب تحلیل گفتمان روشی برای تحلیل متون خبری در نظر گرفته می‌شود اما از این روش در تحلیل رسانه‌های مختلف اعم از نوشتاری و دیداری و متون چندرسانه‌ای می‌توان استفاده کرد.

در ادامه علی‌اصغر سلطانی گفت: به تحلیل گفتمان و رسانه از منظرهای مختلف می‌توان نگریست و به‌تبع تعاریف مختلف از گفتمان، روش‌های تحلیل مختلفی نیز وجود دارد. صحبت از تحلیل گفتمان به‌مثابه یک روش، درست نیست. گفتمان در زبان انگلیسی به قرن هجدهم بازمی‌گردد و در معنی گفت‌وگو و گفتار و دیگر معانی به کار رفته و از دهه پنجاه به بعد میلای است که معنای تخصصی پیدا می‌کند. در ایران نیز از اوایل دهه هفتاد شمسی این اصطلاح به کار رفته است.

وی در ادامه سه حوزه گسترده در روش‌های تحلیل گفتمان را برشمرد و توضیح داد: این سه دسته کلان شامل روش‌های تحلیل گفتمانی زبانشناختی، تحلیل گفتمان انتقادی و نظریه‌های گفتمانی پساساختارگرا هستند. روش‌های تحلیل گفتمان زبانشناسانه مجموعه‌ای از تحلیل‌های خرد هستند که شامل مواردی همچون تحلیل گفت‌وگو، تحلیل مضمون، تحلیل محتوا، مطالعات ادب‌ورزی، اصل همکاری گرایس، نظریه ربط و جزآن می‌شوند. این روش‌ها اساساً در پی کشف قواعد زبانی و گفتمانی در بافت محدود یک رویداد گفتمانی هستند؛ این موارد خنثی هستند و رویکرد انتقادی ندارند، اما می‌توان رویکردی انتقادی به آنها داد.

سلطانی افزود: بنیان‌گذاران دسته دوم فرکلاف، ون‌دایک و وداک هستند. آنها ضمن بهره‌برداری از روش‌های تحلیل خرد زبان‌شناختی، مفاهیم ایدئولوژی و قدرت را به تحلیل می‌افزایند و از رویکرد میان‌رشته‌ای و بهره‌گیری از نظریه‌های اجتماعی و فرهنگی استفاده می‌کنند؛ این رویکرد روی رسانه‌ها (سنتی مثل مطبوعات و تلویزیون، و مدرن مانند شبکه‌های اجتماعی، دیجیتال و تعاملی) تاکید دارد. رویکردهای مختلفی در این دسته جای می‌گیرند که از میان آنها می‌توان به رویکرد گفتمانی-تاریخی (روث وداک و مارتین ریزیگل) اشاره کرد که بر بافت تاریخی یک رویداد گفتمانی، بینامتنیت و چگونگی تحول تاریخی یک گفتمان، گفتمان ملی‌گرایی، نژادپرستی و گفتمان‌های سیاسی تاکید دارد. رویکرد اجتماعی-شناختی (وندایک) رویکرد دیگری است که بر رابطه میان گفتمان، شناخت و اجتماع و چگونگی شکل‌گیری الگوهای شناختی ذهنی و ایدئولوژی‌ها و به گفتمان و قدرت اجتماعی توجه دارد. رویکرد دیالکتیکی-رابطه‌ای (نورمن فرکلاف) نیز بر رابطه دیالکتیک میان گفتمان و ساختارهای اجتماعی تاکید دارد و روش آن سه‌لایه‌ای شامل متن، کردار گفتمانی و کردار اجتماعی است.

این زبان‌شناس تاکید کرد: در سال‌های اخیر تحلیل‌هایی مبتنی بر پیکره هم اضافه شده که تحلیل گفتمان پیکره-یار (بیکر و مک‌انری) نمونه‌ای از آن است و تلفیقی از زبان‌شناسی پیکره‌ای و تحلیل گفتمان انتقادی برای کار روی داده‌های بزرگ رسانه‌ای است. اگر پیکره‌ای از خبرهای مربوط به یک پدیده- رویداد (تورم، گرانی دلار، مهاجرت، …) در دسترس باشد، می‌توان با بررسی صفات، باهم‌آیی‌ها و ترکیبات واژگانی به بررسی بازنمایی آن پرداخت و یا حتی تحولات این بازنمایی‌ها در طی زمان را بررسی کرد و از این طریق به ایدئولوژی‌های پنهان در پس آن پی برد. تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی (کرس و ون‌لیوون) و تحلیل انتقادی استعاره (چارتریس‌بلک) نمونه‌های دیگری از تحلیل‌های دسته دوم هستند.

وی درمورد دسته سوم که به نظریه‌های گفتمانی پساساختارگرا موسوم‌اند به فوکو لاکلا و موف اشاره کرد و گفت: به عنوان نمونه نظریه لاکلا و موف مبتنی بر یک نظریه معنایی و نظریه اجتماعی است و از ساختگرایی شروع کرده به پساساختارگرایی می‌رسد.

سلطانی در نهایت بحث خود را حول محور الگوی پیشنهادی خود با نام الگوی نشانه‌شناسی گفتمانی ادامه داد که مناسب تحلیل فیلم و سریال و الگویی سه سطحی است و شامل مواردی چون تحلیل خرد: تحلیل متنی، تحلیل میانی: تحلیل بینامتنی و تحلیل کلان: تحلیل بافتیاست.

وی تصریح کرد: تحلیل سطح اول شامل مواردی همچون: تحلیل شخصیت‌های فیلم به‌مثابه یک دال مرکزی بر اساس نشانه‌های کلامی و غیرکلامی (تصویر، صدا، موسیقی…)، تحلیل خانواده ازطریق تجمیع ویژگی‌های اعضای خانواده، تحلیل طبقات اجتماعی در صورت نیاز و استخراج گفتمان‌های معنایی موجود در فیلم بر اساس دال‌های به‌دست‌آمده است. در تحلیل بینامتنی یا همان سطح دوم به دیگر فیلم‌های کارگردان و سینمای ایران رجوع می‌شود.

این سخنران درباره سطح سوم تحلیل افزود: در سطح آخر هدف از تحلیل بافتی قرار دادن یافته‌های دو مرحله قبل در بافت کلانتر است که می‌تواند بسته به نوع پژوهش بافت سیاسی، فرهنگی و هنری باشد.

وی در پایان نمونه‌ای از تحلیل انجام‌شده روی یک فیلم سینمایی را ارایه کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین