سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۰
تو روح آبی فتحی، تو صبح زنده‌ نصری

نشست ادبی «لبیک یا نصرالله » با حضور جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ کشورهای ایران، لبنان، مصر، سوریه، پاکستان، هند و افغانستان به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا در ابتدای این یادواره ادبی که شامگاه ششم اسفند برگزار شد، در پیام‌رسان اجتماعی بله برگزار شد، محمد ماهر قابیل استاد ادبیات و کارشناس مسائل بین‌الملل از کشور مصر بیان کرد: در صحنه‌ای جانسوز و سرشار از غم و اندوه و عشق، بیش از یک میلیون نفر از مردم داغدار در خیابان‌های بیروت جمع شدند و با سید مقاومت، و جانشین او، سیدهاشم صفی‌الدین، بزرگ‌ترین وداع تاریخ لبنان را رقم زدند. برای بدرقه شهید سید حسن نصرالله، جمعیت بسیاری از مناطق مختلف لبنان، و از دیگر کشورهای عربی و اروپایی خود را به بیروت و به محل تشییع رساندند، تا در یک وداع استثنایی با دیگر دلهای عزادار هم نوا شده باشند. این تشییع عظیم که تاریخ لبنان به ندرت مشابه آن را به خود دیده است و مردم از کشورهای مختلف عربی و اروپایی خود را به آن رساندند، نشان دهنده عمق عشق و ارادت خالصانه جهانیان نسبت به شهید سید حسن نصرالله است و نشانده دهنده این موضوع است که راه مقاومت و راه سید حسن نصرالله ادامه دارد.

اصغر مسعودی، مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور نیز بیان کرد: اسرائیل گمان می کرد با کشتن رهبران، راه و رهروان نیز نابود می‌شوند؛ ولی این خطای محاسباتی و خیالی باطل بود. سید مقاومت، راه و مکتب ریشه‌دار و شجره طیبه‌ای است که با خون محکمتر می‌شود. اسرائیل در تاریخ نامشروع خود به هیچ اصول اخلاقی و انسانی پایبند نبوده است. حقیقت دین موسی با جنایات صهیونیست‌ها به مسلخ می رود.

سیدمسعود علوی‌تبار، شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی با اشاره به پرواز جنگنده‌های آمریکایی و اسرائیلی بر سر جمعیت میلیونی عزادار بیان کرد: این اقدام رژیم صهیونیستی هر چند کوچکترین تاثیری بر اراده افراد حاضر در مراسم تشییع نداشت و بیشتر مایه خنده و نشان‌دهنده انفعال رژیم صهیونیستی در مواجهه با سیل خروشان جمعیت شرکت‌کننده بود اما بیانگر این واقعیت هم بود که آمریکا و اسرائیل هیچ ارزشی برای جان خیل میلیونی افراد و شهروندان یک کشور قائل نیستند و با پیشرفته‌ترین امکانات نظامی خود، حریم هوایی یک کشور را نقض و بی‌دفاع ترین افراد را که از قشرها و ملیت‌های مختلفی هم بودند را با سلاح‌های خود تهدید می‌کنند و این یعنی استکبار فاقد هرگونه اخلاق انسانی و در بالاترین درجه از توحش قرار دارد.

همچنین سیدمحمدرضا سلسکوت، شاعر فارسی‌زبان و استاد دانشگاه کشمیر هند در ابتدای این ویژه برنامه ادبی به تشریح برپایی مراسم نمادین پیکرهای شهدای مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله و شهید سیدهاشم صفی‌الدین در شهر کارگل هندوستان پرداخت و گفت: این گردهمایی معنوی صحنه‌ای از اتحاد و همدلی مردم بود که با حضور پرشور هزاران نفر، از جمله زنان و کودکان، رنگ و بویی ویژه به خود گرفت. این مراسم از «مسجد جامع» کارگل آغاز شد و پس از عبور از نقاط مهمی همچون «لال چوک» و «خمینی چوک»، در «حسینی پارک» به اوج خود رسید. خیابان‌های کارگل مملو از عزادارانی بود که با نواهای جان‌سوز نوحه‌خوانی، عشق و ارادت خود را به شهدای مقاومت ابراز می‌کردند. این اجتماع عظیم، نمادی از پیوند معنوی و آرمانی با مجاهدان راه حق بود که فراتر از مرزها، در قلب آزادگان جهان جای دارد.

در این نشست شاعرانی چون علیرضا قزوه، مصطفی محدثی خراسانی، رسول شریفی، سید مسعود علوی تبار، سید مهدی بنی هاشمی، سید حکیم بینش، عمادالدین ربانی، مسعود ربانی، نغمه مستشار نظامی، میترا ملک محمدی، فاطمه شکل آبادی، سارا عبداللهی فر، زهرا پرویزی، سیده کبری حسینی بلخی، نجمه بنائیان بروجنی، فاطمه ناظری، مریم فرجی، فائزه زذافشان، سارا رمضانی، و صبا فیروزی حضور داشتند.

برخی از اشعار قرائت شده در این یادواره ادبی را می‌خوانید:

مصطفی محدثی خراسانی

تو را و حاج قاسم را دونیم ماه می‌بینم

که نصرالله می‌دیدم، که نصرالله می‌بینم

مگر دست بلند عشق بردارد ز رازت مُهر

که قد عقل را در این میان کوتاه می‌بینم

تو راه افتادی از هل من معین ظهر عاشورا

هنوزت با شهادت، همچنان همراه می‌بینم

غمت چون دولت عشق است جان‌پرور، ببخشایم

اگر روزی تصورکرده‌ام جانکاه می‌بینم

میایی با رفیقت در رکاب حضرت موعود

جهانی را به استقبالتان در راه می‌بینم

رسول شریفی

ای سید عزیز، صدای مقاومت!

ما با توایم با تو به پای مقاومت

بعد از تو عاشقانه در این راه بوده ایم

یعنی که زنده است صدای مقاومت

جان بر کفیم بر سر پیمان و عهد خویش

خشمیم و آتشیم برای مقاومت

از مرگ سرخ باک نداریم، مرگ چیست!

بر تن نموده ایم ردای مقاومت

در دفتر جهاد و شهادت نوشته اند

خون است تا همیشه بهای مقاومت

طوفان روزگار حریفش نبود و نیست

کوهی است استوار بنای مقاومت

فرزند غیرتیم، علی (ع) مقتدای ماست

در یک صفیم، جان به فدای مقاومت

دشمن وقیح هست و نشستن صلاح نیست

آیا گزینه چیست به جای مقاومت؟

ماییم در میانه و نیل است پیش رو

در کف گرفته ایم عصای مقاومت

پیروز می شویم سر آخِر در این نبرد

از ما سلام بر شهدای مقاومت

نجمه بنائیان بروجنی

کسی نبوده شبیه تو آن چنان که تو بودی

که بوده چون تو رجزخوان در آن میان که تو بودی؟

کجای ضاحیه را می‌توان قدم زد و نشنید

که می‌دهند نشانت به آن نشان که تو بودی

هم اوفتاده چو رود و هم ایستاده چنان کوه

بلند قامت و جاری و جاودان که تو بودی

تو روح آبی فتحی، تو صبح زنده‌ی نصری

زلال بارش باران ناگهان که تو بودی

تمام زندگی‌ات را شهید بودی از آغاز

شهید زنده‌ی پایان داستان که تو بودی

به آن شکوه و بلندی که سهم بال و پرت بود

نبود هیچ نشانی در آسمان، که تو بودی

چه زخم‌های عمیقی نشسته بر تن تاریخ

چگونه هیچ نگویم از این جهان که تو بودی

فائزه زرافشان

ای کوه اقتدار که سرسخت و ساده‌ای

با من بگو کجای جهان ایستاده‌ای؟

طوفانی و برآمده از شعله‌بادها

سرچشمه‌ای و از نفسِ کوهْ زاده‌ای

آوازه‌ی غمت به کجاها نرفته است

ای نامه‌ای که خواندنی و سرگشاده‌ای

با اشک و خنده، حرف و سکوت و همین نگاه

داغی وسیع بر دل تنگم نهاده‌ای

برگرد و لااقل به تبسّم وداع کن

حالا که تو مسافر تنهای جاده‌ای

فرزانه قربانی

با داغت تازه کردی غصه‌ها رو

تو رفتی تا که برگرده محرم

از این بی مهری پاییز دلا مون

داره با روضه دم می گیره کم کم

بهت تکیه می داد جولان خسته

ستون مسجدالاقصی تو بودی

گمت کردیم میون انفجارا

واسه ما کوه پابرجا تو بودی

شبیه روضه هایِ گریه داری

شده گودالی از خون قتله گاهت

تموم آسمون محو تو می شد

رجز میخوندی وقتی با نگاهت

خبر داری که با طوفان چشمات

چقد رودخونه ها جریان گرفتن

تازه بعد از شهادت فهمیدیم ما

چرا اسمت رو از قرآن گرفتن

سلام ای آیه نصر من الله

سلام ای قطره قطره خون بیروت

فدای خنده‌های مثل سیبت

سلام ای دونه‌های سرخ یاقوت

کمیل کاشانی

سید حسن رفته است نصرالله باقی است

تا مقصد پیروزی حق راه باقی است

این جاده انبوهی مسافر دیده با خود

از این مسیر طی شده کوتاه باقی است

رفتند اگر چه قاسم و سید حسن ها

اما هزاران عاشق آگاه باقی است

(انا علی العهد) است رمز عزت ما

تا این شعار عشق در افواه باقی است

داغ شهیدان تا ابد در سینه ماست

در چشم ما اشک و به دل ها آه باقی ااس

پایان نخواهد یافت این جنگ ستم سوز

تا یک نفر از دشمن بدخواه باقی است

تا انتقام از دشمن جانی نگیریم

در قلب ما این شعله جانکاه باقی است

سارا رمضانی

خیال کن که بلندای خاک لبنانم

چگونه کشته ببینم یَل سپاهم را؟

مبارک است شهادت ولی کفن کردم

به مویه‌های غریبانه قرص ماهم را

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین