سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): لیبرالیسم با بازار آزاد ارتباط تنگاتنگی دارد و تقریباً از دهه هفتاد میلادی به بعد دولتهای غربی که اغلب دارای دولتهای لیبرال هستند، در پی مقرراتزدایی از تجارت بینالملل بودهاند، تا به آرمانی که بازار و تجارت آزاد نامیده میشود دست یابند. اما اخیراً بحرانهای زیستمحیطی، زیستشناختی، اقتصادی و اجتماعی این پرسش را برجسته ساخته است که آیا بازارهای آزاد آنگونه که همیشه متصور بوده است به نفع جوامع عمل میکنند و رفاه و بهزیستی آنها را ارتقا میدهند یا خیر؟ به بیان دیگر، امروزه جنبه و پیامدهای اخلاقی بازار آزاد آن چیزی است که اقتصاددانان و متفکران به آن میاندیشند و در مورد آن قلمفرسایی میکنند. کتاب «اخلاق و اقتصاد» به قلم یوهان خرافلانت کتابی است با محوریت پیامدهای اخلاقی بازار آزاد و اقتصاد لیبرال که توسط وحید موسویداور ترجمه شده است. با او گفتوگویی انجام دادهایم که در زیر میخوانید.
- لطفاً به عنوان مترجم کتاب بفرمایید، ویژگی خاص کتاب اخلاق و اقتصاد چیست؟ و چه چیزی آن را از سایر کتابهایی که با چنین عناوین و موضوعاتی چاپ میشوند متمایز میسازد؟
ویژگی این کتاب آن است که موضوعی قدیمی- رابطه اخلاق و اقتصاد- را در قالبی جدید مطرح میکند که هم ارتباط نزدیکتری با فلسفه و اخلاق دارد و هم در چارچوب مفهوم شادکامی و بهزیستی مطرح میشود. موضوع اخلاق و اقتصاد همواره در فرهنگها و نظریات مختلف مطرح بوده است و در مکاتبی مانند کمونیسم و مارکسیسم به تأثیرات منفی اقتصاد و تجارت و پول بر اخلاق و حیات انسانها اشاره میشده است. اما در این کتاب دیدگاهی معتدل اتخاذ میشود و بحث شادکامی و فضیلت و برابری نیز در این زمینه مطرح میشود. نویسنده همچنین با بررسی مثالهایی عینی نشان میدهد که سیاستهای اقتصادی تأثیر زیادی بر تقویت یا تضعیف فضیلتها و رذیلتها دارند.
- معمولاً علم اقتصاد از ارزشگذاریهای اخلاقی فارغ است. لطفاً بفرمایید این دو عنوان چگونه در این کتاب با یکدیگر جمع شدهاند؟
علم اقتصاد، به عنوان علم، از مفاهیم اخلاقی و بایدها و نبایدها فارغ است، همانطور که علم فیزیک یا شیمی با مفاهیم اخلاقی سروکار ندارند. اما خود مفهوم اقتصاد نمیتواند از مفاهیم اخلاقی عاری باشد و اقتصاد به معنای عام همواره بر اخلاق و رفتار و حیات انسانها تأثیر دارد. برای نمونه، به گفته اقتصاددانان، تداوم تورم سنگین باعث افول اخلاقی جامعه میشود، چون فقر و دزدی و جنایت را ترویج میکند. به این دلیل، اقتصاد و پول و تجارت تأثیری قطعی بر اخلاقیات و خلقوخوی مردم به جا میگذارند. این کتاب نیز درصدد بررسی همین رابطه است و آن را در قالب کلیتر اخلاق، برابری، و شادکامی میگنجاند. نویسنده کتاب، اقتصاد را نه از زاویه صرفاً علم اقتصاد بلکه از منظر تأثیر سیاستهای اقتصادی و مالی و بازار آزاد بر ویژگیهای اخلاقی بررسی میکند.
- آیا آنگونه که جرمی بنتام معتقد بود، فایدهگرایی میتواند به شادکامی منجر شود؟ آیا نویسنده کتاب با این دیدگاه همدل است؟
فایدهگرایی به معنای خالص آن صرفاً با فایده چیزها و امور سروکار دارد و آنها را بر مبنای فایده نهاییشان و همچنین مقایسه سود و هزینهشان میسنجد. فایدهگرایی در این معنا، بیشتر از آنکه به شادکامی بینجامد، به دیدگاهی مادیگرا و محدود میانجامد و پیامدهای اخلاقی را نادیده میگیرد. اما نویسنده کتاب تصریح میکند که فایدهگرایی را میتوان در قالب مفیدتری درآورد و برای نمونه آن را با دیدگاه رفاهگرا ترکیب کرد، به طوری که فایده نهایی امور برحسب میزان رفاهی که برای انسانها به همراه میآورند سنجیده شود. همچنین، میتوان با توجه به نظریات حقوق و عدالت، فایدهگرایی را در قالبی مطرح کرد که عدالت نهایی و حقوق برابر افراد را نیز شامل شود.
- آیا نهادهای بازار آزاد و در پی آن لیبرالیسم سیاسی میتوانند موجب تقویت فضیلتهای مدنی در شهروندان شوند و در نهایت شادکامی آنها را در بلندمدت در پی داشته باشند؟
نویسنده کتاب با بررسی نظریات اقتصاددانان و فیلسوفان مختلف، از ارسطو گرفته تا آدام اسمیت، ارتباط تجارت و بازار آزاد با ویژگیهای اخلاقی را بررسی میکند و دراینبین به مفهوم فضیلتها و رذیلتها نیز میپردازد. او دیدگاهی میانه اتخاذ میکند و تأثیر بازار آزاد بر اخلاق و حیات انسانها را منوط به فضیلتهای کنشگران اقتصادی میداند. او میگوید نهادهای بازار آزاد میتوانند به شادکامی و برابری کمک کنند اگر کنشگران اقتصادی فضیلتهای بیشتری در خود بپرورانند (فضیلتهایی مانند اعتدال، خیرخواهی، و درستکاری) و از رذیلتها (خست، حرصوطمع، تقلب، و غیره) بکاهند. اقتصاد و بازار آزاد، اگر بر مبنای رفتارهایی بافضیلت شکل بگیرند و مفاهیم برابری و عدالت در آنها مدنظر باشد، نهتنها ممکن است فضیلتهای افراد را پرورش دهند، بلکه شادکامی و رضایت از زندگی را در مردم بالا ببرند.
- و در نهایت، آیا میتوان میان نظام اقتصادی حاکم بر یک کشور و میزان شادکامی مردم آن رابطهای برقرار کرد؟
با توجه به آنچه در این کتاب گفته میشود، نظام اقتصادی بهواسطه سیاستهای خود میتواند تأثیر قاطعی بر ترویج فضیلتها یا رذیلتها داشته باشد و خصایص اخلاقی را در مردم خود تقویت یا تضعیف کند. سیاستهایی که نظام حاکم بر کشور در زمینههایی مانند مالیات، درآمد، و تورم اتخاذ میکند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر میزان رفاه و برابری در کشور تأثیر میگذارد و این نیز به نوبه خود میزان شادکامی و رضایت مردم را تحت تأثیر قرار میدهد. برای نمونه، نویسنده در فصل آخر کتاب سیاستهای مالیاتی را مقایسه میکند و نتیجه میگیرد که برخی از این سیاستها باعث کاهش رضایت مردم از زندگیشان میشود. همچنین، نویسنده با بررسی مفهوم اندازه دولتها نتیجه میگیرد که کوچکسازی دولتها ممکن است باعث کاهش برابری و رفاه شود. بنابراین، نظام حاکم بر کشور و سیاستهای آن و نحوه اداره آن تأثیر مستقیمی بر شادکامی و رضایت مردم دارد.
نگاهی به کتاب «اخلاق و اقتصاد»
کتاب اخلاق و اقتصاد نوشته یوهان خرافلانت استاد اقتصاد، تجارت و اخلاق در دانشگاه تیلبورخ هلند است که در سال ۲۰۲۲ منتشر شده است. موضوع کلی این کتاب اقتصاد و رابطهاش با اخلاق است و در چهارچوب این دو مبحث کلی به موضوعات دیگری مانند اقتصاد بازار آزاد، سرمایهداری، برابری و نابرابری، شادکامی، بهزیستی، شکوفایی، و فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی میپردازد. نویسنده کتاب موضوعات فوق را در قالب دیدگاههایی مانند فایدهگرایی، نئولیبرالیسم، سوسیالیسم، نظریه عدالت، نظریه حقوق و وظایف و فضیلتشناسی مطرح میکند. در این کتاب پرسشهای متعددی مطرح میشود مانند اینکه آیا بازار آزاد به تحکیم اصول اخلاقی در جامعه و رفتارهای اخلاقی در افراد منجر میشود؟ آیا بازارهای آزاد به افزایش شادکامی افراد و جوامع کمک میکنند؟ و آیا افزایش درآمد و کسب پول با رضایت از زندگی ارتباط دارد؟ کتاب اخلاق و اقتصاد کتابی آموزنده و روشنگر است و مطالعه آن به علاقهمندان این مباحث توصیه میشود.
کتاب «اخلاق و اقتصاد» تالیف یوهان خرافلانت و ترجمه وحید موسوی داور در ۲۸۶ صفحه و با قیمت ۳۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات دکسا روانه بازار نشر شده است و یکی از نامزدهای چهل و دومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده است.
نظر شما