سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - اکرم عباسی: روز جهانی زن، فرصتی برای ارج نهادن به نقش زنان در جامعه و بررسی راههایی برای توانمندسازی آنان است. یکی از ابزارهای مهمی که همواره به زنان در مسیر رشد فردی و اجتماعی کمک کرده، کتاب است. کتاب نهتنها دروازهای به سوی آگاهی و دانش محسوب میشود، بلکه ابزاری برای تغییر نگرش، بهبود شرایط زندگی و ایجاد هویت مستقل برای زنان بوده است.
هشتم مارس که به نام زن در جهان نامگذاری شده است؛ وقت مناسبی در راستای پیوند دیرینه، عمیق و سرنوشتساز با عناوین مختلفی است که زنان را وادار به تکاپو میکند.
در همه فضاهایی که زنان از گذشته تاکنون به فعالیت پرداختهاند با حضورشان در دنیای کتاب و نویسندگی، جایگاهی ارزشمند برای خود ایجاد و صدای زن را در جهان طنین انداز کردهاند.
مسیر نویسندگی برای زنان، از دیرباز تا حالا، پر از چالشها و موانع مختلف بوده است. اما این مسیر هرگز متوقف نشده و زنانی که با قلمهای خود تغییرات بزرگی در دنیای کتاب ایجاد کردهاند، از دستاوردهای بزرگی برخوردار شدهاند. امروز، زنان نویسنده در سرتاسر جهان میتوانند به راحتی آثارشان را منتشر کنند و صدای خود را به گوش جهانیان برسانند. با این حال، هنوز هم به حمایت و توجه بیشتری نیاز دارند تا بتوانند بهطور کامل از حق خود در دنیای نشر و ادبیات برخوردار شوند. کتاب، جایگاهی را برای خود ساخته و بلندگوی زنان در جهان شده است.
دنیای زنان نویسنده همواره همچون یک میدان نبرد بوده است، جایی که مبارزه با محدودیتها، تبعیضها و چالشهای اجتماعی بهشدت احساس میشود، اما در دل این نبرد، لحظات درخشانی از پیروزی، آزادی و قدرت هم وجود دارد. چالشهای پیشروی زنان نویسنده، گاهی مانند دمنوش تلخ قهوهای است که پس از گذر از سختیها و دردسرهای خود، طعمی خاص و شگفتانگیز از پیروزی و موفقیت به همراه دارد. از سوی دیگر، این چالشها همچون سدهایی هستند که در ابتدا ممکن است فراموشی و سرخوردگی به همراه داشته باشند، اما در نهایت منجر به رشد، پایداری و الهامبخشی میشوند.
دنیای تلخ و شیرین چالشها، همان جایی است که زنان با قلم خود نوشتن را آغاز میکنند، نه تنها برای روایت داستانهای خود، بلکه برای ساختن دنیای جدیدی که در آن صدای زنان شنیده شود. در طول تاریخ، این چالشها بهطور مداوم وجود داشتهاند.
از مشکلات تحصیلی و اجتماعی گرفته تا تبعیضهای آشکار در صنعت نشر، زنان باید چندین بار از مسیرهای دشوار عبور میکردند تا میتوانستند به صداهای خود مجال شنیده شدن بدهند. اما این سختیها باعث نشده که زنان از تلاش خود دست بردارند؛ بلکه برعکس، این مشکلات به آنها انگیزه داده است تا بر موانع فائق آیند و به مسیر خود ادامه دهند.
در این دنیای پیچیده، شیرینیها نیز وجود دارد. لحظاتی که نویسندگان زن با قلم خود دنیا را تغییر میدهند، کلمات آنها به سلاحی برای مبارزه با نابرابریها تبدیل میشود، و بهویژه وقتی که کتابهای آنها به دست خوانندگان میرسد و تأثیر خود را در دنیای بیرون از دنیای ادبیات میگذارند.
بنابراین، دنیای تلخ و شیرین چالشها نه تنها درباره مشکلات و سختیها صحبت میکند، بلکه نمایانگر لحظاتی از قدرت، الهام و تحولی است که زنان از دل این چالشها بیرون آوردهاند و این مسیری است که با همه تلخیها و سختیهایش، سرشار از دستاوردها و شور زندگی است.
کتاب همواره نقش کلیدی در شکلگیری تفکر، آگاهی و هویت افراد ایفا کرده است. برای زنان، این نقش اهمیت دوچندانی داشته، زیرا در بسیاری از جوامع، دسترسی آنان به دانش و کتاب با محدودیتهایی روبهرو بوده است. با این حال، زنان با تکیه بر قدرت مطالعه و نوشتن، به تدریج جایگاه خود را در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و علمی تثبیت کردهاند.
زن و کتاب، دو عنصر جداییناپذیر در مسیر آگاهی و پیشرفت هستند. از روزگاری که زنان از تحصیل محروم بودند تا امروز که نویسندگان زن در صدر فهرستهای پرفروش جهانی قرار میگیرند، کتاب همواره یار و یاور آنان بوده است. هرچه زنان بیشتر بخوانند و بنویسند، جامعهای آگاهتر و برابرتر خواهیم داشت. ترویج فرهنگ مطالعه در میان زنان، نهتنها به رشد فردی آنان کمک میکند، بلکه به ساختن دنیایی بهتر و عادلانهتر برای نسلهای آینده نیز میانجامد.
روز جهانی زن فرصتی است تا نگاهی دوباره به جایگاه زنان در جوامع مختلف داشته باشیم و تأثیرگذاری آنان را در عرصههای گوناگون بررسی کنیم. یکی از مهمترین ابزارهای پیشرفت زنان در طول تاریخ، کتاب و دانش بوده است. کتاب نهتنها راهی برای آگاهیبخشی و گسترش دانش است، بلکه ابزاری برای توانمندسازی، ایجاد هویت مستقل و تقویت تفکر انتقادی در زنان محسوب میشود.
در ادامه نگارش این یادداشت که مصادف شده است با «روز جهانی زن» سعی کردهام چالشها و موانع پیشروی زنان در دنیای کتاب و نویسندگی را از گذشته تاکنون بازگو کنم.
نوشتن برای زنان، همیشه آسان نبوده است. در دورهای، زنان مجبور بودند با نام مستعار بنویسند، چراکه نام زنانه روی جلد کتاب، به معنای شکست در فروش بود. در دورهای دیگر، نوشتههای زنانه سطحی و احساسی تلقی میشد و ناشران ترجیح میدادند قلمهای مردانه را معتبرتر بدانند.
چالشهایی از جمله نادیدهگرفتن و فراموشی آثار زنان در تاریخ ادبیات که این مانع باعث شده که حتی زمانی که زنان آثار بزرگی نوشتند؛ تاریخ ادبیات آنها را نادیده گرفته است و این یعنی اینکه بسیاری از آثار زنان به مرور فراموش شده است و این معضل در جوامع مختلف و در دورههای تاریخی تکرار شده است تا جایی که به دلیل تبعیضهای جنسیتی از دیدگاههای ادبی و تاریخی کنار گذاشته شدهاند.
چالش دیگری که میتوان از آن نام برد، فشارهای خانوادگی است که در بسیاری از جوامع، زنان مجبور بودند خانهداری را در اولویت امور خود قرار دهند و از آنجایی که نوشتن زمان و انرژی زیادی را خواهان است بسیاری مجبور بودند یا ننویسند یعنی اینکه نویسندگی را کنار بگذارند یا اینکه در ساعات محدودی از شبانه روز به آن بپردازند که همین وقت کم گذاشتن برای نوشتن نیز عموماً با انتقادهایی از طرف خانواده و جامعه روبرو بوده و هستند چرا که نویسندگی و نگارش را امری غیرضروری میدانستند.
مانع دیگری که زنان درگیر آن بوده و هستند تبعیضهای جنسیتی است که در صنعت نشر و نقد کتاب حتی در دوره مدرن با آن گریبانگیر بودهاند و نقدهای ادبی بر آثار زنان از نظر کیفی اغلب محدود بوده است چرا که آثار نویسندگان زن بخصوص در ژانرهای عاشقانه و خانوادگی اغلب سطحی تلقی شده در حالی که آثار مردان را در همین ژانر عمیقتر نگاه میکردند.
دسترسی محدود به منابع و فرصتهای انتشار نیز یکی دیگر از چالشها میتواند باشد. در بسیاری از دوران حتی اگر زن مینوشت؛ دسترسی به منابع مالی و فرصتهای انتشار برای او میسر نبود و یا محدود بود و بسیاری از ناشران ترجیح میدادند که بیشتر به سمت انتشار آثار مردانه بروند؛ چرا که معتقد بودند آثارشان بیشتر مورد پسند عموم است و با ذائقه مردم همخوانی دارد. از آنجایی که زنان نویسنده با مشکلات اقتصادی بیشتری روبرو بودهاند به راحتی آثارشان منتشر نمیشد.
مانع مهم دیگری که میتوان به آن اشاره کرد؛ عدم پذیرش نویسندگان زن در دنیای نشر است. حتی زمانی که زنان به تحصیل و سواد خواندن و نوشتن دسترسی یافته بودند و شروع به نگارش کردند آثارشان در این حوزه با مشکلات فراوانی مواجه بود. زنان نویسنده مجبور بودند برای انتشار آثارشان از نامهای مستعار مردانه استفاده کنند تا اثرشان جدی گرفته شود و در دنیای نشر به عنوان اثر معتبر پذیرفته شوند.
یکی از ابتداییترین چالشهای پیشروی زنان در گذشته محدودیتهای آموزشی و فرهنگی بوده است که بویژه در گذشته در جوامع سنتی زنان به طور معمول هم از حق تحصیل و آموزش محروم بودند. این محدودیتها نوشتن و انتشار کتاب را برای بسیاری از زنان عملاً غیرممکن کرده بود و در بهترین حالت فعالیت.های آنان محدود به خانهداری میشد.
با همه این موانع و چالشها اما امروز، زنان در ادبیات قویتر، مستقلتر و پیچیدهتر از همیشه هستند و آنها دیگر تنها در نقشهای کلیشهای ظاهر نمیشوند، بلکه خود، قهرمان داستانهایشان هستند و نشان دادهاند که زنان در ادبیات دیگر منتظر ناجی نیستند.
اکنون زنان بیش از هر زمان دیگری میخوانند و مینویسند. آمارها نشان میدهد که در بسیاری از کشورها، زنان خوانندگان پرشورتری نسبت به مردان هستند. اما هنوز هم چالشهایی برای زنان نویسنده و خواننده وجود دارد. هنوز هم در برخی جوامع، کتاب خواندن برای زنان نوعی تجمل یا حتی خطر محسوب میشود و برخی از نویسندگان زن، برای جدی گرفته شدن، باید بیشتر از همتایان مرد خود تلاش کنند.
و در پایان باید گفت؛ با این حال، مسیر پیش رو روشن است. هر کتابی که یک زن مینویسد، هر داستانی که روایت میشود، هر زنی که به مطالعه روی میآورد، قدمی دیگر به سوی آیندهای روشنتر برای زنان است.
نظر شما