سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - رحیم میرعظیم: اکبر صحرایی متولد شیراز و دارای لیسانس مدیریت است و جنگ مسیر زندگی وی را تغییر و او را به طرف نوشتن سوق داد. اولین مجموعه داستان کوتاه او «کانال مهتاب» در سال ۱۳۷۸ به چاپ رسید. صحرایی با استفاده از سوژههای هشت سال دفاع مقدس، رویدادها و اتفاقات خاص زندگی و البته تلفیق آن با شگردهای داستانی، توانست رمان، زندگینامه داستانی و مجموعه داستانهای کوتاه بسیاری را خلق کند.
صحرایی قابلیتهای خود را محدود به نوشتن در حوزه دفاع مقدس نکرد و کتابهای «حافظ هفت» و «عزیز جهان» گواهی بر این مسئله است و در آنها تاریخ شیراز، فارس و ایران را هم به تصویر کشید.
کتاب «عزیز جهان» بیان هنرمندانه زندگی یک پزشک اهل سنت و نشان دهنده یک زندگی واقعی و عینی و نشان دهنده تلاشها، مهربانیها و پیروزیهای پروفسور عزیز خضری است. او میتوانست در بهترین شرایط زندگی کند اما نیت و تلاش برای بهبود زندگی مردمان رنج کشیده و روستایی مانع از انجام آن شد. اکبر صحرایی با رمان «حافظ هفت» جایزه ادبی جلال آل احمد را نیز از آن خود کرد.
از آثار جدید این نویسنده در سال ۱۴۰۳ میتوان به انتشار مجموعه دوجلدی طنز علافها توسط انتشارات جمکران با نامهای «مورچه انتحاری» و «راز عباس خروس» در حوزه نوجوانان اشاره کرد که به بیان داستانکهایی از اتفاقات و رفتارهای خوشمزه رزمندگانی میپردازد که هر کدام انگیزههای خودشان را از حضور در جبهه داشتند و شبیه بقیه دیگر رزمندهها نبودند.
«استوار» نیز دیگر اثر چاپشده این نویسنده در سال گذشته است که زندگینامه داستانی سرلشکر مدافع حرم و دفاع مقدس را به تصویر کشیده است.
از آثار در دست انتشار این نویسنده نیز میتوان به مجموعه داستان «آواز بیت لاهیا» برگرفته از حوادث یک سال گذشته در غزه و همچنین رمان نوجوان «زندان عادلآباد» اشاره کرد.
در گفتوگو با اکبر صحرایی به یکی از دغدغههای وی در مورد سیاه نمایی در آثار نویسندگان و به ویژه نویسندگان نوقلم پرداختهایم که به گفته این نویسنده یک نکته مهم آموزشی است.
وظیفه نویسندگان تنها سیاه نمایی نیست
وی با بیان اینکه دوستان نویسنده جوان به محض دستبهقلم شدن میخواهند نوک اسلحه را روی هدف و مسائل منفی و موارد سیاه جامعه بگذارند، اظهار داشت: آنان اعتقاد دارند که نویسنده باید ضعفها و پلیدیها را ببیند درحالیکه اعتقاد من این نیست و این کار فقط بخشی از وظایف نویسنده است.
صحرایی افزود: همانطور که نویسنده میتواند و باید ضعفها را بنویسد، باید چند برابر به بیان مطالب مثبت، عبرتآموز و نمونه بپردازد و پرداختن زیاد به بدی و پلیدیها حتی روی شخص نیز ایجاد روحیه منفینگری و پلیدی میکند؛ همانطور که تکرار نکات مثبت باعث ایجاد روحیه میشود و این مسئله یک اصل روانشناسی، فلسفی و قرآنی است.
نویسنده کتاب «حافظ هفت» گفت: ائمه اطهار نیز تأکید میکنند که نقاط ضعف را خیلی با ظرافت و با احتیاط و غیرمستقیم بیان کنید و صریح و مستقیم به آن نپردازید برعکس، اگر کار خیر و مثبتی از کسی دیدید آن را بیان کنید زیرا ایجاد خیر میکند.
بیتوجهی هنرمندان به یک اصل روانشناسی
وی ادامه داد: نویسندههای ما که ادعا میشود یک گام از مردم جلوتر هستند باید بر اساس اصل روانشناسی، اسلام و قانون طبیعت روی خوبیها تمرکز کنند که به خودی خود باعث دفع بدیها میشود؛ ولی برخی از نویسندهها به این مسئله توجه نمیکنند.
این نویسنده با بیان اینکه متأسفانه چنین افرادی دیگر نویسندگانی که مانند آنها فکر نمیکنند را خائن و شخصی میدانند که از حکومت پول میگیرند، اظهار داشت: اگر شخصی دائم در جمعهای خانوادگی همیشه ناله کند و دیگری از امید به زندگی و شادی بگوید؛ مردم بیشتر مایل هستند که با نفر دوم همنشین شوند و بیشتر از چند دقیقه نمیتوان یک فرد منفینگر را تحمل کرد.
نویسنده رمان «کتیبه ژنرال» افزود: هنرمندان باید برای رفع مشکلات و بر اساس کارهای انجامشده راهکار ارائه بدهند و راهکار ارائه دادن یعنی کار و فقط داد زدن از مصیبتها، یعنی تخریب و به اعتقاد من، هدف هنرمند، نشان دادن خوبیها و الگوهاست و بدیها را نیز باید باظرافت و نکتهسنجی و تلفیق شیرینی با تلخی بیان کرد.
وظیفه هنرمندان تزریق امید به جامعه است
صحرایی ادامه داد: اگرچه در برخی از موارد باید با صراحت از مشکلات گفت ولی اکنون برخیها در حال سوراخ کردن کشتی و یا بریدن شاخه زیر پای خود هستند.
نویسنده «تپه جاویدی و راز اشلو» با ذکر این نکته که به اعتقاد من فضای نوشتاری یک نویسنده و شاعر اول باید به سمت آگاهی دهی و آن هم در راستای تزریق نشاط و شادی و امید به جامعه و شخص باشد و کسی که اینگونه نباشد به وظیفه هنرمند و شاعر بودن خودش هم عمل نکرده است، گفت: وظیفه هنرمندان بیش از نشان دادن پلیدیها نشان دادن راه درست است و به ضعفها هم باید با آرایههای ادبی پرداخت.
وی تأکید کرد: برعکس این موضوع، هر چه در گفتن خوبیها اغراق کنیم ایرادی نیست و بابیان نقدهای تند، سیاه و وحشتناک آن را به ضد خود تبدیل میکنیم و اگرچه قصدمان حل مشکلات باشد، ولی در عمل آن را لاینحل و پیچیدهتر میکنیم.
برگزیده جایزه ادبی جلال آل احمد افزود: به عنوان مثال، چند سال پیش یکی از خوانندگان کشور ترانهای با مضمون مشکلات بیآبی استان خوزستان خواند و در مرحله اول از این استان به عنوان بخشی از وطن دوستداشتنی خودش یاد کرد و به این وسیله حربههای دشمن برای سوءاستفاده دشمن را کوبید.
صحرایی ادامه داد: این هنرمند پسازاین به ناراحتی خودش از بیآبی خوزستان رسید؛ یعنی خوبیها و سختیها را باظرافت دوستداشتنی بیان کرد و این ترانه مورد توجه جامعه قرار گرفت.
نویسنده مجموعه کتابهای طنز «دار و دسته دارعلی» در حوزه نوجوانان اظهار داشت: موضوع پرداختن به امید و شادی در جامعه، امروزه بیش از هر زمان دیگری باید به ویژه در دستور کار هنرمندانی باشد که جایگاهی در جامعه دارند.
نظر شما