به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آن روزها، خبری از ماهواره و اینترنت نبود. در و مادرها هم ناچار نبودند از صبح تا شب کار کنند و خسته و کوفته به خانه برگردند و دیگر توان داستان گفتن برای بچه‌هاشان را نداشته باشند. گرچه دنیای امروز، جهان بسیار متفاوتی است و امروز، کمتر توان و حوصله‌ای برای بزرگ‌ترها باقی مانده تا برای بچه‌ها قصه بگویند و کتاب بخوانند اما کودکان همچنان به قصه گفتن و قصه شنیدن نیاز دارند. از این‌رو محمدرضا شمس از سال‌ها قبل تاکنون برای بچه‌ها قصه می نویسد.
«کلاغ گرسنه» عنوان تازه‌ترین داستان این نویسنده خردسال و کودک است. این کتاب، قصه کلاغ گرسنه‌ای را روایت می‌کند که در آفتاب سوزان به دنبال غذا می‌گردد و سرانجام، یک دانه گردو پیدا می‌کند و می‌گوید: «خدا را شکر. بالاخره چیزی برای خوردن پیدا کردم» اما حیوانات دیگر، مثل روباه و فیل مسخره‌اش می‌کنند که چرا به خاطر یک گردوی کوچک خدا را شکر می‌کند؟
محمدرضا شمس، نویسنده کودک و نوجوان است. از داستان‌های او می‌توان به «دختران نارنج و ترنج، گاو کوچولویی که بابا نداشت، چکه و ماهی، یک لاک گنده برای همه» و… اشاره کرد. شمس در قصه «کلاغ گرسنه»، بچه‌ها را با مفهوم شکرگزاری و ضرب‌المثل «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» آشنا کرده و در قالب یک قصه کوتاه به آنها یاد داده اگر قدر زیبایی‌ها و هدیه‌های کوچک را بدانند، خداوند به آنها نعمت‌های بیشتری می‌بخشد.
داستان «کلاغ گرسنه» نوشته محمدرضا شمس را اسماعیل چشرخ تصویر و کتاب‌های پروانه (واحد کودک و نوجوان به‌نشر) به قیمت ۵۵ هزار تومان برای گروه سنی خردسال منتشر کرده است.
نظر شما