سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – سید ضیا میررحیمی: یدالله جلالی پندری، شاعر، نویسنده و پژوهشگر برجسته یزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه یزد و از چهرههای شناختهشده ادبیات معاصر استان، به بررسی جایگاه ادبیات بومی یزد در سطح ملی پرداخته است.
جلالی پندری که سالها در حوزه شعر و نقد ادبی فعالیت داشته و آثار متعددی در زمینه ادبیات محلی تألیف کرده در گفتوگو با خبرنگار ایبنا با نگاهی واقعبینانه به نقاط قوت و ضعف ادبیات یزد اشاره و چشمانداز آینده آن را ترسیم میکند.
به نظر شما چه ویژگیهایی در ادبیات بومی استان یزد وجود دارد که توانسته در سطح کشور شاخص باشد؟
اگر کسی صفت شاخص را برای آفرینشهای ادبی یزد به کار ببرد، کمی تعارف کرده است. یزد ممکن است در حوزه شعر آیینی جایگاه قابلتوجهی داشته باشد، اما در زمینههایی مانند داستان، نمایشنامه و شعر غیرآیینی هنوز به آن سطح از برجستگی نرسیده است. البته این به معنای نادیده گرفتن تلاشهای ارزشمند ادیبان یزدی نیست، اما باید واقعبین بود و پذیرفت که یزد در مقایسه با برخی شهرهای دیگر مانند اصفهان یا شیراز، در جریانسازی ادبی کمتر موفق بوده است.
نویسندگان و ادیبان یزدی تا چه حد توانستهاند فرهنگ بومی یزد را در سطح کشور معرفی کنند؟
متأسفانه میزان این معرفی بسیار کم بوده است. یکی از دلایل اصلی، دوری از مرکز و شهرستاننشینی است که باعث کاهش اعتمادبهنفس در میان نویسندگان یزدی شده است. بسیاری از آنها هنوز خود را پیرو میدانند تا پیشگام. امیدوارم با تبدیل شدن یزد به کلانشهر، این اعتمادبهنفس در میان خالقان آثار ادبی تقویت شود و بتوانند هویت فرهنگی خود را با قدرت بیشتری به نمایش بگذارند.
آیا استان یزد نقشی در شکلگیری مکاتب یا سبکهای ادبی معاصر داشته است؟
تاکنون شاعران و نویسندگان یزدی جریانساز نبودهاند تا بتوانند مکتبی مانند مکتب داستاننویسی جنوب یا اصفهان را پایهگذاری کنند. یزد تا پیش از دهه ۷۰ بیشتر یک شهر اقتصادی بود و پس از آن، با تبدیل شدن به یک شهر صنعتی، کمکم عوامل فرهنگی رشد کردند. امیدوارم این روند ادامه یابد و شاهد ظهور جریانهای ادبی تأثیرگذار از یزد باشیم.
نقش ادبیات بومی یزد در الهامبخشی به آثار ملی یا جریانسازی خاص چه بوده است؟
ادبیات بومی یزد تاکنون نتوانسته نقش محسوسی در الهامبخشی به آثار ملی ایفا کند. اگر کسی اشاره کند که مثلاً شاعری مانند سعیدای نقشبند یزدی در طراحی پارچه ذوقآزمایی کرده، باید آثار ملموسی از آن وجود داشته باشد که متأسفانه چنین نیست. ما نیازمند خلق آثاری هستیم که بتوانند فراتر از مرزهای یزد تأثیرگذار باشند.
مهمترین موانع توسعه ادبیات بومی یزد چیست؟ (زبان، امکانات، حمایتها)
در حوزه نمایشنامهنویسی، کمبود حمایت یک مشکل اساسی است. اما در سایر حوزهها، گاهی حمایتهای دولتی خود به مانعی تبدیل میشوند، زیرا هر حمایتی با توقعاتی همراه است که ممکن است آزادی خلاقیت را محدود کند. بهتر است ادبیات بومی بدون وابستگی به نهادهای دولتی رشد کند تا از شعر و داستان سفارشی دور بماند.
آینده ادبیات استان یزد را چگونه ارزیابی میکنید؟
با گسترش فضاهای فرهنگی و تبدیل یزد به کلانشهر، اعتمادبهنفس از دسترفته در میان ادیبان یزدی احیا خواهد شد. این تغییرات، چشمانداز امیدبخشی برای آینده ادبیات یزد ترسیم میکند. البته شرط اصلی این است که خالقان آثار ادبی به خودباوری برسند و با نگاهی مستقل به آفرینش ادبی بپردازند.
چه راهکارهایی برای تقویت جریان ادبی بومی یزد پیشنهاد میکنید؟
افزایش اعتمادبهنفس در میان نویسندگان و شاعران یزدی، کاهش وابستگی به نهادهای دولتی و شکوفایی آزادانه خلاقیتها، تبدیل یزد به یک قطب فرهنگی با استفاده از پتانسیلهای تاریخی و هنری آن، تشویق نویسندگان به خلق آثاری فرامحلی که بتوانند در سطح ملی مطرح شوند، حمایت غیرمستقیم از ادبیات (مانند برگزاری جشنوارههای مستقل و کارگاههای آموزشی) به عنوان راهکارهایی برای تقویت این جریان در استان است. به امید روزی که جریانهای ادبی پویا در یزد شکل بگیرد و این استان به عنوان یکی از کانونهای مهم ادبی ایران شناخته شود.
با این تفاسیر، ادبیات یزد در آستانه تحولی بزرگ است، اما نیازمند خودباوری، استقلال از نهادهای دولتی و تقویت زیرساختهای فرهنگی است. جلالی پندری با نگاهی نقادانه و امیدوارانه، مسیر پیشروی ادبیات یزد را ترسیم کرده و بر ضرورت خلق آثار ماندگار و تأثیرگذار تأکید کرده است.
نظر شما