چاپ نخست كتاب «غدير در آئينه كتاب (معرفي 414 كتاب مستقل درباره غدير و به 8 زبان دنيا)» تاليف محمد انصاري زنجاني با همكاري معاونت پژوهشي و آموزشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از سوي نشر دليلما منتشر و روانه بازار نشر شد.\
كتاب و قلم سابقه هزار و چهارصد ساله با غدير دارند. از روزي كه پيامبر(ص) در صحراي غدير، اميرالمومنين(ع) را به عنوان جانشين خود معرفي كرد، كار حفظ و ثبت آن نيز آغاز شد و در هر زماني حقايق آن انعكاس يافت. خداوند مرداني را براي ثبت اين واقعه عظيم برانگيخت تا در كتابهاي خود «غدير» را به عنوان يك اصل اسلامي ثبت كنند، لذا از قرن اول هجري، همگام با روايت سينه به سينه غدير، كتاب نيز نقش خود را در نقل آن براي نسلهاي بعد ايفا كرد و پرونده پرافتخار غدير را باز نگهداشت و از قرن دوم، كتاب و كتابت به صورتي جدي در مورد آن به كار گرفته شد.
غدير كه كتاب ولايت اميرالمومنين(ع) و حد فاصل بين دوستان و دشمنان اهلبيت(ع) است، با بهكارگيري قلم، از دست دشمنان مصون ماند و كسي نتوانست مانع اين حقيقت بزرگ شود، بهطوري كه مولفان بزرگي از غير شيعه هم درباره غدير كتابهايي نوشتند. اين سربلندي دائمي تشيع است كه حقايقش اينچنين همگان را در مقابل آن تسليم كرده و همه در پيشگاه معارف والاي آن سر تعظيم فرود ميآورند.
در بخشي از مقدمه كتاب با عنوان «غدير در فرهنگ اسلام» ميخوانيم: «از رحلت پيامبر(ص) تا پايان قرن اول هجري، ثبت و تدوين احاديث و تاريخ اسلام از طرف غاصبين خلافت، ممنوع اعلام شده و مجازاتهاي سختي براي اقدامكنندگان به چنين مهمي در نظر گرفته شده بود. علت اصلي اين نقشه، جلوگيري از ثبت مطالبي چون واقعه غدير بود كه با اساس حكومت غاصبين منافات داشت.
اكنون بايد ديد غدير چگونه از اين گذرگاه تاريك گذشته و خود را به نسلهاي آينده مسلمين رسانده است. آنانكه با گذشت 80 روز غدير را به فراموشي سپردند و صاحب غدير يعني اميرالمومنين(ع) را خانهنشين كردند چگونه باور ميكنند كه امروز نام غدير در سراسر جهان شناخته شده و اينك جشن چهاردهمين قرن خود را پشت سر گذاشته باشد.
با چنان دشمنان پر قدرتي كه غدير دارد و با چنان جاهلان فراموشكاري كه نخواستند آنرا بياد بياورند و از گواهي دادن به يك كلمه درباره آن ابا كردند، ولي اينك ميلياردها كلمه در وصفش به رشته تحرير در آمده و نور آن در جهان، معرف بزرگ مذهب اهلبيت(ع) است.
با آنكه هر يك از صد و بيست هزار مخاطب پيامبر(ص) كه در غدير خم حضور داشتند بايد در راه ثبت و ضبط آن واقعه بزرگ اقدامي ميكردند و نكردند، و با آنكه پيامبر(ص) سفارش اكيد كرده بود كه پيام غدير را به نسلهاي آينده برسانيد و اختناق حكومتها مانع از آن شد، ولي باز فرهنگ غني اسلام پر از نام غدير است و در كتب تاريخ و حديث اسلامي در هر كجا و در هر زمان كه تاليف شده باشد نور غدير قابل كتمان نبوده است. همه اينها نظر عنايت الهي است و او حافظ غدير است كه خود آن را نازل كرده است. اگر دين با غدير تكميل شده و نعمت پروردگار با ولايت به درجه كمال خود رسيده، نگهدارندهاش نيكو نگاه خواهد داشت و دشمن عاجزتر از آن است كه در مقابل ذات الهي، آهنگ مخالف برافرازد.»
در تاريخ كتابت واقعه غدير، سه كتاب را بايد به عنوان نخستين كتابهايي نام برد كه ماجراي غدير را ثبت كردهاند:
«1. «كتاب علي(ع)» كه نوشته اميرالمومنين(ع) و با املاي پيامبر(ص) است و اين كتاب از ودايع امامت شناخته شده است كه جز معصومين(ع) كسي به آن راه ندارد. شخصي به نام «معروف» خدمت امام باقر(ع) رسيد و داستان غدير را به نقل از ابيالطفيل براي حضرت نقل كرد. حضرت آن را تاييد كرد و فرمود: «اين مطلب را در كتاب علي(ع) ديدهايم و نزد ما صحيح است».
2. نخستين كتاب از تاليفات بشري كه مساله غدير را در خود ثبت كرده، «كتاب سليمبن قيسالهلالي» است. اين كتاب كه در سالهاي اوليه بعد از رحلت پيامبر(ص) تاليف شده و مولف آن در سال 76 هجري درگذشته، دور از چشم غاصبين خلافت و در بخشهاي مختلف كتاب خود، مساله غدير را آورده و حتي در يك حديث مستقل، ماجراي غدير را به طور كامل منعكس كرده است. اين يادگار هزار و چهارصد ساله، هماكنون موجود است و به فارسي، اردو و انگليسي، ترجمه و بارها چاپ شده است.
3. اولين كتاب مستقلي كه در موضوع غدير تاليف شده، «خطبةالنبي(ص) يومالغدير»، از عالم بزرگ ادبيات عرب، خليلبن احمد فراهيدي متوفاي سال 175 است كه خطبه مفصل پيامبر(ص) در روز غدير را در آن آورده است. اگر چه اين كتاب امروزه مفقود است، ولي نام و خصوصيات آن در تاريخ ثبت شده است.»
مسير فرهنگي غدير را كه چهارده قرن طول آن است، بهطور كلي ميتوان در چهار مرحله ترسيم كرد. مرحله نخست، روايت نام دارد. در طول قرن اول هجري كه تدوين معارف اسلام، ممنوعيت رسمي داشت و اگر هم كتابي نوشته ميشد، مخفيانه بود يا اگر كتابي مجوز پيدا ميكرد، تنها اراجيف غاصبين خلافت بود كه انتشار مييافت. در چنان جوي بهترين كتاب براي غدير، سينههاي امين و حافظههاي قوي افراد بود كه به مثابه كتاب عمل كرد و به خوبي توانست اين راه 100 ساله را بپيمايد و اين وديعه آل محمد(ص) را در خود حفظ كند.
بيش از صد و بيست نفر از صحابه و عده بسياري از تابعين، واقعه غدير را در محافل بيان ميكردند و آن را به نسلهاي بعد از خود انتقال ميدادند، بهطوري كه زيدبن ارقم و حذيفةبن يمان، متن كامل خطبه غدير را كه بيش از يك ساعت به طول انجاميد و حدود 20 صفحه است، حفظ و براي مردم بازگو كردند . از سوي ديگر صاحب غدير (اميرالمومنين"ع") براي اتمام حجت و براي آنكه نسلهاي آينده راه خود را بيابند، در اجتماعات مختلف مردم و در مناسبتها و فرصتهاي گوناگون، مساله غدير را مطرح ميساخت و درباره آن از شاهدان عيني اقرار ميگرفت و حتي در بحبوحه جنگ صفين بر فراز منبر رفت و در آن سخنراني، غدير را بهطور مفصل مطرح ساخت يا در روز عيد غدير در كوفه سخنراني مفصلي درباره آن ايراد فرمود.
فاطمه زهرا(س) در عمر كمتر از سه ماهه خود پس از رحلت پيامبر(ص) بارها غدير را براي مردم متذكر شد و تعجب خود را از چنين جو ظلماني فرهنگي اعلام فرمود. ائمه(ع) نيز از هر فرصت مناسبي براي تبليغ پيام غدير استفاده ميبردند و آن را براي مردم بيان ميكردند تا آنجا كه امام باقر(ع) متن كامل خطبه غدير را براي مردم بازگو فرمود و امام رضا(ع) مناظراتي در اين باره برقرار كرد و حقائق مهمي از آن را بيان فرمود.
از سوي ديگر اصحاب ائمه(ع) حاملان پيام غدير بودند و در حضور امامان(ع) به حفظ و نشر غدير اقدام كردند.
شعر شاعران نيز نقش مهمي در حفظ غدير در طول زمانهاي ظلماني داشته، چه آنكه قالب شعر محفوظتر است و مردم علاقه خاصي به آن دارند. از ساعتي كه خطبه پيامبر(ص) پايان يافت؛ حسانبن ثابت، نخستين شعر را در حضور آن حضرت سرود و دليل روشني شد تا شاعران در طول چهارده قرن در قالب شعر -كه تبليغ نافذي است- غدير را حفظ كنند و براحتي به نسلهاي بعد برسانند.
اينها شكلهاي مختلف فرهنگي بود كه غدير را در قرن اول حفظ كرد و البته اين طرق در قرنهاي بعد نيز ادامه يافت.
مرحله دوم؛ از روايت به تاليف است. از اوايل قرن دوم هجري كه تدوين معارف ديني بهطور رسم آزاد اعلام شد، تبليغ غدير نيز شكلي تازه به خود گرفت و كمكم از شكل روايت به صورت تاليف درآمد. در اواسط قرن دوم به نخستين تاليف مستقل درباره غدير بر ميخوريم كه از «فراهيدي» است. اين مسير ادامه يافت و كتابهاي مختلفي به صورت مستقل يا ضمني در موضوع غدير تدوين شدند، بهطوري كه ابوالمعالي جويني از قرن پنجم ميگويد: «در بغداد در دست صحافي كتابي ديدم كه بر جلد آن نوشته بود: "جلد بيست و هشتم از اسناد حديث من كنت مولاه فعلي مولاه، و بعد از اين جلد بيست و نهم خواهد بود."»!! همچنين ابن كثير دمشقي ميگويد: «كتابي در دو جلد ضخيم ديدم كه محمدبن جرير طبري، احاديث غدير خم را در آن جمعآوري كرده بود.»
مرحله سوم؛ تحقيق در سند و متن است. از قرن چهارم، تحقيق و بحث در متن و سند حديث غدير آغاز شده و قطعه اصلي خطبه غدير كه جمله «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» است در مناظرات مطرح شد و رجال اسناد و ناقلين حديث غدير نيز به دقت مورد بررسي قرار گرفتهاند. كتابهاي شيخ صدوق و سيدمرتضي و شيخ مفيد، بهترين شاهد بر اين مدعايند. اين تحقيقات در قرنهاي چهارم و پنجم و ششم اوج پيدا كرد و تا سال هزار، همچنان پيشرفت و آثار برجستهاي از اين قرون در دست است.
مرحله چهارم؛ شكوفائي علمي غدير است. از اوائل قرن يازدهم هجري تا به امروز با ايجاد ميدان باز علمي، محققان و انديشمندان اسلام، تاليفات بسيار مهمي درباره غدير تاليف و به خوبي از زحمات هزار ساله نتيجهگيري كردند. در اين دوران تمام جوانب غدير جمع، بررسي و تحقيق شدند و در هر جنبهاي بهطور جداگانه كتاب نوشته شد.
ارتباط غدير با قرآن، بحثهاي مفصل در اسناد غدير، بررسيهاي عميق در متن حديث غدير، جمعآوري و تدوين اشعار مربوط به غدير و جوانب ديگر آن مورد توجه خاص واقع شد و در هر مورد كتابهايي تدوين شد.
تحقيقات بزرگاني نظير قاضي شوشتري، علامه مجلسي، شيخ حر عاملي، سيدهاشم بحراني، ميرحامد حسين هندي، علامه اميني و بسياري ديگر از علما، بهترين شاهد اين مدعايند.
علامه مجلسي نيمي از يك جلد از «بحارالانوار» را به مساله غدير اختصاص داد و سيدهاشم بحراني كتابي مستقل بنام «كشفالمهم» تاليف كرد. سيد حامد حسين هندي در 10 جلد 400 صفحهاي از كتاب «عبقاتالانوار» به بحثهاي تحقيقي درباره غدير پرداخت و علامه اميني در 11 جلد كتاب «الغدير فيالكتاب والسنة والادب» جوانبي از غدير و نيز كليه شعراي غدير و شعرهاي آنان را جمعآوري كرد و مطالب مهمي درباره آن آورد. كتابهايي از قبيل «التكميل» از سيدمرتضي حسين و «الغدير فيالاسلام» از شيخ محمدرضا فرجالله نيز نمونههاي ديگري از اين تحقيقات علمياند.
كتابهاي چاپي مربوط به غدير كه در كشورهاي مختلف طبع شده، 289 عنواناند و تفصيل آن به ترتيب كثرت تعداد كتابها چنين است: ايران؛ 179 كتاب (شهرهاي تهران: 57 كتاب، قم: 78 كتاب، اصفهان: 5 كتاب، تبريز: 6 كتاب، كرمانشاه: 1 كتاب، مشهد: 16 كتاب، كاشان: 2 كتاب، يزد: 1 كتاب، شيراز: 1 كتاب، و 12 كتاب كه شهر آنها مشخص نيست)، هند؛ 32 كتاب (شهرهاي دهلي: 7 كتاب، لكنهو: 12 كتاب، كلكته: 2 كتاب، بنارس: 1 كتاب، عليگره: 1 كتاب، محمود آباد: 1 كتاب، بمبئي: 4 كتاب، بيهار: 1 كتاب، و 3 كتاب كه شهر آنها مشخص نيست)، پاكستان؛ 27 كتاب (شهرهاي لاهور: 15 كتاب، كراچي: 8 كتاب، پيشاور: 1 كتاب، سيالكوت: 2 كتاب، راولپندي: 1 كتاب)، عراق؛ 17 كتاب (شهرهاي نجف: 13 كتاب، كربلا: 2 كتاب، عماره: 1 كتاب، بغداد: 1 كتاب)، لبنان؛ 24 كتاب (شهرهاي بيروت: 22 كتاب، صيدا: 2 كتاب).
بحرين؛ 1كتاب، بنگلادش؛ 1كتاب، تانزانيا؛ 1 كتاب (شهر دودوما)، انگلستان؛ 2كتاب (شهر لندن)، مصر؛ 1 كتاب (شهره قاهره) و نروژ؛ 1 كتاب (نام شهر آن مشخص نيست).
چاپ نخست كتاب «غدير در آئينه كتاب (معرفي 414 كتاب مستقل درباره غدير و به 8 زبان دنيا)» در شمارگان 1000 نسخه، 440 صفحه و بهاي 20000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما