چاپ نخست كتاب «روايت نابساماني ما(يادداشتهاي سفر به ولاياتي از كشور)» نوشته محمدعلي عبدلي رحيمي از سوي نشر محمدابراهيم شريعتي افغانستاني(عرفان)، منتشر و روانه بازار كتاب شد.\
اين اثر حاصل سفر نويسنده به كشور افغانستان است كه در آن به ولاياتي نظير؛ هرات، كابل، مزارشريف، ارزگان(پايگاه جنگ با كافران!) و جنوب(نيمدايره خطر) عزيمت كرده و اوضاع كنوني آن را به صورت كتاب حاضر به رشته تحرير درآورده است.
براساس مطالب كتاب، اگر براي مشاهده، بررسي، فهم و تحليل مسائل و اوضاع افغانستان كنوني كه مبدا آن به «اجلاس بن» مربوط ميشود، فصل تازهاي باز كنيم، به نظر ميرسد كه كاري درست كردهايم، زيرا از آن پس تحولات تازهاي به شرح زير در كشور افغانستان رخ داده است:
1- فضاي حاكم بر كل كشور ـخواسته و يا ناخواستهـ متحول شد و سمت و سوي خاصي پيدا كرد. به عبارتي ميتوان گفت: جريان انقلاب پيشين به نحوي رهگيري شد و بر تارك آن، يكباره فضاي ديگري به وجود آمد كه جامعه را در همه زمينهها تحت تاثير قرار داد.
2- به اقتضاي تغيير و وضعيتهاي اجتماعي تازه، القاعده و طالبان كه قدرت سياسي درون كشور بودند، توسط كارگردانان تحول جديد در 22 آبانماه 1380 (13 نوامبر 2001) سقوط كرده بودند، شيوه دشمني خود را با طرف يا طرفهاي مقابل، تغيير داده و با «راهگيري»، «جنگ چريكي» و «انتحار»، به مبارزه خود ادامه دادند.
3- آمريكا و ديگر اعضاي ناتو كه با شعار مبارزه با تروريسم و يا هدف نابودي القاعده و طالبان به افغانستان آمده بودند، نرفتند و اكنون شواهدي از ماندگار شدن آنها حكايت دارد.
4- صدها موسسه غير دولتي (NGO) كه ظاهرا وظيفه انجام و توزبع كمكهاي بينالمللي را بر عهده دارند، توسط كشورهاي غربي و شرقي در كابل تاسيس شده است. با اين كه برخي از مردم افغانستان از عملكرد اين موسسهها راضي نيستند، اما آنان كار خود را ميكنند و با فعاليتهاي مرموز خود توجه جوانان كشور را با عناوين مختلف و جاذبههاي گوناگون كه با فرهنگ و سنت بومي مردم اين سرزمين تناسب هم ندارد، به خود جلب كرده و جامعه را كمكم طبق ميل خود جهت ميدهند و به قول خودشان «ملتسازي» و «فرهنگسازي» ميكنند.
5- گروهها و افراد زيادي با انگيزههاي مختلف و مبادي داخلي و خارجي، در قالب گروههاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي، ديني و غيره، به صورت گسترده و بدون كمترين نظارت و كنترل ـدرست شبيه دورههايي كه بشر هنوز پديده مرز جغرافيايي و قوانين مدني را وضع نكرده بودـ در سراسر اين سرزمين به دلخواه خود فعاليت دارند.
6- برخي از كشورهاي همسايه ذيدخل يا ذينفع در مساله افغانستان، همچنان به مداخله خود ادامه ميدهند.
7- مردم از بيكاري و فقر عمومي به ستوه آمده و كشورهاي خارجي از اين زمينه به نفع مطامع و اهداف خود، تحت عناوين «فرهنگسازي» و «ملتسازي»، به خوبي بهرهبرداري ميكنند.
8- افغانستان حدود سه دهه جهاد و مهاجرت را سپري كرده و دوره خودگرداني منهاي حكومت را تجربه كرده است و در بسياري از زمينهها، تجارب و توفيقاتي داشته و بر بسياري از معضلات فايق آمده و مشكلاتي را همچنان بر سر راه دارد. باور عاميانه «جبر» و «زندان محيط» تا حدي لو رفته و بسياري از مرزهاي جغرافيايي زير پا نهاده شدهاند.
9- تمام آنچه در نكات بالا به آنها اشاره شد، شمايل، حالات يا پديدههاي نوظهوري هستند كه پسزمينه آنها صفحات بزرگي از تاريخ مردم افغانستان است؛ صفحاتي كه از معارف و تمدن كهن، از آداب و سنتهاي بومي، از تجارب ديرين انساني و از انديشه و فرهنگ ديني سرشار است.
اگر اين نوشتار نتواند تصويري از كل جامعه كشور ارائه دهد ـكه از يك كار محدود و فردي انتظارش هم نيستـ دستكم در مورد خودش بيانگر واقعيتهاي زيادي است و ميتواند در كار پژوهش، نمونهاي از موارد مشابه به حساب آيد.
چاپ نخست كتاب «روايت نابساماني ما(يادداشتهاي سفر به ولاياتي از كشور)» در شمارگان 3000 نسخه، 303 صفحه و بهاي 45000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما