کتاب «آيين قرآئت و كتابت قرآن كريم در سيره نبوي» نوشته محسن رجبي قدسي از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد._
از آغاز بعثت كه قرآن كريم با عنوان «كلامالله» و «خاتمالكتب» به تدريج بر قلب خاتمالنبيين(ص) نازل ميشد، پيامبر اكرم(ص) موظف شدند در طول دوران رسالت خويش، ضمن «قرائت» و «تلاوت» آيات بر مردم، «كتاب» و «حكمت» را نيز به آنان تعليم دهند.
به اين ترتيب، تعليم قرآن به صورت «كتاب» نيز در شمار وظايف رسالت آن حضرت قرار گرفت و چون رسالت و دعوت نبي اكرم(ص) جهاني و ابدي است و به هيچ زمان، مكان، نژاد و زبان خاصي محدود نيست و قرآن كريم كه آخرين كلام الهي، آخرين كتاب آسماني و سند نبوت خاتم پيامبران است، بايد تا ابد از گزند هرگونه تغيير، تبديل و تحريف در امان بماند و در دسترس همگان قرار گيرد، در ضرورت تدوين و تاليف آن در مجموعهاي منظم، منسجم، متقن و محكم، شكي باقي نميماند.
به دلايل مختلف، علم «قرائات» و «مرسومالخط» يا «رسمالمصحف» نقش بسيار مهمي در حفظ اصالت و جاودانگي قرآن داشته است كه به اختصار به برخي از آنها اشاره ميشود.
1. قرآن به دو شكل شفاهي و كتبي (قرائت و كتابت) به صورت متواتر، نسل به نسل انتقال يافته و به دست ما رسيده است.
2. ضرورت پاسخ به سوال از چگونگي نزول، ابلاغ، آموزش، ترويج و تثبيت قرائت و كتابت قرآن مجيد و ارتباط قرآن با پديده اختلاف قرائت و اين كه آيا اختلاف در قرائت، از اختلاف در نزول سرچشمه گرفته يا بر اثر اختلاف در اقراي پيامبر اكرم(ص) بوده يا از ابتدايي بودن خط ناشي شده است و بالاخره اين كه قرائت اصلي و متواتر قرآن واحدي كه از سوي خداي احد نازل شده، كدام است؟
3. لزوم آشنايي با كيفيت كتابت قرآن، ابزارهاي كتابت، نوع خط و رسمالخط، چگونگي گردآوري و تدوين قرآن و ترتيب آيهها و سورههاي آن در عهد نبوي و بعد از آن كه از جمله مسائل و مباحث مهم تاريخ قرآن است.
بر پايه آنچه گذشت، سوالهاي اصلي اين تحقيق چنين عنوان شدهاند: 1. آيا پيامبر اكرم(ص) در مقام ابلاغ، آموزش، ترويج و تثبيت قرائت قرآن، آن را به يك شكل و و جه يا با شكلها و وجوه مختلف قرائت و اقرا ميفرمود؟
2. پيامبر خدا(ص) براي ابلاغ، آموزش و ترويج و تثبيت قرائت قرآن از چه روشها و شيوههايي بهره ميگرفت؟
3. رسول اكرم(ص) براي كتابت قرآن كريم چه تدابيري انديشيد و عملكرد اين بخش از رسالت آن حضرت چگونه بود؟
پيشينه اين تحقيق را در كتب سيره، حديث، تاريخ، تفسير و علوم قرآني، به ويژه در كتب و رسائل مربوط به «علم قرائات»، «علم مرسومالخط» يا «رسمالمصحف» و «علم جمع و ترتيب قرآن» يا «تاريخ قرآن» ميتوان يافت، اما چون انبوه روايات اسلامي، با برخي اسرائيليات و فرآوردههاي برخوردهاي مذهبي، حزبي، قبيلهاي و قومگرايانه آميخته است، معمولا در ميان اخبار و احاديث، چندگونگي و تشتت به چشم ميخورد و در بدو امر، محقق را با تناقضاتي روبهرو ميسازد؛ به همين دليل، در مسير تحول و رشد علوم قرآني، هردسته و گروهي، تفسيرها و تحليلهاي مختلفي از اين روايات ارائه كردهاند.
همچنين با توجه به عدم تدوين علمي و جامع علوم قرآني؛ از جمله «نزول قرآن»، «اسباب نزول»، «مكي و مدني»، «ناسخ و منسوخ» و «جمع و ترتيب قرآن» كه بدون نگرشي تام به قرآن و آموزههاي سنت نبوي و تعاليم بزرگان صحابه و ائمه طاهرين(ع) تدوين شده است و به دليل فقدان نظام روششناختي دقيقي در تحليل و بررسي سنت و سيره نبي اكرم(ص) و متعارف نبودن مطالعه تطبيقي قرآن و سيره، به رغم وفور منابع سيره نبوي و گسترش نسبي مرزهاي دانش و تحقيق در علم قرائات و رسمالمصحف، نحوه بنيانگذاري پيامبر اكرم(ص) در دو حوزه قرائت و كتابت قرآن كريم، همچنان ناگشوده و حتي ناشناخته مانده است.
تعريف «بنيانگذاري»
كلمه «بنيان» به معناي «بنياد» است كه مركب از «بن» به معناي «پايان، پايه، ريشه، اصل و ابتدا» و «ياد» به معناي «اساس» است. تركيباتي چون «بنيان كردن»، «تاسيس» و «بنيان نهادن» (بنا كردن و شروع كردن) از آن ساخته شده است. همچنين تركيب «بن افكندن سخن» به معناي «عنوان كردن، گفتن» و «بن افكندن نامه» به معناي «نوشتن نامه» آمده است.
بنابراين «بنيانگذار» كسي است كه با دانش و آگاهي و همراه با آيندهنگري و برنامهريزي، كاري را شروع ميكند و به نحوي آن را به انجام ميرساند كه مايه استواري، برقراري، تداوم و استمرار آن باشد.
پس منظور از «بنيانگذاري قرائت و كتابت قرآن كريم» اين است كه پيامبر اكرم(ص) با آغاز نزول قرآن، موظف شدند «قرائت» و «كتابت» قرآن را همانطور كه نازل و تعليم شده است، تحت نظارت و اشراف وحي الهي، بنيان نهند و با برنامهريزي روشمند و هدفمند، آن را بر پايه و اساس متقن و مطمئني، استوار و برقرار سازند تا قرآن كريم بدون هيچ نقص و تغيير، تداوم و استمرار يابد و در دسترس همگان قرار گيرد.
تعريف «قرائت»
«قرا» واژهاي است كهن كه ريشه در زبانهاي سامي دارد و در اصل به معناي «خواندن» است. «در زبان عبري: قرا (qara)، در فنيقي، نبطي، پالميري (تدمري): ق را (QR’)، در آرامي: قرا (qer) و در آرامي شاهنشاهي: قريت (qryt) به معناي «خواندن، بلند و شمرده خواندن، دعوت كردن، صدا زدن و ادعا كردن» آمده است. در زبان سرياني: قريانا (keryana) به معناي «خواندن يا تدريس كتب مقدس، دعاهايي كه يك فرد مسيحي در روز ميخواند و بخشي از كتابهاي مقدس كه بايد خوانده شود (qeryona)» و قريا (qoruya) به معناي «خواننده، خواننده كتاب مقدس» و قرينا (Qryn’) و قرآن (Quran) و كتبا دقرنا (KTB’DQRN’) به معناي «خوانش، كتاب دعا» و قرا (qera) به معناي «خواندن و بانگ برآوردن» است.
در عربي نيز «قرا -َ قراءة» به معناي «خواندن، از بر خواندن و فصيح خواندن» است.
تعريف «تلاوت»
تلاوت، مصدر است از ريشه «ت ل و»، به معناي «خواندن، از بر خواندن و پيروي كردن». در زبان سرياني نيز تلا (Tla) به معناي خواندن آمده است. راغب ميگويد: «تلي: تبعه متابعة»؛ از او پيروي كرد؛ به طوري كه ميانشان چيز ديگري حائل و واسطه نشد. اين متابعت، گاهي با جسم و گاهي با فرمانبري از حكم است كه مصدرش «تُلو و تِلو» است؛ و گاهي با قرائت و تدبر معناست كه مصدش «تلاوة» است.
فرق تلاوت با قرائت
شيخ طوسي (460 قمري) تلاوت و قرائت را در قرآن به يك معنا ميداند. راغب معتقد است كه در قرآن، قرائت به معناي اتباع است و تلاوت، مختص اتباع از كتابهاي الهي است كه با قرائت و عمل به مضامين آن حاصل ميشود؛ از اينرو هر تلاوتي قرائت است، ولي هر قرائتي تلاوت نيست. بنابراين: تلاوت؛ با قرائت و پس از آن شكل ميگيرد. در تلاوت، مفهوم خاصي (دوباره خواني يا بازخواني) نهفته است؛ يعني تلاوت، قرائتي است كه انسان آن را همان گونه كه دريافت كرده، با خود دارد و با آن همنشين و مأنوس و در پي آن روان است و گويي پياپي، كلام و صداي صاحب سخن را ميشنود و ميتواند در همه جا آن را پي جويي و تدبر كند.
تلاوت يعني تدبر در قرآني كه شخص قبلا شنيده و به قلب و ذهن خويش سپرده است و اكنون در حال بازخواني آن است؛ هرچند از روي نوشته بخواند.
تعريف «كتابت»
«كتابت» از واژگان دخيل است كه از زبان عربي گرفته شده و اينك جزو واژگان فارسي شمرده ميشود، اما تمام معاني آن از عربي به فارسي منتقل نشده است.
كتابت در عربي علاوه بر نوشتن، به معناي خط و رسمالخط نيز هست، ولي در فارسي غالبا به معناي نوشتن به كار ميرود و حوزه كاربرد آن، محدود به متون اسلامي است. امروزه برخي در علوم قرآني، لفظ «نگارش» را به همان معنا به كار ميبرند كه كلمهاي فارسي، با هويت دستوري اسم مصدر است و كاربرد آن در تركيب «آيين نگارش» رايج است.
بنابر مطالب پيشين، «بنيانگذاري كتابت قرآن»، علاوه بر معناي نوشتن قرآن، معناي تعليم رسمالخط و جمع و تدوين آن در مجموعهاي منظم و نوشتاري به نام «مصحف» توسط پيامبر اكرم(ص) را نيز دربرميگيرد.
چاپ دوم کتاب «آيين قرآئت و كتابت قرآن كريم در سيره نبوي» در شمارگان 1000 نسخه، 380 صفحه و بهاي 60000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما