ترجمه پروژه محور
-
یاشار جیرانی از چالشهای پروژه محوری در ترجمه میگوید؛
پروژه فکری از رهگذر ترجمه عملاً بیمعناست/ تفکر فقط در خواندن و نوشتن معنا پیدا میکند
آنچه معمولاً «پروژه فکری» در ترجمه خوانده میشود روبنای این تغییر بنیادین و زیربنایی است که ناخواسته و به موازات آشنایی بیشتر آکادمی مدرن غربی و تخصصی شدن حوزهها و عرصههای متعدد در علوم انسانی اتفاق افتاده است.
-
تجربه ترجمه پروژهمحور در گفتوگو با زینب کاظمخواه
تکرار، آفت ترجمههای پروژهمحور است
زینب کاظمخواه معتقد است: از فواید ترجمه پروژهمحور این است که مترجم روی آن موضوع اشراف پیدا میکند و همین باعث میشود که ترجمهها از اعتبار بیشتری برخوردار شوند. گرچه موضوعی کار کردن در ترجمه خوبیهایی دارد اما میتواند آفتهایی هم داشته باشد اینکه خود مترجم به مرور ممکن است دچار دلزدگی در ترجمه شود.
-
بایدها و نبایدهای ترجمههای پروژهمحور در گفتوگو با امیر خراسانی
علوم انسانی و بحران مترجمان حرفهای!
ما در حال حاضر در یک دوران فترت به سر میبریم. من در دورهای از زندگیام ادبیات انگلیسی خواندهام، در آن دوران ما استادی داشتیم که به درستی میگفت شما تا زمانی که هنوز 5هزار صفحه برای خودتان ترجمه نکردهاید، حق ندارید چیزی را منتشر کنید! اما اکنون با معضلی روبهرو هستیم که هر فرد یک مقدار زبان انگلیسی میداند، سریع میخواهد ترجمه کند!
-
مترجم آثار «آلن تورن» از اهمیت ترجمههای پروژهمحور میگوید:
هرگونه مواجهه با «وضعیت موجود» مستلزم اتخاذ پروژهای فکری است
صادقی زاده میگوید: هرگونه مواجهه با «وضعیت موجود» مستلزم اتخاذ پروژهای فکری است در غیر این صورت علوم انسانی از رسالت خود بیگانه میشود. اهمیت و ضرورت داشتن پروژه فکری بخشی جدایی ناپذیر از رسالت ذاتی علوم انسانی است.