شنبههای خیامی
-
شنبههای خیامی- ۱۳
«از مِهر که پیوست و به کین که شکست؟»؛ روایتی متفاوت از خداگرایی مطلق
بوشهر- خیام در رباعی «ترکیبِ پیالهای که در هم پیوست / بشکستنِ آن، روا نمیدارد مست…» تاکید میکند که کاری مانند خُرد و شکسته کردن چیزی عزیز و گرانبها که از دست مستان لایعقل نیز عملی نمیشود، امکان ندارد که خدواند بزرگ آن را عملی کند.
-
شنبههای خیامی- ۱۲
«این کوزه که آبخواره مزدوری است…»؛ متذکر ناپایداری دنیا
بوشهر- «ناپایداری دنیا» از مهمترین کلیدواژههای خیام در رباعی است که در رباعی «این کوزه که آبخواره مزدوری است / از دیده شاهی و دلِ دستوری است…» به شکل پررنگی بدان توجه کرده است.
-
شنبههای خیامی- ۱۱
«فردا همه آن بُوَد، که دی ساختهاند»؛ انعکاس رابطه خیام با عرفان
بوشهر- خیام نیشابوری در برخی از رباعیات خود نظیر «آن را که به صحرای علل تاختهاند / بیاو، همه کارها بپرداختهاند…» به اندیشهها و باورهای عارفان نیز گریزی زده است که اتفاقاً این رباعیات با استقبال صوفیان نیز مواجه شده بودند.
-
شنبههای خیامی - ۱۰
«در شش جهت آنچه گِردِ ما گستردند…»؛ روایتی روان از انکارناپذیری مرگ
بوشهر – خیام در رباعی «در شش جهت آنچه گِردِ ما گستردند…» میگوید که این روزگار که متشکل از شش جهت و چهارطبع و هفت اختر و دوازده برج است، همه آدمها را به کام مرگ میکشاند.
-
شنبههای خیامی- ۹
«فارغ بنشین تو بر لب سبزه و جوی»؛ تاکیدی بر درستزیستن
بوشهر- «بردار پیاله و سبوی ای دلجوی / فارغ بنشین تو بر لب سبزه و جوی…» دیگر رباعی است که در آن خیام بر درستزیستن با اتکا بر شادی درست و در حال زندگی کردن تاکید کرده است.
-
شنبههای خیامی- ۸
«خوشباش که پختهاند سودای تو دی…»؛ تلنگری برای رهایی از جبر محتوم
بوشهر- رباعی «خوشباش که پختهاند سودای تو دی…» که از رباعیات اصیل خیام است، بر نوعی آزادی در رفتار و رهایی از جبر محتوم دلالت میکند.
-
شنبههای خیامی - ۷
«این مایه ندانی که چو رفتی رفتی»؛ سفارش غنیمت وقت
بوشهر- رباعی «ای آنکه تو در زیرِ چهار و هفتی / وز هفت و چهار، دایم اندر تفتی…» که یکی از اصیلترین رباعیات خیام شناخته میشود، اغتنام فرصت و وقت را سفارش میدهد.
-
شنبههای خیامی- ۶
«این سفلهجهان، به کس نمانَد باقی»؛ تلاشی برای جستوجوی فلسفه زندگی
بوشهر- خیام در رباعی «آنها که کهن بُوَند و آنها که نُوَند/ هریک به مراد خویش لَختی بدُوَند…» به دنبال متنبه کردن انسان است تا فلسفه زندگی را جستوجو کند.
-
شنبههای خیامی- ۵
«باز آمدهای کو که به ما گوید راز»؛ تاکیدی بر ناگشودگی راز هستی
بوشهر - «باز آمدهای کو که به ما گوید راز» نوعی پرسش انکاری است؛ یعنی هیچ «بازآمدهای» وجود ندارد. خودِ گوینده این فکر نیز قائل به این است که راز هستی بر کسی مکشوف نیست و نخواهد بود.