شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۲
«فردا همه آن بُوَد، که دی ساخته‌اند»؛ انعکاس رابطه خیام با عرفان

بوشهر- خیام نیشابوری در برخی از رباعیات خود نظیر «آن را که به صحرای علل تاخته‌اند / بی‌او، همه کارها بپرداخته‌اند…» به اندیشه‌ها و باورهای عارفان نیز گریزی زده است که اتفاقاً این رباعیات با استقبال صوفیان نیز مواجه شده بودند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بشیر علوی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی: یازدهمین شنبه‌های خیامی به رابطه خیام با عرفان اختصاص دارد. چراکه رباعیاتی از خیام به ما رسیده است که رنگ و بوی عرفان دارد و در آن می‌توان از اندیشه‌ها و باورهای عارفان نیز ردپایی یافت. این رویکرد بنا بر قول استاد میرافضلی «از شگفتی‌های جهان رباعیات خیام است.»

طبق برخی از منابع موجود، صوفیان از رباعیات خیام بهره می‌بردند و از آن استفاده می‌کردند. در کتاب «در جست‌وجوی خیام» آمده است که «با این همه نمی‌توان به کلی خیام را بیگانه از حوزۀ متصوفین گفت، چنانچه قفطی در این باب نوشته است «متأخرین صوفیه فریفته اشعار او شده و آنها را مطابق طریقۀ خویش تأویل و تفسیر می‌کنند». قفطی در اواسط قرن هفتم مرده و کتاب تاریخ الحکما را در اواخر قرن ششم نوشته است و از آن چنین بر می‌آید که در آن تاریخ، اشعاری از خیام متداول بوده و متصوفین آن را برای تائید فکر خود به کار می‌برده‌اند.». استاد میرافضلی در پاورقی صفحه ۱۷۶ کتاب «رباعیات خیام و خیامانه‌های فارسی» آورده است که «قاعدتاً داوری قفطی عرب زبان، بایستی بر مبنای شعرهای عربی منسوب به خیام باشد، اما در مورد شعرهای فارسی او نیز درست می‌آید». یکی از رباعیاتی که همراه با آموزه‌های عرفانی و در کنار اندیشه‌های آنهاست و بعضی از صوفیان آن را در آثار خود آورده یا به استقبال آن رفته‌اند، رباعی زیر است که در نزهه‌المجالس سده هفتم قمری و سراج‌السایرین ۵۱۳ قمری و کنوزالحکمه ۵۳۳ قمری و روح الارواح ۵۳۹ قمری آمده است و از نظر قافیه نیز همان چهارقافیه‌ای است که با لحاظ کردن همین ویژگی می‌توان آن را از ویژگی‌های رباعیات خیام دانست:

«آن را که به صحرای علل تاخته‌اند

بی‌او، همه کارها بپرداخته‌اند

امروز، بهانه‌ای در انداخته‌اند

فردا همه آن بُوَد، که دی ساخته‌اند»

اگر چکیده و زبده‌ای از این رباعی را در نظر بگیریم، در مورد اراده بی‌چون وچرای خداوند بر عالم هستی است. اقرار به جاری و ساری بودن اراده الهی در ساخت و باخت روزگار است یا به قول مولوی: «غیر حق در ملک حق فرمان کراست».

محمدرضا ترکی، «صحرای علل» را این جهان می‌داند که همه پدیده‌های آن در چنبره نظام جبری علت و معلولی قرار دارد و هرگاه علت چیزی حادث شود، بی‌تردید و بی‌اختیار معلول آن نیز در پی حادث می‌شود. طبق این مفهوم، این سرنوشت آدمی است که در پی همین جبر و چارچوب جبر باید تحلیل شود، البته نباید از اراده انسان نیز غافل بود و اگر عنصر و اراده انسان را از گردونه علت و معلول خارج کنیم و آن را کاملاً نادیده بگیریم، می‌توانیم در این چارچوب سخن بگوییم.

این رباعی در آثار صوفیانی مانند سمعانی و شیخ احمد جام و سنایی آمده است و بنا بر نقل استاد میرافاضلی از دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی، وی رباعی زیر را به اقتفای رباعی خیام سروده است. به استقبال شعر خیام رفتن اوحدالدین کرمانی، گویای توجه و نگاه صوفیه به رباعیات خیام بوده است:

«خوش باش که در ازل بپرداخته‌اند

کار من و تو، بی من و تو ساخته‌اند

بر نطع قضا، به کعبتین تقدیر

نرد من و تو، بی من و تو باخته‌اند»

همین اسقبال رفتن‌ها و آوردن این رباعی در اشعار صوفیان یا در کتب علمی آنان، می‌توان ادله‌ای محکم باشد که صوفیان به رباعیات خیام دل داشته‌اند و آن را در میان داستان‌ها و کلاس‌ها و سخنرانی‌های خود ذکر می‌کردند و با رباعیات خیام رابطه‌ای همسو و همدل داشته‌اند.

تحلیل‌ها و توضیحات سطحی و کم‌رمقی گاهی در بعضی از نوشته‌های مربوط به رباعیات خیام دیده می‌شود که تلاش می‌کنند، خیام را با توجه به این گونه رباعیات و ویژه رباعی فوق، نیهلیسم و منکر معاد نشان دهند و برای این نظریه، گاهی هم دلایلی سطحی‌تر مطرح می‌کنند. نه این رباعی و نه هیچکدام از رباعیات خیام مبنایی بر انکار معاد از نظر خیام و نیهلیسم بودنِ وی ندارد و این پیوست‌ها از سوی خیام‌شناسان رد شده است. به ظاهر می‌توان گفت که هم مفهوم این گونه رباعیات را می‌توان در آیه‌هایی نظیر ۷۸ سوره نسا و آیه ۳۶ سوره دهر، یافت که به مراتب می‌فرماید «تا خدا نخواهد شما نخواهید خواست و همه چیز از جانب خداست».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین

اخبار مرتبط