روحی برندق در ابتدا به معرفی کتاب «حدیث عنوان بصری» پرداخت و گفت: حدیث عنوان بصری از احادیث شاخص اخلاقی و عرفانی است و خصوصاً آیتالله سید علی قاضی طباطبایی رحمهُالله عنایت خاصی به این حدیث داشتند و دیگران را به همراه داشتن و مطالعه مکرر این حدیث توصیه میکردند. ویژگی حدیث این است که مطالب را خیلی مرتب و زنجیروار آوردهاست. عباراتی که در این حدیث به صورت جامع آمده، در سایر احادیث نیامدهاست. مثلاً عبارت شاخصی در این حدیث هست که در جای دیگر اینگونه با صراحت بیان نشدهاست: «اگر کسی به تو گفت: اگر یکی بگویی ده تا میشنوی، بگو: اگر ده تا هم بگویی یکی نمی شنوی».
شاگرد حضرات آیات بهجت و سعادتپرور رحمه االله در نقد شروح متعددی که بر این حدیث نوشته شده، گفت: شارحان، عبارت حدیث را سوژه قرار داده و حرفهای خودشان را زدهاند و توجه زیادی به کلام خود امامصادق علیهالسلام نداشتند. البته این آسیبی است که به بسیاری از کتابهای دینی زمان ما وارد است. در حالی که باید معنانی عبارت امام بیان شود و بعد مشخص شود کدام معنا ترجیح دارد؛ و همچنین اقوال دیگران در مورد عبارت بازگو شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: کتاب حاضر دو بخش است؛ بخش نخست که بیشتر کتاب را تشکیل میدهد، شرح متن حدیث است و همت ما در این بخش بر حل چالشها و مشکلات معنایی آن است. مثلاً عبارتی از حدیث این است: «وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیا هَرَبَک مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَک لِلنَّاسِ جِسْراً»؛ یعنی از فتوی دادن بگریز همان گونه که از دست شیر می گریزی، و گردن خود را پل برای مردم قرار مده؛ این عبارت منافات دارد با این همه اجتهادی که انجام میشود و منافات دارد با احادیث دیگری، نظیر اینکه امام به ابانبنتغلب فرمود: بنشین و فتوا بده. به نظر من جمع دو مطلب این است که امام میخواهند بفرمایند خودت را کسی ندان و انانیت نداشته باش و تنها بگو از قرآن و روایات اینطور فهمیدم، نه اینکه برای اجتهاد تلاشی نکنی. ضمناً برای کسانی که حوصله مطالعه تفصیلی ندارند، گزیده نکات محتوایی هم در انتهای فصل اول آمدهاست.
وی در پایان معرفی کتاب «حدیث عنوان بصری» گفت: در بخش دوم که بخش کوچک کتاب است، بررسی سندی حدیث انجام شدهاست. برای بخش دوم در میان رجال حدیثی سنی و شیعه جستوجو کردم و کسی را به این نام (عنوان بصری) نیافتم؛ حتی کسانی را که نامشان با او مشابهت داشت، بررسی کردم، اما آنها بنا بر قرائن تاریخی نمیتوانند همان «عنوان بصری» باشند. پس از حیث رجالی، این حدیث، حدیث معتبری نیست؛ اما از حیث محتوایی بکر است و این حدیث مطابق با قرآن، مسلمات حدیثی و عقل است. بزرگانی چون شهید ثانی نیز این حدیث را تلقی به قبول کردهاند. همچنین بسیار بعید است که چنین نثری از غیر امامصادق علیهالسلام صادر شده باشد.
روحی برندق در ادامه جلسه کتاب «رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام» را معرفی کرد و گفت: این حدیث از حیث سند بسیار معتبر است و در منابع اولیه هم آمدهاست. اما محدث نوری مُصر است که اصل حدیث در «تحف العقول» آمده و آنچه در «خصال» و »من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق آمده، خلاصه حدیث است؛ اما ما با تلاش بسیار و با تحلیل هر دو نقل به این نتیجه رسیدیم که برعکس است؛ نقل صدوق در کتابهای «خصال» و »من لا یحضره الفقیه» درست است و نقل ابن شعبه حرانی در «تحف العقول» که خیلی مفصلتر هم هست، اصلاً از معصوم صادر نشدهاست؛ زیرا حرفهایی در آن است که محال است از معصوم صادر شود. در مورد این مطلب در کتاب توضیح داده و دلایل مختلف ارائه شدهاست. بحث سندی در این کتاب از کتاب «حدیث عنوان بصری» مفصلتر است. در مقدمه این کتاب، چالشهای ساختاری حدیث بررسی و از جمله به این سوال پاسخ داده شده که چرا در این رساله، اشارهای به حق اهلبیت علیهمالسلام نشدهاست. بر این حدیث هم شروح متعددی نوشته شده، ولی همان نقدی که قبلاً ذکر شد بر بسیاری از این شروح هم وارد است.
نظر شما