چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۳:۱۴
مفهوم دوران كودكي و ارتباط آن با ادبيات كودك

كارشناسان ادبيات كودك و نوجوان در نشست «دوران كودكي و ادبيات كودك» مفهوم دوران كودكي و ارتباط آن را با ادبيات كودك از بعدهاي تاريخي، جامعه‌شناسي و فرهنگي بررسي كردند.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين نشست عصر ديروز سه‌شنبه(13 بهمن‌ماه) با حضور شهرام اقبال‌زاده، دبير انجمن نويسندگان كودك و نوجوان، حميدرضا شاه‌آبادي، مدير انتشارات كانون پرورش فكري كودك و نوجوان، عليرضا كرماني، نويسنده كتاب جامعه‌شناسي دوران كودكي و سيدمهدي يوسفي، در سالن اجتماعات شهر كتاب مركزي برگزار شد.

در ابتداي اين نشست، حميدرضا شاه‌آبادي درباره دوران كودكي، گفت: دوران كودكي را به سختي مي‌توان تعريف كرد و اين كه كودك كيست و كودكي چيست را علي‌رغم ظاهر ساده‌اي كه دارند به سختي مي‌توان تعريف كرد و تا كنون تعاريف متعدد بيولوژيكي، روان‌شناختي، جامعه‌شناسي و ... از مفهوم دوران كودكي ارايه شده است.

وي افزود: دوران كودكي پديده نيست بلكه يك مفهوم ذهني است كه با توجه به ويژگي‌هاي ذهني ما شكل مي‌گيرد، به هين علت تعريف كودكي ميان اقوام و كشورهاي گوناگون متفاوت است. از منظر اجتماعي زماني كه انسان نقشي اجتماعي بر عهده مي‌گيرد ديگر كودك نيست، در نگاه جامعه كودك كسي است كه هيچ‌گونه تكليف اجتماعي ندارد و سن در اين تعريف در نظر گرفته نمي‌شود. در جوامع گوناگون بسته به اين كه افراد در چه سني تكليف اجتماعي به عهده مي‌گيرند، مفهوم دوران كودكي نيز تغيير مي‌كند.

نويسنده كتاب «ديلماج» با اشاره به اين كه در جوامع مرفه دوران كودكي طولاني‌تر و در جوامعي كه سطح اقتصادي ضعيفي دارند، دوران كودكي كوتاه مي‌شود، عنوان كرد: بسياري از كالاهايي براي كودكان توليد مي‌شوند نظير كتاب و وسايل بازي دوران كودكي را طولاني‌تر مي‌كند. مفهوم دوران كودكي همان‌طور كه در مكان‌هاي گوناگون متغير است در زمان‌هاي مختلف نيز متفاوت است.

شاه‌آبادي افزود: در ايران باستان دوره‌اي به نام كودكي نداشتيم و عده‌اي از باستان‌شناسان اشيايي را پيدا كردند كه فكر مي‌كنند وسيله بازي كودكان بوده‌اند. بر مبناي اظهارات كارشناسان در اين حوزه دوران كودكي معنايي نداشته است و بچه ها كارهايي كاملا جدي انجام مي دادند. قوم اسپارت بچه‌ها را براي سربازي محك مي‌زدند و بچه‌هاي كم‌توان را مي‌كشتند، ايرانيان باستان نيز به خانواده‌هايي كه فرزند پسر داشتند مقرري ماهيانه مي‌دادند در واقع خون‌بهاي پسران را مي‌پرداختند.

وي با اشاره به اين كه در دوران قرون وسطي، تفاوت ميان تفاوت سني تفاوت ميان كودكان و بزرگسالان ايجاد نمي‌كرد بلكه تفاوت‌ها كمي بود، عنوان كرد: كودكان در آن دوران تنها به خاطر قد كودك شناخته مي‌شدند و سن آنها تاثيرگذار نبود. در ايران باستان نيز پهلوانان شناسنامه نداشتند و بر اساس توانايي‌هاي اوليه افراد بزرگي و كوچكي آنها را محك مي‌زدند.

نويسنده كتاب «مقدمه‌اي بر ادبيات كودك؛ بحثي در شناخت مفهوم كودكي» گفت: زماني كه كتاب نيست و سطح سواد در جامعه پايين است افراد بر اساس توانايي گفت‌وگو هم‌سنگ مي‌شوند اما سواد و مطالعه اين فاصله را بيشتر مي‌‌كند و با اختراع چاپ و زياد شدن حجم كتاب همچنين مطرح شدن دانش افراد بيشترين شكاف ميان افراد اجتماع به ويژه كودكان و بزرگسالان ايجاد شد.

وي اظهار داشت: در دوران رنسانس ابتدا تحول اقتصادي شكل مي‌گيرد سپس تحول فرهنگي و هرچه وضع اقتصادي جامعه بهتر باشد فرهنگ آن نيز بالاتر خواهد بود. با اين تفاسير رفته رفته تفكر درباره كودكي نيز تغيير مي‌كند. در اواخر قرن 17 «فيليپ آريس» نخستين كسي بود كه اين بحث را مطرح كرد و پس از آن «جان لاك» مباني تربيت كودك را نوشت و براي اولين‌بار به ضمير پاك و دست نخورده كودكان به عنوان كساني كه آمادگي يادگيري مسايل را دارند، اشاره كرد. و پس از «لاك» در قرن 18 «روسو» با نوشتن كتاب «اميل» تفكرات «لاك» را بيشتر بسط و گسترش داد. در نهايت نخستين كتاب كودك كه به آموزش و سرگرمي كودكان توجه دارد توسط «جان نيوبري» نوشته شد البته پيش از آن كتاب‌هاي مذهبي و كليسايي براي كودكان وجود داشت.

شاه‌آبادي گفت: در دوران منتهي به مشروطيت نيز كتاب‌هاي «سرگذشت يتيمان» و «احمد» براي كودكان نوشته شد. به تدريج در نقد نظام تربيتي به بازي و سرگرمي بچه‌‌ها تاكيد كردند و ايران به سوي مدرنيسم حركت كرد و رفاه ايجاد شده كودكان را از بازار كار دور كرد.

سپپس عليرضا كرماني، با اشاره به اين كه گفتمان كودكي يكي از زيرشاخه‌هاي مدرنيته است، پيش‌فرض‌هايي را درباره گفتمان كودكي به شرح «كودكي يك برساخته اجتماعي است»، «كودكي متغير و وابسته مدرنيته است»، «ادبيات كودكي متغير و وابسته گفتمان كودكي است»، «رابطه‌اي كاركرديميان مدرنيته و گفتمان كودكي و ميان گفتمان كودكي و ادبيات كودك وجود دارد» برشمرد.

وي با بيان اين كه در كتاب «قرن‌هاي كودكي» فيليپ آريس عنوان شده در دوران قرون وسطي هيچ تصوري درباره كودكي وجود نداشت، گفت: اين مساله به اين معنا نيست كه كودك وجود نداشت يا كودكي ارزش نداشت زيرا در تمام دوران والدين فرزندان خود را دوست داشته‌اند اما كودكي مساله خاصي نبوده كه مورد توجه باشد، در آن دوران وسايلي كه براي بزرگيالان قابل استفاده بود كودكان نيز استفاده مي‌كردند. اما اكنون حتي نهاد كودكي داريم و اهميت بيشتري براي آن قاليم.

نويسنده كتاب «جامعه‌شناسي دوران كودكي» ظهور و سقوط ادبيات كودك را تابعي از گفتمان كودكي دانست و گفت: در قرون وسطي گفتمان جامعه طبقاتي است و گفتمان طبقاتي تفاوتي ميان كلام زن، مرد و كودك قايل نيست. در آن دوران ساختار اجتماعي مبني بر خانواده گسترده بود تمام افراد (مادربزرگ و پدربزرگ، عمو و ...) باهم زندگي مي‌كردند و ساختار اقتصادي مبتني بر اقتصاد در خانواده بود و محل كار زندگي افراد يا يكي بود يا فاصله چنداني نداشت در نتيجه فرزندان شغل پدران را ياد مي‌گرفتند و جامعه‌پذيري خود به خود اتفاق مي‌افتاد اما اكنون خانواده هسته‌اي (پدر، مادر و فرزند) و محل كار از خانه جدا شده است به همين علت دغدغه جامعه پذير به وجود آمد براي رفع اين دغدغه نهادهايي نظير آموزش و پرورش به وجود آمد و كودكي در دوران مدرن داراي اهميت شد.

در بخش ديگري از اين نشست سيد مهدي يوسفي گفت: زماني كه درباره كودكي سخن مي‌گوييم درباره موضوع خاصي صحبت مي‌كنيم كه امكانات و ديد خاصي را به ما مي‌دهد. كودك و كودكي دو سازه‌اند كه يكي مفهوم و ديگري دوره‌اي از زندگي است. ديدگاه جامعه درباره كودك را مب‌گوييم دوران كودكي.

وي با اشاره به اين كه كودكي هيچ ارتباط علي با ادبيات ندارد عنوان كرد: زماني كه مي‌گوييم كودكي به وجود آمد معناي آن ايجاد ادبيات كودك است. در ادبيات شكل‌هاي گوناگوني داريم از جمله ادبيات كودكي و در اين حوزه نيز مانند ساير حوزه‌ها نقد ادبي، مطالعات ادبي و عوامل تاثير گذار بر ادبيات كودكي را داريم. براي ادبيات كودك تئوري‌هاي ادبي خاصي مطرح است كه با تئوري‌هاي ادبي بزرگسال متفاوت است.

يوسفي با اشاره به اين كه كساني كه خلق ادبي مي‌كنند . براي كودكان مي‌نويسند بايد تصوري از كودكي داشته باشند بيان كرد: در اين حوزه نويسندگاني مطرح مي‌شوند كه نگاهي ويژه به كودكي دارند. در واقع ادبيات يك مولود اجتماعي است و اين كه چطور مسايل را مطرح مي‌كنيم بستگي به امكانات اجتماعي دارد. به طور مثال داستان‌هاي «هري پاتر» به هيچ عنوان در قرن ششم ايران نوشته نمي‌شد.

وي در پايان با اشاره به اين كه در دهه‌هاي اخير با مقايسه ادبيات كودكان تغييرات آن را در مي‌يابيم عنوان كرد: در دهه 60 كتاب‌ها به گونه‌اي است كه كودك سرش به سنگ مي‌خورد و بر مي‌گردد، در دهه 70 كودكان به گونه‌اي وارد فرهنگج مدرن مي‌شوند و در دهه 80 با مفهوم جديدي از ادبيات كودك مواجهيم و مسايل اجتماعي بزرگسال را در فضايي فانتزي براي كودكان مي‌نويسيم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها