در نشست تخصصي «بررسي وضعيت موجود و تبيين مطلوب ترجمه»، دكتر بيدج هدف از ترجمه را آشنايي با فرهنگ ديگري و بعد يافتن خود در آن فرهنگ دانست و كفت: اگر اشتراكات انساني در ترجمه وجود داشته باشد، ترجمه بسامان است. در ادامه، مصطفي رحماندوست با تاكيد بر حضور كارشناسان غيرسياسي، به ظرفيت بالاي ادبيات كودكان ايران براي ترجمه اشاره كرد./
در ابتداي مراسم، دكتر صابري، دبير جلسه به معرفي «پروژه آسيبشناسي ترجمه» پرداخت. به گفته وي، تيم پژوهش با سرپرستي دكتر جعفري اقدم و دعوت از كارشناسان و اساتيد ذيصلاح شكل گرفت، اطلاعات لازم از طريق توزيع پرسشنامه در داخل و خارج كشور جمعآوري و پس از بررسي و تحليلهاي لازم، نتايج در 1200 صفحه به همراه 600 صفحه اسناد پشتيبان منتشر شد.
سپس دكتر مجيد جعفري اقدم، سرپرست پروژه به تشريح جزئيات طرح پرداخت. به نظر وي همه كتابهايي كه در زمينه معارف اسلامي در محدوده زماني دهه هشتاد در ايران و خارج از كشور به زبانهاي مختلف ترجمه و چاپ شده بود، مورد بررسي قرار گرفتند.
اين پژوهش داراي سه محور بود:
1) جمعآوري اطلاعات موجود درباره دهه هشتاد در موضوعاتي مانند ترجمه در ايران، ترجمه در خارج، مترجمان و ويراستاران ايران، مراكز خارجي ترجمه و ناشران خارجي كه بسته به سلايق خود كتابهايي را از فارسي ترجمه كردهاند.
2) شناسايي چالشهاي موجود، كه در قالب تشكيل جلسات كارشناسي در ده جلسه با حضور حداقل هشتاد كارشناس ترجمه، بينالملل و توزيع انجام گرفت. در اين مرحله پنج كشور همسايه بهصورت ويژه مورد بررسي قرار گرفتند. علاوه بر آن، بيش از صد مقاله از سايتها و منابع ديگر درباره ترجمه و راهكارهاي موجود شناسايي شدند. آراي افراد صاحبنظر در مراكز بين المللي در قالب مصاحبه، مقاله يا جلسات، دريافت و تحليل شد تا شاخصها و مشكلات تعيين شوند.
3) فرصتها و راهكارهاي ارايه شده، فهرست شدند كه در 50 درصد موارد، كارشناسان اشتراك نظر داشتند.
دكتر جعفري اقدم در ادامه سخنان خود به اهم چالشها اشاره داشت كه در پنج مورد قابل دسته بندي اند:
1) كيفيت و كميت ترجمههاي صورت گرفته.
2) مترجمان( تعريف مترجم در داخل و خارج از كشور و عمده مشكلات مترجمان)
3) موضوع(( موضوعاتي كه تاكنون مورد توجه قرار گرفته و آثار و موضوعاتي كه از نظر مترجمان مغفول ماندهاند)
4) زبانهاي خارجي( اعم از زبانهايي كه بيشترين ترجمه به آنها صورت گرفته و زبانهاي ناديده گرفته شده)
5) مقوله ارسال و توزيع كتاب در خارج از كشور.
در ادامه نشست، دكتر موسي بيدج مترجم و محقق ادبيات معاصر عرب، تصريح كرد، نخستين گام، تعريف هدف از ترجمه و ارزيابي ابزار انجام آن است.
وي افزود: در گذشته، ترجمه، ابزار به رخ كشيدن اقتدار سياسي ملتها بود. امروز اقتدار فرهنگي در جهان، حرف اول را ميزند. واقعيت اين است كه اگرچه فناوري ما دركنار كشورهاي صنعتي مقام نخست را ندارد، در زمينه فرهنگ اين طور نيست. ما در گذشته اقتدار فرهنگي داشتيم، اما فكر ميكنم، امروز اقتدار فرهنگي ما در جهان ملموس نيست و اميدوارم مركز ساماندهي ترجمه بتواند اين كار را به جايي برساند.
وي هدف از ترجمه را آشنايي «ما» با فرهنگ «ديگري» و بعد يافتن «خود» در آن فرهنگ دانست و اظهار داشت: دغدغه اصلي ما آن است كه آدمهاي آن فرهنگ چگونه ميانديشند و آيا مشكلات و دلمشغوليهاي ما در آن ترجمه پيداست؟ آيا اشتراكات انساني وجود دارد يا خير؟ اگر پاسخ مثبت باشد بايد گفت كه ترجمه بسامان است.
بيدج با تبيين تفاوت وضعيت موجود و مطلوب ترجمه افزود: مشكل اصلي ترجمه در ايران عدم تعادل برونداد و درونداد ترجمه در ايران است، يعني در ازاي هر صد كتاب خارجي كه به فارسي برگردانده ميشوند، فقط يك كتاب ايراني به زبان ديگر ترجمه مي شود. در عين حال، از همين صد كتاب، 95% برگردان از ادبيات غرب است. وي با تاكيد بر مغفول ماندن ادبيات شرقي و اسلامي در ترجمهها مشكل را تا حدي بزرگ دانست كه بيشتر ايرانيان برغم انبوه اشتراكات فرهنگي و ديني، ادبيات همسايههاي خود را نميشناسند.
وي در ادامه به راهكارهايي براي حل مشكل ترجمه در ايران از ديدگاه خود پرداخت و بيان داشت: اولويت مركز ساماندهي ترجمه بايد ترجمه از زبان فارسي به ديگر زبانها باشد. وي ترجمه را مثلثي دانست كه در يك ضلع آن مواد نوشتاري (ادبي/فرهنگي)، در يك ضلع، انتقال دهندهها يا مترجمان، و در ضلع سوم كه پايه مثلث است، برنامهريزي كلان و مهندس فرهنگي قرار گرفته است.
بيدج در پايان ادامه داد: جديترين قدم، شناسايي چيزي است كه ميخواهيم. طبيعي است كه در انتقال فرهنگ و ادبيات ما بهعنوان كشوري ايراني اسلامي و داراي فرهنگي بومي، هرسه عنصر بايد لحاظ شوند. وي مشكل ديگر را غياب كارشناسان ادبي در رايزنيهاي فرهنگي ايران دانست و تاكيد كرد كه حضور افراد متعهد به ادبيات و فرهنگ و نظام ايران ميتواند راهگشاي مشكلات ترجمه در سطح كلان باشد.
مصطفي رحماندوست -سخنران بعدي مراسم- با اشاره به مواردي كه نهادهاي ترجمه در مسير خود به خطا رفتهاند، بر حضور گروه كارشناسي غيرسياسي تاكيد داشت و در اين باره اظهار كرد: بايد كتابهايي براي ترجمه انتخاب شوند كه مناسب منطق هدف و مخاطب باشند. سپس بايد پيوندهاي مناسب بين مترجمان و نويسندگان معاصر برقرار شود تا اين دو بتوانند ضمن تبادل نظر شكافهاي فرهنگي ترجمهها را پر كنند.
آخرين راهكار رحماندوست مشخص كردن هرچه سريعتر وضعيت كپيرايت و حق ترجمه بود. وي در اين راستا بخشي را براي حفظ حقوق نويسندگان ايراني و بخشي ديگر را براي تشويق مترجمان در كشورهاي ديگر به برگردان آثار فارسي به زبان خود و انتشار آنها در بازار چاپ و نشر خودشان دانست.
رحماندوست در پايان تصريح كرد: ادبيات كودك ايران سالانه حداقل 15 كتاب شايسته ترجمه به زبانهاي ديگر توليد ميكند. و شايد بهترين راهكار آن است كه دولت مستقيما وارد مبحث ترجمه نشود و تنها آژانسهاي خصوصي ادبي و ترجمه را از حمايت خود بهرهمند كند.
نظر شما