شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۷:۱۵
وجود نقد در جامعه يعني شكست اقتدارگرايي

دكتر ابراهيم افشار، دانش‌يار دانشگاه اصفهان، در نشستي با نام «نقد و بررسي كتاب» كه عصر امروز شنبه 17 ارديبهشت در نمايشگاه كتاب برگزار شد، نقد و نقدگرايي را لازمه جامعه متعالي و وجود نقد در يك جامعه را به معناي شكست اقتدارطلبي دانست./

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- به گزارش ستاد خبري سراهاي اهل قلم نمايشگاه كتاب، نشست «نقد و بررسي كتاب» در تالار «كارنامه نشر» سراي اهل قلم، از بخش‌هاي جنبي نمايشگاه كتاب تهران، با حضور ابراهيم افشار، دانش‌يار دانشگاه اصفهان، محمد اسفندياري،مدير علمي نشريه دفتر آيت‌الله مرعشي نجفي، احمد فرامرز قراملكي، مدرس دانشگاه تهران و داريوش مطلبي، سردبير نشريه كتاب‌ماه كليات و دبير جلسه، برگزار شد. سخنرانان اين جلسه درباره اهميت و لزوم «نقد كتاب» و شيوه‌هاي آن سخن گفتند.

فرامرز قراملكي در ابتداي اين نشست، نقد را امري مهم و حياتي در فرهنگ جامعه دانست و تعريف مختصري از نقد ارايه كرد. وي نقد را محصولي «چند موضعي» دانست و توضيح داد: يك نقد، اهميتي جمعي و اجتماعي دارد. وقتي كه پديده‌ مورد نقد يكي از عناصر نقد و اين پديده يك اثر فرهنگي يا پژوهشي باشد، به اين نتيجه مي‌رسيم كه نقد چنين اثري هم يك پديده اجتماعي است و هويت جمعي دارد.

وي اجتماعي بودن نقد را موجب حساس‌تر شدن آن و بالارفتن اهميتش دانست و ادامه داد: در اهميت نقد، ذكر همين نكته كافي است كه هرگاه در هر جامعه‌اي نقد زنده بوده است، علم زنده بوده و زنده بودن علم به معناي حيات فرهنگ و در نهايت حيات جامعه است.
اين مدرس دانشگاه در ادامه گفته‌هايش به اخلاق‌ نقد اشاره و تصريح كرد: فرهنگ نقد نيازمند فرهنگ نقدپذيري است و نقد، بدون نقد پذيري، اثر بخش نخواهد بود، اما همان‌گونه كه نقد اخلاق خاص خود را دارد، نقدپذيري هم اخلاقي دارد كه بايد رعايت شود و اين دو هنگامي معنا دارند كه تابع چهارچوبي خاص از اخلاق مربوط به خود باشند.

وي تاكيد كرد كه اخلاق و فرهنگ نقدپذيري را بايد در جامعه گسترش داد و عنوان كرد: در جوامع توسعه‌يافته، فرهنگ نقدپذيري را آموزش مي‌دهند و معمولا از رسانه‌ها براي اين امر استفاده مي‌كنند.

محمد اسفندياري به عنوان دومين سخنران اين جلسه، بحث درباره ضرورت و اهميت نقد را «توضيح الواضحات» دانست و گفت: در ضرورت و اهميت نقد جاي هيچ ترديدي نيست، اما به قول آندره ژيد، هرچند كه سخن‌هاي مهم را همه گفته‌اند، اما چون گوش شنوايي نبوده، بايد دوباره آن‌ها را تكرار كنيم.

وي سخنان خود را با ذكر دو مقدمه درباره اهميت نقد ادامه داد و تاكيد كرد، در جامعه‌اي كه نقد نباشد، پيشرفت و توسعه در هيچ امري اعم از فرهنگ و سياست و اقتصاد، حاصل نخواهد شد.

اسفندياري به نقل از قرآن مجيد، انسان را خطاكار دانست و گفت: مي‌گويند كه انسان جايز الخطاست، من مي‌خواهم بگويم كه انسان واجب‌الخطاست. همچنين علم بشر همواره ناقص و بسيار جزئي است و همين بشر بسيار هم خودشيفته و از خودراضي است. حالا در مقابل چنين بشر خطاكار كم دانش و خود شيفته‌اي نقد و انتقاد حياتي است و پويايي جامعه به نقد است و نبود نقد در يك جامعه به معناي ركود آن جامعه است.

ابراهيم افشار، منتقد و مدرس دانشگاه نيز در ادامه اين نشست صحبت درباره لزوم نقد را با اين جملات آغاز كرد: پيشرفت علم در هر جامعه‌اي بيش از آن‌كه با ساختن و توليد به دست‌آيد، با تخريب و اوراق كردن حاصل مي‌شود و اين همان چيزي است كه ما نقد مي‌ناميم. كارل پوپر به درستي معتقد است كه علم تنها با ابطال كردن پيش مي‌رود و نه با توليد كردن و به همين علت، اين نقد سالم است كه نقش اصلي را در توليد علم دارد.

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: اگر جريان توليد انبوه با ديوار نقد برخورد نكند، سرانجام آن نامشخص و نامطلوب خواهد بود. هرگز نبايد خيال كنيم علم و دانش با توليد انبوه پيش مي‌رود. اگر نقد دركار نباشد، از كجا مطمئن باشيم با توليد انبوه جهل مواجه نيستيم و آن‌چه توليد مي‌شود به جاي علم، ناداني نيست؟

وي در ادامه يك منقتد را به يك دادستان تشبيه كرد و توضيح داد: هر پديد آورنده اثري، مقداري از سرمايه، پول، وقت و توجه جامعه را تصرف كرده است. جامعه حق دارد اين متصرف را بازخواست كند و اورا به حساب‌رسي بكشاند. اين وظيفه ناقدان است و ناقد در حكم يك دادستان وظيفه دارد نظارت كند كه سرمايه جامعه، بيهوده مصرف نشده يا به بيراه نرفته باشد.

افشار نقد را خط روشني براي فاصله گرفتن از اقتدارگرايي در جامعه خواند و گفت: من نمي‌گويم در جامعه سنتي نقد نداريم. چراكه اگر به گذشته خودمان نگاه كنيم مي‌بينيم كه نقد به خوبي جريان داشته است، اما نقد كاركرد متوازن سازي دارد و نبود نقد به اقتدارطلبي و اقتدارگرايي در جامعه مي‌انجامد. فقدان نقد باعث رواج هرناروايي مي‌شود و مولد اين ناروايي هم نگران هيچ‌چيز نخواهد بود و چنين مي‌شود كه منابع جامعه‌ هرز مي‌روند.

در ادامه اين جلسه، احمد فرامرزقراملكي و محمد اسفندياري برخي از الزامات نقد را برشمردند. قراملكي تاكيد كرد كه نقد يك مچ‌گيري نيست، بلكه راهنمايي است و بايد به گونه‌اي باشد كه سلامت جامعه را همراه بياورد. اسفندياري نيز سه ويژگي مهم را براي نقد نويسي برشمرد. به باور او منتقد ابتدا بايد شرحي كامل و بي‌طرفانه از سوژه ارائه دهد، در مرحله دوم بايد انصاف علمي داشته باشد و هرنوع عداوت يا رفاقت شخصي را از نقد خود دور كند و در نهايت بايد ادب علمي داشته باشد و فصاحت را در نقد خود به كار بگيرد.

بحث اخلاق نقد در اين جلسه ميان منتقدان حاضر با اتفاق نظر پي گرفته شد و هرسه منتقد و حتي دبير جلسه گفته‌هاي يكديگر را تاييد كردند. تنها اختلاف نظر منتقدان هنگامي بود كه قراملكي وجود طنز در نقد را جايز ندانست و اسفندياري بدون آن‌كه به صراحت با او مخالفت كند، تذكر داد كه بهاالدين خرمشاهي در يكي از مقاله‌هاي خود، طنز در نقد را جايز دانسته و حتي به آن توصيه كرده است.

اين جلسه كه قرار بود ساعت 14 در سالن كارنامه نشر سراي اهل قلم بيست و چهارمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران برگزار شود، با 20 دقيقه تاخير آغاز شد و در نهايت نيز با 30 دقيقه تاخير در ساعت 16 به كار خود پايان داد.

سالن كارنامه نشر در بخش شرقي طبقه زيرين شبستان مصلاي تهران قرار دارد و تا پايان نمايشگاه كتاب هر روزه شاهد چندين نشست مختلف با موضوع‌هاي متنوع است.

بيست و چهارمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشت در مصلاي امام خميني (ره) ادامه دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها