جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۰
سلين به روايت نامه‌هايش

بيش از 30 نامه دستنويس سلين به قيمت 175 هزار يورو در حراجي سرشناس آرتكوريال پاريس به فروش رسید. تعدادي از اين نامه‌ها اسناد مهمي به شمار مي‌‌آيند كه تصوير تازه‌اي از فردينان دو سلين ارائه مي‌كنند.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) به نقل از فيگارو، حراج اسناد تازه‌اي از لویي فردينان دو سلين نه تنها براي علاقه مندان به آثار سلين بلكه براي كليه دوستداران ادبيات داستاني قرن بيستم رويداد قابل توجهي به حساب مي‌آيد. حراجي آرتكوريال پاريس هفته گذشته 36 نامه با امضاي لویي فردينان دو سلين به سال‌هاي 1939 تا 1948 به آدرس دكتر الكساندر ژانتي، عرضه كرد. 

اليويه دهور، كارشناس حراجي آرتكوريال اذعان مي‌كند پيش از اين وجود چنين نامه‌هايي به قلم سلين توسط آنها شناسايي شده بود اما از محل آنها اطلاعات دقيقي در دسترس نبوده است. تا آنكه ورثه دكتر ژانتي در لحظات آخر در آستانه پاكسازي خانه قديمي دكتر ژانتي نامه‌هاي با ارزشي به قلم سلين را از يكي از مخزن‌هاي كاغذهاي قديمي كشف مي‌كنند. حتما چنين رويدادي مي‌تواند كمك فراواني براي فابريس لوچيني، بازيگر برجسته و خواننده نسخه‌هاي شنيداري رمان «سفر به انتهاي شب» لویي فردينان دو سلين باشد.
 
اين نامه‌ها كه در مجموع به قيمت 175 هزار يورو به فروش رفتند، سليني را نشان مي‌دهند كه همزمان با جنگ جهاني دوم در اوج سياه ترين دوران قرن بيستم جنگيده و زندگي كرده است.
 
نشاط و سرزندگي سلين همراه با شوخ‌طبعي هميشگي‌اش در كنار نكات بي‌پرده و تند او عليه زنان همراه با جهت‌گيري‌هاي مشهور ضد يهودي او به شكل ديگري در نامه‌هايش به دكتر ژانتي برملا شده‌اند.
 
سال 1939، سلين دومين اثر داستاني ضد يهودي‌اش به نام «مكتب اجساد» را منتشر كرد. همین عاملی ست که موجب شد امسال فردريك ميتران، وزير فرهنگ فرانسه براي نخستين بار جرات کند در مقام وزارت فرهنگ فرانسه، نام فردينان سلين را از فهرست جشن‌هاي ملي پاك كند. از اين رو پنجاهمين سال وفات سلين بدون برنامه‌اي ملي براي سلين سپري خواهد شد.
 
دكتر ژانتي همراه همسرش لوست نخستين كساني بودند كه از رفتن سلين به آلمان آگاهي يافتند. در نامه‌اي به تاريخ 15 ژوئن 1944 درست پيش از فرار گسترده نظاميان آلماني به سمت بادن در جنوب غرب آلمان، سلين به ژانتي مي‌گويد: «بايد به هر شكلي به طور فوري به سمت نقطه‌اي دور فرار مي‌كردم، اميدوارم زياد به طول نيانجامد».

پس از سقوط حكومت دست نشانده آلمان نازي در فرانسه، سلين كه روابط نزديكي با مارشال فيليپ پتن رهبر ويشي و پي‌ير لاوال ریيس جمهور ويشي داشت به عنوان پزشك همراه آنها به شهر زيگمارينگن در استان جنوبي بادن آلمان گريخت. سلين تا 7 سال پس از آن زمان و سپري زندان در آلمان و تبعيد به دانمارك و نوشتن 3 كتاب در دوران تبعيد، به فرانسه بازنگشت. اما طي آن سال‌ها همواره با ژانتي مكاتبه داشت. او از ترس فاش شدن نامش، نامه‌ها را با امضاي هانري كورشال، شخصيت رمان «مرگ قسطي» و با آدرسي مغاير با آدرس واقعي‌اش ارسال مي‌كرد.
 
پس از تبعيد سلين به كپنهاگ و سپري دوران سخت عزلت فكري، در نامه‌هايش به ژانتي مي‌گويد: «به تو اطمينان خواهم داد كه ديگر براي هيچ كسي فداكاري نخواهم كرد. براي خودم شناسنامه يك حيوان مي‌گيرم و هميشه بر روي چهار دست و پا راه خواهم رفت. من انسانيت را انكار خواهم كرد». احساس دشمن انگارانه‌اش با بروز احساس تنهايي هر روز بيشتر مي‌شد و همواره نامه‌هايش را به نام‌هاي ديگري تغيير مي‌داد. مانند نامه‌اي به تاريخ 30 اوت 1945 كه به نام دختر كوچك همسرش لوست المانزور نوشته شده است و در آن مرگ مادرش را اعلام مي‌كند. بعدها نام لوسي را براي خود انتخاب مي كند و همسرش (لوست المانزور) را به نام ژرژت مورد خطاب قرار مي‌دهد.
 
در مجموعه ارائه شده از سوي آرتكوريال نامه‌هاي ديگري خطاب به افرادي جز دكتر ژانتي به چشم مي‌خورد. براي مثال در نامه‌اي به تاريخ 1947 خطاب به وكيل دانماركي‌اش خواستار مهاجرت به سمت ايالات متحده مي‌شود يا در نامه‌‌اي به تاريخ 1940 كه بعدها از سوي پلئياد منتشر شد اكسدوس (كتاب دوم عهد عتيق) را "بيشتر يك احساس ندامت" قوم يهود قلمداد مي‌كند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها