دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۴
مورخان از نگارش تاريخ فرهنگي ايرانيان غافلند

دكتر نعمت‌الله فاضلي در نشست نقد و بررسي كتاب «تاريخ فرهنگي چيست؟» گفت: براي نگارش تاريخ‌ فرهنگي نياز به مردمي عادي داريم كه به زندگي روزمره مي‌پردازند، ولي مردم ايران از ديدگاه اجتماعي در تاريخ‌نگاري‌ها روايت نشده‌اند. مردمي كه شاه يا قهرمان نيستند در تاريخ‌نگاري ايران هيچ جايي ندارند و اين مسأله تاريخ را انسان‌زدايي و معنازدايي مي‌كند.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، كتاب «تاريخ فرهنگي چيست؟» عصر يك‌شنبه (اول خرداد) با حضور دكتر نعمت‌الله فاضلي (استاد انسان‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي و مترجم كتاب)، مرتضي قليچ (مترجم كتاب و دانشجوي دكتري جامعه‌شناسي)، دكتر محمدسعيد ذكايي (منتقد و عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي) و خديجه معصومي (دبير نشست) نقد و بررسي شد.

كتاب «تاريخ فرهنگي چيست؟» به كوشش پژوهشكده تاريخ اسلام منتشر شده است و به مباحث تاريخ فرهنگي در حوزه تحليل تاريخ مي‌پردازد.
 
خديجه معصومي، دبير نشست در ابتدا به معرفي كتاب پرداخت و بخش‌هايي از آن را براي حاضران  بازگو كرد و افزود: تاريخ فرهنگي گفتماني است كه از دهه 1970 ميلادي به بعد گسترش يافت، اما در ايران هنوز شناخته شده نيست و معرفي و آشنايي با چيستي و چگونگي اين رشته از دانش، ضرورت بسيار دارد و لازم است با رويكردي بين‌رشته‌اي دو حوزه اصلي علوم انساني يعني تاريخ و فرهنگ را با يكديگر و در تعامل با هم مطرح كرد.

وي افزود: پيتر برك، مورخ انگليسي معتقد است كه تا پيش از احياي تاريخ فرهنگي در سال 1970ميلادي، تاريخ و تاريخ‌نگاري محدود به تاريخ نظامي، سياسي و اجتماعي بود، از اين رو مي‌توان گفت در ابتدا تاريخ فرهنگي در واکنش به رويکردهاي تاريخي که فرهنگ را ناديده مي‌گرفتند، شکل گرفت.

دكتر نعمت‌الله فاضلي، استاد جامعه‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي با طرح اين پرسش سخنانش را آغاز كرد و گفت كه تاريخ فرهنگي براي مردم ايران به چه كاري مي‌آيد و در پاسخ به اين پرسش عنوان كرد: چند چالش روبه‌روي تمام دانش‌هاي اجتماعي و انساني است؛ اين چالش‌ها را مي‌توان با رويكرد تاريخ فرهنگي پاسخ داد.

وي افزود: وظيفه اصلي دانش‌هايي چون علوم‌انساني، مطالعات آموزش و پرورش، فلسفه، جامعه‌شناسي و مطالعات فرهنگي اين است كه چشم انسان‌ها را بر واقعيت‌هاي اجتماعي باز كنند. اگر ما چشم بينايي نداشته باشيم در يك «بينايي جهل» به سر مي‌بريم. همچنين يكي از موانع موجود فقر تاريخ‌نگري و كم توجهي به بعد زمان‌بندي پديده‌هاي انسان اجتماعي است كه هم در رشته تاريخ اين مسأله مشاهده مي‌شود و هم در رشته جامعه‌شناسي.

اين انسان‌شناس اضافه كرد: در تمام رشته‌هاي علوم انساني اين بحران وجود دارد. هنگامي كه علمي را به امر اجتماعي مي‌نگريم اين گمان به طور محسوس و آشكار وجود دارد كه ما مي‌توانيم با چشم غير مسلح اين پديده‌ها را توصيف كنيم و يك دانش مدون و كاربردي مناسب را در اختيار جامعه قرار دهيم. دومين نگاه، نگاه ضد فرهنگ و ضد انساني به پديده‌هاي فرهنگي در جامعه ايران است، زيرا جوهر معنا و فهم كه سازنده هر پديده اجتماعي است از اين تحقيقات حذف شده‌اند.

اين استاد دانشگاه كه به تازگي كتاب «مردم‌نگاري سفر» را به رشته تحرير در آورده است، خاطرنشان كرد: بيشتر تاريخ‌نگاران به زندگي شاهان و قهرمانان پرداخته‌اند و زندگي آنها را روايت كرده‌اند ولي به مردم عادي نپرداخته‌اند و اين افراد هيچ نقشي در روايت‌هاي تاريخي ندارند. تاريخ‌نگاري فرهنگي تلاشي براي معنا دادن به تاريخ است. اگر مورخ نگاه بين‌رشته‌اي نداشته باشد نمي‌تواند به نگارش درست تاريخ دست بزند.

وي افزود: دانشجويي كه بر اساس دستاوردهاي جديد تاريخ به نگارش پايان‌نامه دكتري مي‌پردازد، مورد تأييد استادان تاريخ نيست زيرا فولكلوريست‌ها نمي‌دانند كه كارشان تاريخ فرهنگي است. همچنين مشابهت يك قبيله با يك ده ديدگاه تاريخ‌نگاري فرهنگي را مي‌طلبد. فقدان ديالوگ بين رشته‌هاي مختلف علوم انساني باعث مي‌شود كه ديدگاه‌ها از هم دور شوند و اين اصلي‌ترين مسأله براي نشناختن تاريخ‌نگاري فرهنگي است.

وي افزود: در دانشگاه‌هاي ما بحث تاريخ فرهنگي جايي ندارد و استاداني كه در حوزه تاريخ فرهنگي صاحب نظر باشند تقريبا وجود ندارند. در ايران كسي را نداريم كه مورخ تاريخ فرهنگي باشد و اگر هم باشند آثارشان بسيار ضعيف است و ما در ابتداي راه قرار داريم. 

وي به پيتر برك اشاره كرد و گفت: «تاريخ فرهنگي چيست؟» يكي از بهترين كتاب‌هاي موجود درباره تاريخ فرهنگي است ولي تاريخ‌نگاران روايي مخاطب اين اثر نيستند. اگر قرار بود كه يك كشور در نگارش تاريخ فرهنگي پيشگام مي‌شد بايد نام ايران بر اين تاريخ‌نگاري مي‌بود زيرا ايران با قدمتي كه در فرهنگ و تمدن دارد زبانزد غربي‌هاست. 

فاضلي افزود: براي برگزاري اين جلسه ارتباطي با پيتر برك، استاد بازنشسته تاريخ از دانشگاه كمبريج و يكي از بزرگترين شارحان تاريخ فرهنگي در جهان داشتيم. وي پيامي براي اين جلسه فرستاد كه نشانه ادب و متانت اين استاد است. به او گفتيم مي‌خواهيم درباره ترجمه فارسي اين كتاب بحثي را با حضور تاريخ‌پژوهان ارايه دهيم. وي در پاسخ گفت اي كاش من هم در ايران بودم و در اين نشست شركت مي‌كردم. اين كتاب به 20 زبان زنده دنيا ترجمه شده و در دنياي غرب نيز چندين بار بازچاپ شده است. ‌

صحبت‌هاي ديگر سخنرانان اين نشست نيز روي خروجي خبرگزاري كتاب ايران قرار خواهد گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها