چاپ نخست کتاب «سومين رئيس جمهور، مروري بر زمستان 2004 اوكراين» نوشته سميه طباطبائي از سوي نشر روايت فتح منتشر و روانه بازار كتاب شد.\
تعريف انقلاب رنگي
نخستينبار «واتسلاو هاول» از اصطلاح انقلاب رنگي استفاده كرد؛ نخسين رييس جمهور غيركمونيست چكسلواكي كه نقش موثري در پيروزي مخالفان شوروي در 1989 و تشكيل حكومت غيركمونيستي در كشورش داشت. بعد از او رسانههاي جهان براي توصيف آنچه در كشورهاي صربستان، گرجستان، اوكراين و قرقيزستان اتفاق افتاد، آن را به كار بردند و اصطلاح انقلاب رنگي اين گونه تعريف شد؛ «جنبشها و حركتهايي كه در جوامع پساكمونيستي در اروپاي مركزي و شرقي اتفاق افتاده و شركتكنندگان در آن براي اعتراض عليه دولتهايشان و حمايت از دموكراسي، ليبراليسم و استقلال ملي از مقاومتهاي مسالمتآميز و آرام استفاده كرده و معمولا يك گل يا رنگ خاص را به عنوان سمبل و نشانه اعتراض برگزيدهاند.»
اعتراضهاي آرام و بدون خشونت و نقش مهمي كه سازمانهاي غيردولتي، به ويژه سازمانهاي فعال دانشجويي در ساماندهي اين اعتراضات ايفا ميكنند، اين رويدادها را متمايز ميكند. تمامي نمونههايي كه از آنها به عنوان انقلاب رنگي نام برده ميشود، داراي اين ويژگيهايند:
- تمامي آنها جز انقلاب لاله در قرقيزستان، بدون استفاده از خشونت در تظاهرات خياباني به پيروزي رسيدهاند.
- تمامي اين تحركات با شعارهايي مبتني بر دموكراسيخواهي و ليبراليسم انجام گرفتند.
- دانشجويان و سازمانهاي غيردولتي نقش فعالي در جريان انقلاب داشتهاند.
- دليل اصلي وقوع انقلاب وجود خصوصياتي چون اقتدارگرايي، فقدان چرخش نخبگان، ناكارآمدي در حل مشكلات عمومي و عدم مقبوليت مردمي در حكومت وقت بوده است.
- جرقه انقلاب بعد از انتخابات و بروز خطاهاي انتخاباتي از سوي حكومت زده شده است.
- تحركات انقلابي به شكل مستقيم و غيرمستقيم مورد حمايت ايالات متحده آمريكا و اروپاي غربي قرار گرفتهاند.
اما از آن جا كه يك دهه بيشتر از عمر انقلابهاي رنگي نميگذرد، در مورد ماهيت آن بحث و جدل است؛ آيا اتفاقاتي كه در صربستان، گرجستان، اوكراين و قرقيزستان افتاده، ماهيت انقلابي دارد يا خير؟
انقلاب يا نه؟
در لغتنامهها، معناي انقلاب را «زير و رو شدن» نوشتهاند. فلاسفه انقلاب را «تغيير ماهيت و ذات يك شيء» ميدانند و در نگاه جامعهشناسان؛ هرگونه جنبش اجتماعي تودهاي كه به فرايندهاي عمده اصلاح يا دگرگوني اجتماعي بينجامد، انقلاب ناميده ميشود.
انقلابهاي بزرگ به آن دسته از انقلابها گفته ميشود كه با تغييرات اساسي در حكومت و ساختار اجتماعي يك كشور و جامعه همراه بودهاند، مانند انقلاب كبير فرانسه يا انقلاب 1917 روسيه. با اين تعاريف، مهمترين ويژگي انقلاب، تغيير ساختارهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جامعه است يا به قول «هانا آرنت»: «انقلاب يگانه واقعه سياسي است كه ما را مستقيم و به شكلي گريزناپذير با مساله شروع و آغاز مراجعه ميكند.» جنبه پرشكوه انقلاب از نظر متفكر بزرگي مانند آرنت، كوشش آن براي ساختن آغازي تازه و آزاد در اجتماع انساني است.
در قرن حاضر و با پيشرفت تكنولوژي و افزايش راههاي ارتباطي، اتفاقات به شكل ديگري رقم ميخوردند كه در قالب اين تعاريف نميگنجند. زماني كه تمامي شبكههاي خبري دنيا، تصاوير زنده از ميدان استقلال كييف پخش ميكنند، نظاميان اوكرايني نميتوانند مخالفاني كه در آن جا حضور دارند را سركوب كنند، چون مشروعيت دولت از ميان ميرود و در مقابل، هنگامي كه مخالفان دست به ترور و خشونت بزنند، فاقد مشروعيت ميشوند و حاميان خود را از دست خواهند داد. اين در حالي است كه وقايع انقلابهاي قرون گذشته با تاخير و ناقص به گوش جهانيان رسيده و كاربرد خشونت، تاثيري در ميزان مشروعيت دولتها نداشت.
زمان تنها 10 سال از نخستين انقلاب رنگي فاصله گرفته و هنوز فرصت بسياري براي يافتن كلمهاي مناسب براي اين جريان است. آنچه اهميت دارد اين است كه در صربستان، گرجستان، اوكراين و قرقيزستان، ديگر اوضاع مثل سابق نيست. نقل ميشود كه يكي از شوخيهاي مرسوم در اوكراين پس از فروپاشي شوروي اين بود «انقلاب شده!» تصور وقوع انقلاب در اوكراين آن قدر دور از ذهن بود كه مردم از چنين اصطلاحي براي توصيف يك واقعه كاملا غيرممكن استفاده ميكردند. حالا ديگر اين شوخي كاربردي ندارد.
كتاب حاضر در شش فصل به بررسي انقلابهاي نرم و رنگي پرداخته است.
چاپ نخست کتاب «سومين رئيس جمهور، مروري بر زمستان 2004 اوكراين» در شمارگان 2200 نسخه، 184 صفحه و بهاي 32000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما