به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد مجموعه داستان «سفر خاک» نوشته ابراهیم مهدی زاده، دیروز چهارشنبه 26 فروردین، در انتشارات کتابسرای روشن برگزار شد.
در ابتدای این برنامه سعید نفیسی، که اجرای جلسه را بر عهده داشت، به برخی از ویژگی های این کتاب اشاره کرد و گفت: نویسنده در این مجموعه تصویر ملموسی از زندگی را ارایه می دهد و همذات پنداری با شخصیت ها از ویژگی های آن است.
وی افزود: اغلب این داستان ها در فضایی تب کرده روایت میشوند و ناگفتههای زیادی در آنها وجود دارد. واضح است که هدف نویسنده در این کتاب فقط نوشتن نیست و اندیشه و مضمون در پشت اغلب داستانها نقش اصلی دارد، ضمن آنکه نویسنده با تکنیکهای داستاننویسی آشناست.
این منتقد در ادامه پس از مرور داستانهای این کتاب توضیح داد: دسته ای از داستانهای این مجموعه کاملا در حال و هوای جنوب اتفاق افتاده است و دستهای در فضای معاصر توصیف شده است و گروهی نیز در فضایی بینابین روایت شدهاند.
در ادامه این نشست، قباد آذرآیین نیز به توضیح درباره اختصاصات ادبیات داستانی جنوب پرداخت و گفت: ما در جنوب آیینها و سنتهایی داریم که میتوانند دستمایههای خوبی برای نوشتن باشند، ولی هنوز به شایستگی به آنها پرداخته نشده است. ما قبل از آنکه با مارکز آشنا شویم، رئالیسم جادویی را در آثار عدنان غریفی می دیدیم. در آثار این نویسنده و برخی آثار غلامحسین ساعدی شاخصههای دقیق رئالیسم جادویی دیده می شوند، ولی متاسفانه عادت کردهایم که چشممان به دست بیگانگان باشد.
وی که داستانهای مجموعه «سفر خاک» را به سه دسته بومی، اقلیمی و آزاد تقسیم کرد، درباره داستان «غراب» گفت: داستان «غراب» داستان خوبی است که با دو لایه متفاوت نوشته شده. البته نویسنده در برخی داستانها چنان ایجاز را به کار برده که بعضی چیزها گفته نشده و از قلم افتاده است.
فاطمه قدرتی نیز در این جلسه با بیان اینکه 13 داستان این مجموعه کاملا به توصیف فضای جنوب مربوط است، توضیح داد: در اغلب داستانهای این کتاب کشمکش انسانها با طبیعت و جبر حاکم بر زندگی به عنوان محورهای اصلی قرار گرفتهاند. همچنین نویسنده تلاش دارد درباره منطقه و اقلیمی خاص بنویسد که در بعضی موقعیتها اصطلاحات خاص آن منطقه با متن همراه شده است و توضیح درباره آنها نیاز به وجود پانوشت در کتاب دارد. ضمن آنکه خلق کنشهای جدید، اتفاقات داستانی را در بعضی داستانها جالب کرده و این کنشهای جدید، براساس موقعیتهای خاص آن اقلیم شکل گرفته است.
وی که داستان «شب کور»، «غربال بندان» و «طاق خونی» را از داستانهای خوب این مجموعه برشمرد، گفت: در نهایت در این کتاب به این نتیجه میرسیم که روابط آدمها در این داستانها در جهت بر آورده کردن نیازهای اولیه افراد است و از این حیث در زمره داستانهایی اقلیمی به شمار میآیند.
فرحناز علیزاده، نیز در بخش دیگری از این نشست درباره این کتاب گفت: بن مایههای بیشتر داستانهای این کتاب نه تنها زبان، بلکه فضا و مکان جنوبی است و در اغلب آن ها با موضوع تنهایی آدمها، غم و فقر مواجه می شویم. در این مجموعه حس نوستالژی آدم ها را نسبت به گذشتهشان میبینیم و گذشته آنها در حالشان متجلی است.
وی اضافه کرد: برخی از داستانهای این مجموعه قصه خاصی ندارند و به لحاظ زوایای دید دو تکه میشوند. بیشترین چیزی که در این داستانها مشهود است، توصیف سه نوع جبر سرنوشتی، زیست محیطی و جبر قانونی است.
وی درباره زاویه دید دوم شخص توضیح داد: زاویه دید در برخی داستانها اشتباه در نظر گرفته است مثلا در داستان «ناماروپا» دیدگاه دوم شخص علت مند انتخاب نشده است و تغییر دیدگاه نیز به علت خاصی صورت نگرفته است.
علیزاده همچنین بن مایه مشترک برخی داستانهای این مجموعه را نداشتن قصه و روایت دانست که با اتکا بر موقعیت نوشته شده اند.
مجموعه داستان «سفر خاک» امسال (90) راهی بازار کتاب شد.
پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۸
نظر شما