دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۵
منابع علوم انساني را نمي‌توان نسخه‌برداري و كپي كرد

عضو هيات علمي دانشگاه صنعتي شريف در نشست بررسي مجموعه دوجلدي «ايران 1404 و الزمات پيشرفت سرمايه انساني کشور» گفت: در بسياري از حوزه‌ها مي‌توان منابع را نسخه‌برداري و كپي كرد و كار را پيش بُرد اما در مورد منابع علوم انساني، چنين كاري ممكن نيست، چون فرهنگ‌ها و ذهنيت انسان‌ها با هم تفاوت دارد.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، كتاب «ايران 1404 و الزمات پيشرفت سرمايه انساني کشور» در ادامه سلسله نشست‌هاي تخصصي موسسه فرهنگي هنري جمشيد جاماسيان، بررسي شد. 

دكتر مهران سپهري، عضو هيات علمي دانشگاه صنعتي شريف در اين نشست كه عصر روز يك‌شنبه (20 شهريور) برپا شد به بررسي كتاب دوجلدي خود كه با همكاري دكتر رضا روستا آزاد، عضو انتشارات موسسه كار و تامين اجتماعي منتشر شده، پرداخت. 

سپهري گفت: پژوهشي را كه در دانشگاه صنعتي شريف در سال 1386 آغاز كرديم، به سفارش وزارت كار و امور اجتماعي بود. عده‌اي از دانشگاهيان و اهالي صنعت تحقيقي را آغاز كردند تا ميزان بهره‌وري در كشور را در مقايسه با كشورهاي ديگر بسنجند و مساله سرمايه انساني در سطح كشور را مطالعه كنند. 

وي افزود: اين پروژه دو سال زمان بُرد و مقايسه‌اي ميان ايران و چهل كشور جهان صورت گرفت. سرانجام، نتيجه مطالعات ما در كتابي به نام «ايران 1404 و الزامات پيشرفت سرمايه انساني» منتشر شده است. اين كتاب شامل 250 موضوع است كه بايد درباره آنها كار شود. 

نويسنده كتاب «ايران 1404 و الزامات پيشرفت سرمايه انساني» گفت: در ابتدا به اين نكته بايد اشاره كرد كه مديريت، چه مديريت فردي و چه مديريت سازماني، صنعتي، و ملي، شامل آرزوها و اهداف نامحدود با توجه به محدوديت منابع است. چنين مديريتي پنج بخش دارد كه عبارتند از كنترل، برنامه‌ريزي، رهبري، تامين منابع انساني و سازماندهي. 

وي افزود: در بخش كنترل، بايد نظارت و مقايسه انجام داد و به پاسخ اين پرسش رسيد كه آيا به اهداف خود رسيده‌ايم؟ مساله اينجاست كه در مديريت، كنترل كمترين كار است. آنچه اهميت بيشتري دارد، الگوسازي و روشن ساختن چشم‌اندازها و مشخص كردن اهداف است اما در اين ميان، مهم‌ترين بخش، تامين منابع انساني است. 

چرا كه در كنار تجهيزات، پول، فضا، كامپيوتر، روش و تكنولوژي، به منابع انساني نياز داريم. اين منابع انواع گوناگون دارد و از متخصص تا كارمند و كارگر ساده را دربرمي‌گيرد. وظيفه نهايي مدير نيز تامين منابع است. اما بايد منابع انساني را از ديگر منابع جدا كرد. چون بزرگترين وظيفه يك مدير، كار با انسان‌هاست و در كنار آن فرهنگ سازي، هدف گذاري، انگيزه دادن و آموزش. 

اين استاد دانشگاه يادآور شد: در اين كتاب به بررسي دوره‌هاي مختلف تكامل جوامع بشري پرداخته‌ايم. اگر مسير تكامل جوامع را درنظر بگيريم، به سه دوره مي‌رسيم: دوره‌هاي غارنشيني كه در آن انسان با طبيعت رو در رو بود و كار چوپاني مي‌كرد، دوره كشاورزي كه ياد گرفته بود تا منابع خود را از زمين تامين كند و ساكن شود و خانواده به‌وجود آورد و دوره صنعتي؛ در اين دوره صنعتي، هنگامي مي‌توانيم از پيشرفت سخن بگوييم كه تنوع محصولات داشته باشيم. 

سپهري گفت: انسان عصر صنعتي، از فكرش استفاده مي‌كند تا پول بسازد. حتي در برخي از كشورهاي پيشرفته، اين مرحله را هم پشت سر گذاشته‌اند و به مرحله «فرا خدمت» رسيده‌اند و به كارهايي همانند گردشگري توجه مي‌كنند. در اين جوامع، آدمي احاطه بيشتري بر محيط زيست و زندگي خود دارد. 

اهميت منابع انساني و اندوخته‌اي براي جامعه
وي افزود: تا سال‌ها فكر مي‌كرديم كه انسان مانند تجهيزات، هزينه است. اين طرز فكر اكنون تغيير پيدا كرده است و به اينجا رسيده كه آدم‌ها هزينه نيستند و در شمار منابع و سرمايه‌اند. پس مي‌توان با آموزش و ارتقاء، فرصت‌هايي را در اختيار آنها گذاشت تا پيشرفت كنند و حتي با شكست، تجربه بياموزند. به همين دليل است كه در بسياري از كشورها، به منابع انساني بيشتر از هر چيز ديگر اهميت مي‌دهند. در اين جوامع، انسان‌ها پايه‌ها و سرمايه‌هاي سازمان شناخته و اندوخته‌اي براي جامعه محسوب مي‌شوند. 

سپهري اضافه كرد: بايد توجه داشت كه در اقتصاد سه سرمايه وجود دارد: سرمايه فيزيكي (منابع)، سرمايه اجتماعي (هنجارها، روابط، قانون‌ها، فرهنگ و سازمان‌ها) و سرمايه انساني. سرمايه انساني اهميتي افزون‌ از دو سرمايه ديگر دارد. به اين دليل كه تا انسان نباشد كاري صورت نخواهد گرفت. اما همين سرمايه‌ها هم ارزش متفاوت دارند. روشن است كه انساني كه به زندگي اميدوار است و انگيزه براي كار كردن دارد، از انساني كه چنين خصوصيتي ندارد، ارزش بيشتري خواهد داشت. 

وي افزود: يك نكته ديگر آن است كه در كنار توسعه، بايد به دنبال رشد پايدار بود. چون پايداري (تداوم)، نقطه مشترك سرمايه اجتماعي، اقتصادي و محيط زيست است. پايداري يعني اين كه كار از نظر اجتماع، شرع، روابط و قوانين قابل پذيرش باشد و از ديد اقتصادي دوام بياورد و محيط زيست را حفظ كند. از اين رو، به جاي توسعه، از مفهوم تازه‌تري نام بُرده مي‌شود به نام پيشرفت. پيشرفت البته چند بُعدي است. هم مادي است و هم معنوي. الگويي كه به نام پيشرفت از آن اسم برده مي‌شود بر پايه اين مفهوم شكل گرفته است كه در كنار رشد و توسعه، بايد از نظر معنويات نيز پيشرفت كنيم و در اين پيشرفت، آدمي به سوي تعالي و كمال برود و ياد بگيريم كه چگونه تعهد داشته باشيم. 

وي به موضوعات اصلي كتاب نيز اشاره كرد و گفت: الگوي ايراني ـ اسلامي پيشرفت در ايران 1404 بر پايه چهار موضوع است كه عبارتند از: علم (توليد ابزار آلات صنعتي پيشرفت علم و توليد دانش و محتواي كاربردي جهت صنايع پيشرفته)؛ دوم زندگي (رفاه، امنيت، استقلال، عزت ملي و...)؛ سوم فكر (خلق ايده و توليد دانش و حمايت صنعت و ايجاد ابزار كار و آموزش و پرورش و بستر سازي ترويج فكر و خلاقيت)؛ و چهارم معنويت (تربيت انسان متعهد و ارزشي و توليد ثروت و فن‌آوري با هدف ارتقاء روحي و رواني انسان).

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها