به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست نقد و بررسي كتاب «پسري كه مرا دوست داشت» اثر بلقيس سليماني با حضور ناهيد صباغي و فرحناز عليزاده به عنوان منتقد، عصر روز سهشنبه ۲۲ شهريور در فرهنگسراي اخلاق برگزار شد.
در ابتداي اين نشست فرحناز عليزاده، كتاب «پسري كه مرا دوست داشت» را دنباله روی سبک و روش كتاب «بازي عروس و داماد» اين نويسنده خواند و درج نشدن فهرست داستانهاي كتاب را نخستين ايراد این اثر خواند و از نويسنده خواست تا درباره آن توضيح دهد.
بلقيس سليماني در پاسخ به سوال اين منتقد گفت: متاسفانه نبود فهرست در ابتداي كتاب به دليل كمكاري ناشر است. هرچند اين ايراد را با ناشر در ميان گذاشتم اما در چاپ دوم هم اين كتاب بدون فهرست منتشر شد.
وي در ادامه گفت: طي دوران نگارش كتابهايم، داستانهاي زيادي را به اين سبک نوشته بودم و براي سر و سامان بخشيدن به آنها تصميم گرفتم آن ها را در قالب يک مجموعه گردآوري و منتشر كنم كه نتيجه آن نگارش دو كتاب «بازي عروس و داماد» و «پسري كه مرا دوست داشت» شد.
سليماني در پاسخ به سوال عليزاده مبني بر چرايي نگارش اين دو كتاب در یک سبک واحد گفت: خلق يک تجربه تازه در هر يک از آثار، توقع زيادي از يک نويسنده است، حتي نویسندگان بزرگ هم چنين كاري نكردهاند. در واقع نويسنده تنها يک كتاب مينويسد و بقيه آثارش شرحي بر همان كتاب است!
عليزاده در ادامه با اشاره به محتواي داستانهاي كتاب بيان كرد: در تمام داستانها مضمون كلي مرگ حضور دایمي دارد و نويسنده به خوبي از خرافات و باورهاي عامه، براي بنمايه اصلي داستانها استفاده كرده است و به تقابل ميان نسل امروز و نسل قديم اشاره ميكند.
اين منتقد در ادامه گفت: حجم اندک داستانها، ذهنيت مخاطب را به اين تصور سوق ميدهد كه اين اثر مجموعهي از داستانهاي ميني مال است، اما سوال اساسي آن است كه آيا ميتوان داستانهاي اين مجموعه در چارچوب داستانهاي مينيمال قرار داد يا خير؟
وي در ادامه افزود: در داستانهاي مينيمال نويسنده بياني خونسرد دارد و در داستانهاي آن تعدد زمان و مكان وجود ندارد، نیز نویسنده در این گونه ادبی از بيان اعتقادات فلسفي، سياسي و شعار پرهيز ميكند زبان شفافي دارد، از انسانهاي عادي سخن ميگويد و داراي دوگانگي نيست و بنمايه آن بحران روابط آدمها و پوچي جهان محسوب ميشود.
عليزاده كتاب «پسري كه مرا دوست داشت» را مجموعه داستاني ميني مال ندانست و افزود: در اين داستانها، رگههاي طنز، عناصر غافلگيري، خاطره و گزارش داستاني هم آورده شده است؛ در واقع بيشتر داستانهاي اين مجموعه توسط داناي كل روايت ميشود.
سليماني در پاسخ به نقد وارد بر اين كتاب گفت: اين داستانها برخلاف تصور خانم عليزاده به سبک مينيمال نوشته نشده است، بلكه داستانهاي صاعقهاي يا ضربهاي يا فلش فيكشن است كه برگرفته از داستان كلاسيک داراي ضربه نهايي است. در واقع اين سبك نگارش از داستان در ايران نوپاست و هنوز مرز مشخص بين اين نوع داستانها و داستانهاي ميني مال تعريف نشده است.
عليزاده در ادامه گفت: اگر نگارش اين داستانها را به سبک فلش فيكشن يا داستان كوتاهِ كوتاه بدانيم باید با عنصر غافلگيري رو به رو شويم كه مخاطب در آن به دنبال معناي نهفته در پس كلام باشد تا براساس آن به شهود متن برسد اما در اين داستانها، نويسنده ضربه را وارد ميكند و در ادامه آن به چرايي ذهن مخاطب پاسخ ميدهد و اجازه تفكر و تعمق بيشتر را از مخاطب ميگيرد. مانند داستانهاي «حس»، «مرد»، «حسرت»، «آزادي يعني چه» و «حق راي» البته در اين كتاب داستانهايي هم به اين سبك نوشته شدهاند مانند «سوك سوك و نياز» كه تقابل غم و شادي را در كنار هم بيان ميكند.
ناهيد صباغي نيز در ادامه با اشاره به مشخص نبودن قالب داستانهای کتاب، گفت: مشخص كردن سبک و نوع داستانها ميتواند بر انسجام كتاب بيفزايد و نكته مهم در اين داستانها نگاه عميق و كاملا متفاوت اين نويسنده در بيان مسايل است.
سليماني در اين باره پاسخ داد: اصولا در هيچ مجموعهاي قصههاي يک دست وجود ندارد. زيرا اين نوع قصهها آفرينش لحظهاي از زمانهاي متفاوت براي يک نويسنده است.
وي در ادامه افزود: من خود بر ضعفهاي اين اثر واقفم و ميدانم در كل داستانها چند داستان ضعيف وجود دارد اما دليل جمعبندي اين داستانها در كنار هم در نظر گرفتن تمام مخاطبان در جامعه است كه هريک بر اساس انديشه خود برداشت متفاوتي از متن خواهند داشت.
اين نويسنده در پايان گفت: سبك نگارش داستانهاي فلش فيكشن در ايران گامهاي نخست را برميدارد و به طور حتم با اشتباهات بسياري رو به روست كه در طول زمان معايب آن برطرف و قالب آن براي نويسندگان و مخاطبان مشخص خواهد شد.
چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۱:۵۶
نظر شما