دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۸
توفيق: كشورهاي اسلامي به سمت تعيين مرزهاي ملي مي‌روند

دكتر ابراهيم توفيق، مترجم كتاب «تاريخ جهان اسلام در قرن بيستم» در نشست نقد و بررسي اين اثر گفت: نويسنده بر اين نكته تاكيد مي‌كند كه مسلمانان انسان‌هاي امروزي‌اند كه مي‌كوشند براي پاسخ دادن به مسايل جهان مدرنيته، به سنت‌هاي خود مراجعه كنند و چنين رويكردي را «گفتمان اسلامي» مي‌‌نامد. به تعبير او، كشورهاي اسلامي به سمتي مي‌روند كه مرزهاي ملي خود را تعيين كنند.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست گروه تاريخ سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب به نقد و بررسي كتاب «تاريخ جهان اسلام در قرن بيستم» اختصاص داشت كه با حضور دكتر ابراهيم توفيق (مترجم كتاب)، دكتر الهام ملك‌زاده (مدرس دانشگاه و منتقد)، و خديجه معصومي (دبير نشست) عصر يك‌شنبه (27 شهريور) در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد. 

توفيق، مترجم كتاب و مدرس دانشگاه گفت: هنگامي كه مشغول ويرايش نهايي كتاب بودم، ناشر با من تماس گرفت و خبر انتشار آن را داد. از اين شتاب ناشر تعجب كردم. پس نواقصي كه در كتاب هست، به اين مساله برمي‌گردد. من مي‌خواستم فهرست نام‌ها و نقشه‌ها را به كتاب اضافه كنم و ضمائم را هم ترجمه كنم. اميدوار بودم كه يك ماه بعد كار به اتمام برسد اما همان‌طور كه گفتم، ناشر در انتشار كتاب عجله كرد. 

وي افزود: نمي‌دانم اين مقدار تعجيل براي چه بود. زيرنويس‌ها هم از ناشر است. پس نمي‌توانم توضيحي درباره آنها بدهم. از دانشجويانم شنيده‌ام كه دنبال خريد كتاب بوده‌اند، اما با مشكل تهيه آن روبه‌رو شده‌اند. درباره جلد كتاب هم بايد بگويم كه طرح آن از ناشر است و به نظر غير عادي است. در جدا كردن نام نويسنده و مترجم هم دقت نشده و خواننده چه بسا گمان كند كه هر دو در نوشتن كتاب سهم داشته‌اند. 

توفيق اظهار كرد: اگر هم تيترها به نظر خواننده تحقيرآميز است، يا اين كه وزن جهان عرب بيشتر از ايران است، اگر چه آن را كتمان نمي‌كنم، اما روشن است كه من مسوول محتواي اثر نيستم. مساله اشراف به زبان‌ها هم البته مطرح است. نويسنده متخصص مسايل مصر است و درباره عربستان سعودي آگاهي‌هاي بسياري دارد. 

وي افزود: به نظر من بخش عربستان كتاب، بسيار قوي كار شده است اگر چه نمي‌توان گفت كه حتي به اين بخش هم ايرادي نمي‌توان گرفت. يك بخش خوب ديگر كتاب آنجايي است كه به جمهوري‌هاي شوروي سابق مي‌پردازد. در مورد ايران البته موارد تاريخي به دقت آورده نشده، با اين همه مطالب آن خوب است. 

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: من كتاب را چند بار، چه در آلمان و چه در ايران، درس داده‌ام. هنگام تدريس آن در ايران، به صرافت افتادم كه همه اثر را به فارسي ترجمه كنم. به هر حال رويكرد نويسنده براي من جذابيت خاصي دارد. او در دو موضع رويكردي انتقادي دارد و به نقد آنها مي‌پردازد. يكي انتقاد به نگاه شرق‌شناسان است. او به شرق‌شناساني كه مقايسه ناهمزمان انجام مي‌دهند، انتقاد مي‌كند. 

وي افزود: رويكرد ديگري كه مورد نقد او قرار مي‌گيرد، ذات‌گرايي متقابلي است كه در جهان اسلام وجود دارد. به اين معنا كه نوعي نگاه غرب ستيزانه بوجود آمده است كه درست نيست. صاحبان اين ديدگاه چون مي‌بينند كه غربي‌ها نگاهي از بالا به جهان اسلام دارند، سعي مي‌كنند اين نگاه را برعكس كنند و چنين بگويند كه غربي‌ها رو به انحطاط مي‌روند و روند درست تاريخي را ما طي مي‌كنيم. نويسنده چنين رويكردي را به نقد مي‌كشد. 

اين پژوهشگر ادامه داد: ما در دوراني زندگي مي‌كنيم كه بحث بر سر اين است كه مردم در كجا قرار مي‌گيرند. در نتيجه پديده‌اي به نام ملت و نهادهاي آن مطرح مي‌شود. نويسنده مي‌گويد كه اين گفتمان، در ذات خود، كاملا عرفي است. به سخن او، مشكل اين است كه غرب ادعا مي‌كند كه سازنده چنين گفتماني است. غربي‌ها اين تصور را به وجود مي‌آورند كه گويا انسان شرقي در دوران قبل از مدرنيته قرار دارد. نويسنده مي‌كوشد كه نشان دهد كه چنين نگاهي انحصارگرايانه است و منجر به گسست در تاريخ‌نگاري شده است. 

توفيق گفت: نگاه تاريخ‌نگار غربي باعث شده است كه اين تصور پديد آيد كه غربي‌ها در زمان حال قرار گرفته‌اند و شرقي‌ها همچنان در چندين سده پيش به سر مي‌برند. نويسنده با اين نگاه مخالف است. در تمام كتاب هم مي‌كوشد تا مقاطع تعيين كننده قرن بيستم را از ديد تاريخي، اقتصادي و سياسي بررسي كند تا نشان بدهد كه كشورهاي اسلامي در برخورد با مسايل جهان چگونه عمل كرده‌اند. 

وي اضافه كرد: نويسنده مي‌گويد كه مدرنيته يك زبان ندارد، بلكه زبان‌هاي مختلف دارد. اگر به اين نكته توجه كنيم، آنگاه مي‌فهميم كه شرق و غرب به پاسخ‌هايي مي‌رسند كه خيلي از هم دور نيست. نويسنده مي‌خواهد از مدرن بودن جهان اسلام سخن بگويد و تاكيد مي‌كند كه اين مدرنيته با استفاده از سنت‌هاي اسلامي است. 

توفيق در پايان سخنانش به مدت زمان ترجمه كتاب نيز اشاره كرد و گفت: به هر حال ترجمه اين اثر 9 ماه به طول انجاميد. اما تمركز بر روي آن در 4 ، 5 ماه آخر بود. سختي آن هم نه به زبان آلماني اثر، كه به ترجمه فارسي آن بازمي‌گشت. زبان آلماني بسيار فشرده است و ترجمه آن به فارسي آسان نيست اما هيچ قسمتي از كتاب حذف نشده و چيزي هم به مطالب آن افزوده نشده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط