آزادي واقعي بدون رسيدن به آزادي معنوي كه همان رهايي از نفسانياتي مانند حزبگرايي و وابستگي به جريانهاست، محقق نخواهد شد. حجتالاسلام محمدجواد رودگر در كتاب «نسبت آزادي و آزادگي با رويكرد عرفاني» اين موضوع را بررسي ميكند.-
وي با بيان اين كه «در طول تاريخ شاهد زيانهاي بسياري ناشي از تفكيك قايل شدن ميان آزادي اجتماعي و معنوي در جوامع مختلف بودهايم» گفت: براي رسيدن به آزادي مطلوب، بايد آزادي و آزادگي را توأمان داشت.
رودگر به استفاده از منابع فلسفه سياسي در كنار كتابهاي اخلاقي و عرفاني در نوشتن اين اثر اشاره كرد و بيان داشت: به نظر ميرسد جايگاه آزادي و آزادگي در جامعه چندان مورد توجه قرار نگرفته است، به همين دليل اين موضوع، حلقه مفقوده در تفسير مفهوم آزادي محسوب ميشود.
اين نويسنده و پژوهشگر افزود: اگر مفهوم آزادي را تنها به معناي آزادي و رهايي از موانع اجتماعي مانند استبداد سياسي در نظر بگيريم و به لحاظ روحي و معنوي، آزادي را تجربه نكنيم، از بسياري از موانع دروني رها نخواهيم شد. حزبگرايي، ماديگرايي و وابستگي به جريانهاي مختلف از جمله موانع دروني انسانها در هر جامعهاي هستند كه افراد را از شناخت واقعيت بازميدارند.
نويسنده كتاب «زهره آسمان» ادامه داد: دكارت معتقد بود كه بدون رهايي از ابعاد ذهني، نميتوان به شناخت عقلگرايانه دست پيدا كرد. او تاكيد داشت فيلسوف فردي است كه از شهوت، شهرت و شك رها شده باشد.
رييس پژوهشكده دينپژوهي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي يادآور شد: فيلسوف اجتماعي كه ميكوشد به عنوان يك مصلح اجتماعي به ايفاي نقش بپردازد، هنگامي موفق خواهد شد كه خود را از چنين قيدهايي رها كرده باشد. فردي كه به لحاظ فكري، به حزبي و جرياني وابستگي و تعصب داشته باشد، نميتواند داوري آزادانهاي داشته باشد. بنابراين، او آزادي اجتماعي را نيز به مخاطره ميافكند.
رودگر به فقدان اين آزادگي در نظام بينالملل اشاره كرد و گفت: عدهاي از سياستمداران غربي از حقوق بشر سخن ميگويند و داعيه رعايت آن را دارند، در حالي كه دچار نفسانياتي مانند قدرتطلبي و تفكرات امپرياليستياند. آيا سياستمداراني كه آزاده نباشند، ميتوانند آزادي اجتماعي را براي مردمشان به ارمغان بياورند؟ از جمله بديهيات است كه فرد دربند نميتواند ديگر دربندان را آزاد كند.
وي يكي از دستاوردهاي مهم انقلاب اسلامي را آزادي اجتماعي دانست و بيان داشت: امام خميني(ره) براي به دست آوردن اين آزادي، جامعه را به سوي آزادي روحاني سوق دادند، زيرا ميدانستند كه نرمافزار اين آزادي، حريت معنوي است. راهكار حاكمان انقلاب اسلامي براي رسيدن به آزادي اجتماعي را ميتوان مدلي سياسي براي اين موضوع در نظر گرفت.
نويسنده كتاب «عرفان قرآن» نهادينه كردن آزادي در يك جامعه را نيازمند برخي زيرساختها دانست و گفت: حاكمان، نظامهاي مدني، حلقههاي واسط ميان آنها و جامعه و همچنين بدنه اجتماع، بايد از آزادي معنوي برخوردار باشند تا مصداق واقعي آن را در جامعهشان تجربه كنند. بايد به اين درك رسيد كه حكومتي كه آزاده نيست، نميتواند آزادي را به ملتش هديه كند.
نگارش كتاب «نسبت آزادي و آزادگي با رويكرد عرفاني» پايان يافته و اكنون در مرحله ارزيابي است. اين اثر به زودي از سوي سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي منتشر ميشود.
نظر شما