او كه از منتقدان ادبي محسوب ميشد، در سال 1968و در ماجراي بهار پراگ، پس از پيوستن به گروه 77 امضا از انتشار آثارش محروم شد. وي در سال 1980 پس از انتشار نخستين رمانش با عنوان «پرسش نامه» روانه زندان شد و پس از آن زندگي در آلمان را انتخاب كرد.
اين چهره برجسته كشور چك در سال 2002 جايزه ياروسلاو سيفرت را دريافت كرد و در سال 2006 جايزه فرهنگ جديد اروپاي جديد را به دستاوردهايش افزود. وي در سال 2007 به افتخار دريافت نشان شواليه لژيون دونوار فرانسه نايل شد.
گروشا كه از برنامه هاي سبك فرهنگي كشورش انتقاد ميكرد همواره بر اين مساله تاكيد كرد كه كشور كوچك چك از قدرت خلاقيت فرهنگي برخوردار است. او معتقد بود به آلمان تبعيد شده و اين مهاجرت خودخواسته نبوده است.
وي در مصاحبهاي درباره قدرت شعر و نثر در اروپا گفته بود هر كشوري حداقل در اروپا، بخش مهمي از شعر خود را به مسايل ناسيوناليستي اختصاص داده است و اكنون ما نمي دانيم بدون داشتن اين شعر اوضاع چگونه ميبود.
جيري گروشا متولد 10 نوامبر 1938، از دانشكده فلسفه دانشگاه چارلز پراگ فارغ التحصيل شد. وي كه بين 1982 و 1990 در آلمان زندگي كرد، در 1990 به چكسلواكي بازگشت و در سمت وزير امور خارجه فعاليت كرد. در فاصله 1991 تا 97 به عنوان سفير راهي آلمان شد و بعد در دولت واسلاو هاول به عنوان وزير آموزش به كار پرداخت. او مدتي نيز سفير كشورش در اتريش بود و تا سال 2009 مديريت آكادمي ديپلماتيك وين را برعهده داشت. گروشا به مدت 5 سال از 2004 تا 2009 رييس انجمن بين المللي قلم بود.
نظر شما